(پزشکی) بیماری هاجکین (بزرگ شدن فزاینده ی غدد لنفاوی و آماس طحال)
hodgkin's disease
(پزشکی) بیماری هاجکین (بزرگ شدن فزاینده ی غدد لنفاوی و آماس طحال)
انگلیسی به فارسی
بیماری هوچکین
(پزشکی) بیماری هاجکین (بزرگ شدن فزایندهی غدد لنفاوی و آماس طحال)
انگلیسی به انگلیسی
• malignant progressive disease which affects the lymph nodes as well as the spleen and the liver (medicine)
جملات نمونه
1. This is Hodgkin's disease, nodular sclerosis type.
[ترجمه ترگمان]این بیماری s، بیماری sclerosis nodular است
[ترجمه گوگل]این بیماری هوچکین، نوع مولکولی اسکلروز است
[ترجمه گوگل]این بیماری هوچکین، نوع مولکولی اسکلروز است
2. This lymph node is involved with Hodgkin's disease.
[ترجمه ترگمان]این گره lymph با بیماری Hodgkin دست دارد
[ترجمه گوگل]این گره لنفاوی درگیر بیماری هوچکین است
[ترجمه گوگل]این گره لنفاوی درگیر بیماری هوچکین است
3. After a Hodgkin's disease scare, Allen quit the company.
[ترجمه ترگمان]بعد از یک بیماری Hodgkin، آلن این شرکت را ترک کرد
[ترجمه گوگل]پس از تهدید بیمار هوچکین، آلن شرکت را ترک کرد
[ترجمه گوگل]پس از تهدید بیمار هوچکین، آلن شرکت را ترک کرد
4. Staging of Hodgkin's disease is important to try and determine therapy and the prognosis.
[ترجمه ترگمان]تشخیص بیماری Hodgkin برای درمان و تعیین درمان و درمان مهم است
[ترجمه گوگل]وضع بیماری هوچکین برای بررسی و تعیین درمان و پیش آگهی مهم است
[ترجمه گوگل]وضع بیماری هوچکین برای بررسی و تعیین درمان و پیش آگهی مهم است
5. At medium power, nodular sclerosing Hodgkin's disease has prominent bands of fibrosis.
[ترجمه ترگمان]در توان متوسط، بیماری nodular sclerosing دارای باندهای برجسته of است
[ترجمه گوگل]در قدرت متوسط، بیماری اسکلروتوزیک ندولین هوچکین دارای گروه های برجسته فیبروز است
[ترجمه گوگل]در قدرت متوسط، بیماری اسکلروتوزیک ندولین هوچکین دارای گروه های برجسته فیبروز است
6. Hodgkin's disease ( or lymphoreticuloma ) : Most common malignant lymphoma.
[ترجمه ترگمان]بیماری Hodgkin (یا lymphoreticuloma): اکثر lymphoma بدخیم رایج
[ترجمه گوگل]بیماری هوچکین (یا لنفورتیکولوم): رایج ترین لنفوم بدخیم
[ترجمه گوگل]بیماری هوچکین (یا لنفورتیکولوم): رایج ترین لنفوم بدخیم
7. Withdrew from full - time involvement with the company in 1983 when he was diagnosed with Hodgkin's disease.
[ترجمه ترگمان]Withdrew از مشارکت تمام وقت با شرکت در سال ۱۹۸۳ که مبتلا به بیماری Hodgkin تشخیص داده شده بود
[ترجمه گوگل]از زمان مشارکت تمام وقت با شرکت در سال 1983، زمانی که او با بیماری هوچکین تشخیص داده شد، از فعالیت خود خارج شد
[ترجمه گوگل]از زمان مشارکت تمام وقت با شرکت در سال 1983، زمانی که او با بیماری هوچکین تشخیص داده شد، از فعالیت خود خارج شد
پیشنهاد کاربران
formerly known as Hodgkin's lymphoma
کلمات دیگر: