کلمه جو
صفحه اصلی

doxology


معنی : ستایش، سرود نیایش، تمجید، عبارت تسبیحی
معانی دیگر : (مسیحیت)، سرود نیایش (سرود نیایش بزرگ یا greater doxology که با این کلمات شروع می شود: شکر خدای را عزوجل excelsis deo gloria in و سرود نیایش کوچک یا lesser doxology که با این واژه ها آغاز می شود: شکر خدا (شکر باد بر پدر) gloria patri)

انگلیسی به فارسی

ستایش، تمجید، عبارت تسبیحی، سرود نیایش


سم شناسی، ستایش، سرود نیایش، تمجید، عبارت تسبیحی


انگلیسی به انگلیسی

• hymn to god, song of praise

مترادف و متضاد

ستایش (اسم)
eulogy, praise, accolade, adoration, worship, veneration, approbation, endorsement, commendation, laud, approval, backing, doxology, laudation, encomium

سرود نیایش (اسم)
doxology

تمجید (اسم)
praise, ploy, glorification, exaltation, doxology, laudation, plaudit

عبارت تسبیحی (اسم)
doxology

جملات نمونه

1. A doxology is a short prayer or hymn of praise that extols the glory and majesty of God.
[ترجمه ترگمان]A دعای کوتاهی است، دعای کوتاهی است که از شکوه و جلال الهی بهره مند می گردد
[ترجمه گوگل]دوکولوژی یک نماز کوتاه یا شعار ستایش است که جلال و عظمت خدا را تحسین می کند

2. A Doxology is a hymn or formula of praise to God.
[ترجمه ترگمان]A یک سرود یا فرمول مدح خدا است
[ترجمه گوگل]یک Doxology یک ترانه یا فرمول ستایش خداوند است

3. Santa Lucia's Paradise of The Twilight and A Doxology From The Genesis of Orient Ether.
[ترجمه ترگمان]بهشت \"سانتا لوسیا\" و \"doxology\" از سفر پیدایش شرق Ether
[ترجمه گوگل]بهشت سانتا لوسیا از گرگ و میش و دوکسولوژی از پیدایش شرقی اتر

4. The tragedy is developed form the bacchanal doxology as one part of the fete ceremony of Dionysus.
[ترجمه ترگمان]این تراژدی توسط the doxology به عنوان بخشی از جشن جشن of شکل گرفت
[ترجمه گوگل]این تراژدی به عنوان بخشی از مراسم افتتاحیه دیونیسوس، به صورت دوکولوژی بک کانال شکل می گیرد

5. It serves as a closing doxology which invites all nations to joyously worship the Sovereign Lord.
[ترجمه ترگمان]آن به عنوان یک doxology اختتامیه عمل می کند که همه کشورها را دعوت به ستایش و ستایش پادشاه می کند
[ترجمه گوگل]آن را به عنوان یک قاعده بسته است که از همه ملت ها به خاطر لذت بردن از پروردگار حاکم دعوت می کند

6. Thus in many places it is becoming customary for the congregation to join in the doxology itself, whether recited or sung.
[ترجمه ترگمان]از این رو در بسیاری از جاها رسم است که جماعت به خود ملحق شوند، خواه خوانده شوند و خواه خوانده شوند
[ترجمه گوگل]بنابراین در بسیاری از نقاط، تبدیل شدن به جماعت برای به دست آوردن خواسته یا آواز خواندن، به تقلید تبدیل می شود

7. Share of a time you gave God your personal doxology when you found His point.
[ترجمه ترگمان]از زمانی که نکته او را پیدا کردید صحبت را با او به اشتراک بگذارید
[ترجمه گوگل]هنگامی که شما نقطه او را پیدا کردید، به اشتراک گذاری یک بار که شما را به خدا سوگلی شخصی خود دادید

8. In some countries, Germany especially, people make the sign of the cross at the first part of the doxology, considering it as chiefly a profession of faith.
[ترجمه ترگمان]در بعضی کشورها، به خصوص آلمان، مردم نشانه صلیب را در قسمت اول of، در نظر گرفتن آن به عنوان یک حرفه ایمان، می سازند
[ترجمه گوگل]در بعضی از کشورها به ویژه آلمان، علامت صلیب در بخش اول دکهشناسی قرار دارد و آن را عمدتا به عنوان یک حرفه ایمان مطرح می کند

پیشنهاد کاربران

مزمور


کلمات دیگر: