کلمه جو
صفحه اصلی

archaic


معنی : قدیمی، کهنه، غیر مصطلح
معانی دیگر : وابسته به ادوار گذشته (تمسخر یا تحقیرآمیز)، باستانی، منسوخ، از مد افتاده، مهجور، مربوط به عهد دقیانوس، از کار افتاده، (واژه یا عبارتی که در قدیم متداول بوده ولی امروزه فقط در موارد ویژه مثل دعا و غیره به کار می رود) کاربرد قدیمی، قدیمی (در این فرهنگ این واژه ها با برچسب ((قدیمی)) مشخص شده اند)، غیر مصطلح بواسطه قدمت

انگلیسی به فارسی

کهنه، قدیمی، غیرمصطلح (به‌واسطه‌ی قدمت)


بایگانی، کهنه، قدیمی، غیر مصطلح


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: archaically (adv.)
(1) تعریف: having the features or characteristics typical of a much older time; antiquated.
مترادف: antiquated, antique
مشابه: bygone, old

- These archaic laws are still on the books in many states.
[ترجمه ترگمان] این قوانین کهن هنوز در بسیاری از ایالات وجود دارند
[ترجمه گوگل] این قوانین دائمی هنوز در کتابهای بسیاری در ایالت وجود دارد

(2) تعریف: no longer in common use, esp. in speech or writing.
مترادف: obsolete, out-of-date, outdated, outmoded, pass�
متضاد: up-to-date
مشابه: behindhand, bygone, extinct, superannuated

- The word "fain," used as an adjective, is archaic.
[ترجمه ترگمان] کلمه \"راضی\" که به عنوان صفت استفاده می شود، کهنه است
[ترجمه گوگل] کلمه 'fain'، به عنوان صفتی استفاده می شود، قدیمی است

(3) تعریف: of or pertaining to ancient times.
مترادف: ancient
مشابه: old

- The town is still partially surrounded by archaic ruins.
[ترجمه ترگمان] شهر هنوز تا حدی توسط خرابه های قدیمی احاطه شده است
[ترجمه گوگل] این شهر هنوز هم تا حدی با ویرانه های قرون وسطایی احاطه شده است

• ancient; no longer used
things that are archaic are very old or very old-fashioned.

مترادف و متضاد

قدیمی (صفت)
olden, outdated, antiquated, senior, past, old, ancient, age-old, archaic, bygone, time-worn, out-of-date, old-time

کهنه (صفت)
olden, obsolete, antiquated, gray, old, ancient, age-old, archaic, stale, antique, dead, bygone, trite, time-worn, behindhand, ragged, frowsty, worm-eaten, dowdy, musty, fusty, poky, obsolescent, worn-out, run-down, well-worn, tacky, weatherworn

غیر مصطلح (صفت)
archaic, barbarous, unvocal

very old


Synonyms: ancient, antiquated, antique, bygone, obsolete, olden, old-fashioned, outmoded, out of date, passé, primitive, superannuated


Antonyms: current, modern, new, present, young


جملات نمونه

1. "thou" is an archaic form of "you"
thou شکل قدیمی you است.

2. some of those archaic laws were in need of modification
برخی از آن قوانین کهنه نیاز به تعدیل داشتند.

3. the previous government and its archaic methods
دولت قبلی و روش های کهنه ی آن

4. their bookkeeping practices are quite archaic
روش دفترداری آنان بسیار قدیمی است.

5. This archaic law remained on the statute books until last year.
[ترجمه ترگمان]این قانون قدیمی تا سال گذشته بر روی کتب قانونی باقی ماند
[ترجمه گوگل]این قانون بایگانی تا سال گذشته باقی ماند

6. The system is archaic and unfair and needs changing.
[ترجمه ترگمان]سیستم قدیمی و ناعادلانه است و نیاز به تغییر دارد
[ترجمه گوگل]سیستم دائمی و غیرمنصفانه است و نیاز به تغییر دارد

7. Many smaller radio stations broadcast on archaic equipment.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از ایستگاه های رادیویی کوچک تر روی تجهیزات کهنه پخش شدند
[ترجمه گوگل]بسیاری از ایستگاه های رادیویی کوچکتر از تجهیزات قدیمی استفاده می کنند

8. 'Thou art' is an archaic form of 'you are'.
[ترجمه ترگمان]تو هنر archaic ای هستی
[ترجمه گوگل]'شما هنر' یک فرم دائمی از 'شما' است

9. The company does some things in archaic ways, such as not using computers for bookkeeping.
[ترجمه ترگمان]این شرکت برخی کارها را به روش های قدیمی انجام می دهد، مانند استفاده از کامپیوتر برای دفترداری
[ترجمه گوگل]این شرکت چیزهایی را با روش های قدیمی، مانند استفاده از رایانه برای حسابداری انجام می دهد

10. Many archaic monkeys, marsupials, and other forms were rapidly exterminated by the invaders.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از میمون ها، marsupials، و دیگر حیوانات به سرعت توسط مهاجمان نابود شدند
[ترجمه گوگل]بسیاری از میمون های باشکوه، حشرات و سایر گونه ها توسط مهاجمان به سرعت از بین رفتند

11. The English used in Chaucer's plays is an archaic form of the language.
[ترجمه ترگمان]زبان انگلیسی مورد استفاده در Chaucer یک شکل قدیمی از زبان است
[ترجمه گوگل]انگلیسی که در نمایشنامه های چاوس استفاده می شود، یک فرم دائمی زبان است

12. The garden walls appear to be more archaic than the house.
[ترجمه ترگمان]به نظر می آید که دیواره ای باغ بیش از خانه کهنه شده اند
[ترجمه گوگل]دیوارهای باغ به نظر می رسد نسبت به خانه آرام تر باشد

13. The repressed archaic heritage is unconscious.
[ترجمه ترگمان]میراث کهن سرکوب شده ناخودآگاه است
[ترجمه گوگل]میراث باستانی سرکوبگر ناخودآگاه است

14. Gaia embodies the archaic Earth, from its earliest moments, through the times of the hunter-gatherers.
[ترجمه ترگمان]گایا \"زمین کهنه\" را از اولین لحظه های خود، از طریق شکارچی - gatherers، در بر دارد
[ترجمه گوگل]گایا، زمین های قدیمی را از اولین لحظات خود، از زمان شکارچیان جمع آوری می کند

15. On the other, is the rural enclave with archaic traditional technological knowledge which is fast decaying.
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، یک محدوده روستایی با دانش فن آوری سنتی قدیمی است که به سرعت از بین می رود
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، روستا با دانش فنی تکنولوژی سنتی که فرسایش سریع دارد، روبرو می شود

16. Representation schemes once fair and equitable become archaic and outdated.
[ترجمه ترگمان]طرح های نمایندگی یک بار منصفانه و عادلانه منسوخ و منسوخ شده اند
[ترجمه گوگل]طرح های نمایندگی هنگامی که منصفانه و عادلانه تبدیل به دائمی و قدیمی می شوند

17. His archaic anti-Western policies were bankrupt, he now realized.
[ترجمه ترگمان]او اکنون دریافته است که سیاست های کهنه ضد غربی او ورشکست شده اند
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر متوجه سیاستهای ضد غرب وی شد و ورشکست شد

the previous government and its archaic methods

دولت قبلی و روش‌های کهنه‌ی آن


Some of those archaic laws were in need of modification.

برخی از آن قوانین کهنه نیاز به تعدیل داشتند.


"Thou" is an archaic form of "you".

thou شکل قدیمی you است.


پیشنهاد کاربران

کهنه، قدیمی

قدیمی - کهنه

اولیه

کهن

کهن الگو
اشاره به نظریه یونگ در روان شناسی دارد

باستانی

archaic ( adj ) = کهنه، قدیمی، منسوخ شده، باستانی

مترادف با کلمه : ancient

examples:
1 - His speech was full of archaic expressions.
سخنرانی او مملو از اصطلاحات منسوخ شده بود.
2 - These archaic methods of farming must be brought up to date.
این روشهای قدیمی کشاورزی باید به روز باشد.


کلمات دیگر: