1. What research does is to reformulate the familiar so that it assumes a new significance.
[ترجمه ترگمان]آنچه که تحقیق انجام می دهد این است که دوباره آشنا مجدد شود به طوری که یک مفهوم جدید فرض شود
[ترجمه گوگل]تحقیقات انجام شده این است که افراد آشنا را اصلاح کنند تا اهمیت جدیدی بگیرند
2. The diets were reformulated to include more vitamins, minerals, and carbohydrates.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که رژیم غذایی شامل ویتامین، مواد معدنی و کربو هیدرات ها باشد
[ترجمه گوگل]رژیم های غذایی اصلاح شده بودند که حاوی ویتامین ها، مواد معدنی و کربوهیدرات های بیشتری بودند
3. The reformulated principle is still a universal statement.
[ترجمه ترگمان]اصل reformulated هنوز یک بیانیه جهانی است
[ترجمه گوگل]اصل اصلاح شده هنوز یک بیانیه جهانی است
4. On most domestic issues, he has tried to reformulate the traditional liberal-conservative debate.
[ترجمه ترگمان]در اغلب موارد داخلی، او سعی کرده است مباحثات سنتی لیبرال - محافظه کارانه را مجددا تنظیم کند
[ترجمه گوگل]در اکثر مسائل داخلی، او سعی کرده است بحث های سنتی لیبرال محافظه کار را اصلاح کند
5. It is vital that a reformulated strategy be built upon better intelligence gathering and better coordination of intelligence between agencies.
[ترجمه ترگمان]این حیاتی است که یک استراتژی reformulated بر روی جمع آوری اطلاعات بهتر و هماهنگی بهتر اطلاعات بین آژانس ها ساخته شود
[ترجمه گوگل]ضروری است که یک استراتژی اصلاح شده برای جمع آوری اطلاعات بهتر و هماهنگی بهتر اطلاعات بین سازمان ها ایجاد شود
6. Han legislators saw no need to reformulate those categories since the "situations" which they described seemed an adequate basis for the imposition of liability and determination of punishment.
[ترجمه ترگمان]قانونگذاران (هان)نیازی به تجدید این مقوله از زمان \"شرایطی\" که به نظر آن ها مبنای کافی برای تحمیل مسئولیت و تعیین مجازات به نظر می رسید را نمی دیدند
[ترجمه گوگل]قانونگذاران هان نیازی به اصلاح این دسته ها نداشتند، زیرا شرایطی که به نظر می رسید پایه کافی برای اعمال مسئولیت و تعیین مجازات ها بود
7. And, you'll see that if we reformulate Kepler's Law in terms of vectors, and if we work a bit with these vectors, we are going to end up with something that's actually completely obvious to us now.
[ترجمه ترگمان]و، خواهید دید که اگر قانون کپلر را از لحاظ بردارها تنظیم کنیم، و اگر کمی با این بردارها کار کنیم، در حال حاضر به چیزی می رسیم که در حال حاضر کاملا برای ما کاملا بدیهی است
[ترجمه گوگل]و شما خواهید دید که اگر قانون کپلر را از لحاظ بردارها اصلاح کنیم، و اگر ما کمی با این بردارها کار کنیم، ما قصد داریم چیزی را که واقعا برای ما کاملا واضح است، به پایان برسانیم
8. He says collaborators are trying to reformulate the liquid chemical into a powder form that might be more useful in pest control.
[ترجمه ترگمان]او می گوید که همکاران در تلاش هستند که مواد شیمیایی مایع را به شکل پودر دوباره تنظیم کنند که ممکن است در کنترل آفت مفید باشند
[ترجمه گوگل]او می گوید که همکاران تلاش می کنند مواد شیمیایی مایع را به فرم پودری تبدیل کنند که ممکن است در کنترل آفات مفید باشد
9. It is never too late to reformulate your goals.
[ترجمه ترگمان]هنوز خیلی دیر نشده است که اهداف خود را بازسازی کنید
[ترجمه گوگل]هرگز دیر نیست که اهداف خود را اصلاح کنید
10. The companies promised either to reformulate them or stop marketing them to children by the end of 20
[ترجمه ترگمان]این شرکت ها هم قول دادند که آن ها را دوباره تنظیم کرده و یا بازاریابی آن ها را تا پایان ۲۰ سالگی متوقف کنند
[ترجمه گوگل]شرکت ها وعده داده اند تا آنها تا اواخر سال 20، آنها را اصلاح کنند یا از فروش آنها به کودکان جلوگیری کنند
11. Modify or reformulate rules and regulations for implementation on Fisheries Law and Water Pollution Prevention Law.
[ترجمه ترگمان]اصلاح قوانین و مقررات اجرای قوانین مربوط به قانون شیلات و قانون جلوگیری از آلودگی آب
[ترجمه گوگل]اصلاح یا اصلاح قوانین و مقررات اجرایی در قانون شیلات و قانون جلوگیری از آلودگی آب
12. So we must reformulate development strategies of Chinese retail trade and exploring concrete measures for further development of Chinese retail trade.
[ترجمه ترگمان]بنابراین ما باید استراتژی های توسعه تجارت خرده فروشی چین و بررسی معیارهای عینی برای توسعه بیشتر تجارت خرده فروشی چین را بازسازی کنیم
[ترجمه گوگل]بنابراین ما باید راهبردهای توسعه تجارت خرده فروشی چین و بررسی اقدامات مشخص برای توسعه بیشتر تجارت خرده فروشی چین را اصلاح کنیم
13. For the MMSE method, we first reformulate the MMSE solution in a way that the extra matrix multiplication can be avoided.
[ترجمه ترگمان]برای روش mmse، ما ابتدا یک راه حل mmse را به روشی که ضرب ماتریس ها را می توان از آن اجتناب کرد، فرموله کردیم
[ترجمه گوگل]برای روش MMSE، ابتدا راه حل MMSE را دوباره اصلاح کنیم تا بتوان از ضرب ماتریس اضافی جلوگیری کرد
14. Accordingly, the food processors are under pressure to reformulate products and re-label packages to help consumers understand what they are eating.
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، پردازشگرهای غذا تحت فشار برای تنظیم مجدد محصولات و بسته بندی مجدد بسته های برچسب برای کمک به مصرف کنندگان برای درک آنچه در حال خوردن هستند، هستند
[ترجمه گوگل]بر این اساس، پردازنده های مواد غذایی تحت فشار قرار دارند تا اصلاح محصولات و بسته بندی مجدد برای کمک به مصرف کنندگان در درک آنچه در حال خوردن هستند
15. The basic strategy of MHE is to reformulate the estimation problem asa quadratic program using a moving estimation window.
[ترجمه ترگمان]استراتژی پایه of این است که مساله تخمین را به عنوان برنامه درجه دوم با استفاده از یک پنجره تخمین متحرک دوباره تنظیم کنیم
[ترجمه گوگل]استراتژی پایه MHE این است که برنامه تخمین زده شده را با استفاده از یک پنجره تخمین زده در حال حرکت دوباره اصلاح کنیم