کلمه جو
صفحه اصلی

celebratory

انگلیسی به فارسی

جشن عروسی


انگلیسی به انگلیسی

• festive, of a celebration; of a religious festival
celebratory means organized or happening in order to celebrate a special event such as a birthday or anniversary; a formal word.

جملات نمونه

1. Join us for a celebratory drink in the bar.
[ترجمه ترگمان]برای یک نوشیدنی مجلل در بار به ما بپیوندید
[ترجمه گوگل]برای یک نوشیدنی جشن در نوار به ما بپیوندید

2. He cut a little celebratory caper in the middle of the road.
[ترجمه ترگمان]در وسط راه، در وسط جاده، یک little بزرگ برپا کرد
[ترجمه گوگل]او یک قهرمان جشن عروسی را در وسط جاده قطع کرد

3. The celebratory burial of the shoeless waif.
[ترجمه ترگمان]مراسم تدفین این بچه ولگرد پابرهنه به خاک سپرده شده است
[ترجمه گوگل]مراسم تشییع جنازه بی شرمانه

4. Before reaching for a celebratory pack of full-fat peanuts, a question strikes me: perhaps my level is too low?
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه برای یک گله پر از بادام زمینی پر از چربی دست پیدا کنم، یک سوال به من حمله می کند: شاید سطح من بیش از حد پایین باشد؟
[ترجمه گوگل]قبل از رسیدن به یک بسته جشنواره بادام زمینی با چربی کامل، یک سوال به من میرسد شاید سطح من کم باشد؟

5. These celebratory fanfares don't sound as though they might just be heralding the very advent of Slavonic culture.
[ترجمه ترگمان]این fanfares جشن به نظر نمی آید که ممکن است از ظهور فرهنگ Slavonic خبر دهند
[ترجمه گوگل]این فانتزی های جشنواره به نظر نمی رسد که شاید فقط به ظهور فرهنگ اسلاوی تبدیل شوند

6. Cliff is only too pleased to prepare a celebratory meal for any special occasion.
[ترجمه ترگمان]کلیف خیلی خوشحال از آن است که برای هر موقعیت ویژه ای یک غذای مجلل آماده کند
[ترجمه گوگل]صخره فقط بسیار خوشنود برای تهیه یک غذای جشن برای هر فرصتی خاص است

7. The ambiance is celebratory and relaxed; the clients, a little sleepy-eyed and very mellow.
[ترجمه ترگمان]محیط جشن گرفته و آرام است؛ مشتریان، کمی خواب آلود و بسیار ملایم
[ترجمه گوگل]محیط شاد و آرام است؛ مشتریان، کمی خواب آلود و بسیار خشن

8. The celebratory event will mark the 75th anniversary of the university.
[ترجمه ترگمان]این رویداد جشن و سرور به مناسبت هفتاد و پنجمین سالگرد این دانشگاه برگزار خواهد شد
[ترجمه گوگل]این رویداد جشن 75 سالگی دانشگاه را به خود اختصاص خواهد داد

9. Afterward, though, many activists settled back into a celebratory kind of daze.
[ترجمه ترگمان]با این حال، پس از آن، بسیاری از فعالان به نوعی گیجی و خوشحالی جشن گرفتند
[ترجمه گوگل]پس از آن، بسیاری از فعالان به نوعی جشن جادویی ماندند

10. She's seen here enjoying a celebratory glass of champagne with Supersoft brand manager, Sue Pardoe.
[ترجمه ترگمان]او در اینجا دیده بود که از یک لیوان بزرگ شامپاین با مدیر مارک Supersoft، سو Pardoe لذت می برد
[ترجمه گوگل]او در اینجا با بهره گیری از یک لیوان شامپانی با شوپر با Supersoft، Sue Pardoe دیده می شود

11. No - one could catch Robbie on his celebratory sprint!
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی توانست به سرعت celebratory به رابی برسد
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی تواند رابی را بر روی صندلی جشن خود بگیرد!

12. The plane was greeted in Taipei with celebratory arches of water blasted from airport fire - engines.
[ترجمه ترگمان]این هواپیما در تایپه با قوس های رنگین کمانی از آب که از موتورهای آتش فرودگاه به شدت مورد انتقاد قرار گرفت، مورد استقبال قرار گرفت
[ترجمه گوگل]هواپیما در تایپه با قوس های جالب از آب از موتور آتش نشانی فرودگاه ها خوش آمد می گشت

13. The Celtics' celebratory song is a disco hit accompanied by an ancient "American Bandstand" video featuring a mustachioed dancer wearing a shirt bearing the name, "Gino. "
[ترجمه ترگمان]این ترانه جشن تولد بوستون، به همراه ویدیوی \"bandstand آمریکایی\" \"است که به همراه یک رقصنده mustachioed به نام\" جینو \" به نمایش درآمد
[ترجمه گوگل]جشن تولد سلتیکز، یک فیلم دیسکو همراه با یک ویدیو باستان آمریکایی است که شامل یک رقصنده سبز با پوشیدن پیراهن با نام �گینو� است '

14. As June ends, you'll be in a celebratory mood.
[ترجمه ترگمان]همانطور که ماه ژوئن به پایان می رسد، در حالت جشن و سرور خواهید بود
[ترجمه گوگل]همانطور که ماه ژوئن به پایان می رسد، شما در یک حالت جشن می گیرید

15. Art would no longer be troubling, but purely celebratory in its functions.
[ترجمه ترگمان]هنر دیگر دردسر نخواهد داشت، بلکه فقط در وظایف آن جشن گرفته می شود
[ترجمه گوگل]هنر دیگر دچار مشکل نخواهد بود، اما صرفا جشن در کارکرد آن است

پیشنهاد کاربران

شادابی

مجلسی ( مناسب یا مربوط به مجالس شادی و . . . )

اهل جشن و سرور

جشنی


کلمات دیگر: