کلمه جو
صفحه اصلی

show business


حرفه ی هنرپیشگی و نمایش، نمایشگری

انگلیسی به فارسی

حرفه‌ی هنرپیشگی و نمایش، نمایشگری


کسب و کار نمایش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the entertainment industry or business, including theater, television, radio, and films.

• entertainment industry; those involved in the entertainment industry
show business is the entertainment industry of film, theatre, and television.

مترادف و متضاد

the entertainment industry


Synonyms: Broadway, Hollywood, TV industry, entertainment industry, footlights, motion picture industry, movie industry, show biz, television industry, the boards, the bright lights, the footlights, the stage, the theater, theater, theater world


جملات نمونه

1. He started his career in show business by playing the saxophone and singing.
[ترجمه ترگمان]او حرفه خود را با نواختن the و آواز آغاز کرد
[ترجمه گوگل]او با بازی سکسوفون و آواز، کار خود را در کسب و کار نشان می دهد

2. Phyllis always wanted to be in show business.
[ترجمه ترگمان]فیلیس همیشه می خواست در نمایش شرکت کند
[ترجمه گوگل]فیلیس همیشه می خواست در کسب و کار نشان دهد

3. He loves the world of show business.
[ترجمه ترگمان]او دنیای نمایش را دوست دارد
[ترجمه گوگل]او دوست دنیای تجارت را نشان می دهد

4. In New York's show business scene, money, fame and power are sacred cows.
[ترجمه ترگمان]در نیویورک نمایش کسب وکار، پول، شهرت و قدرت، گاوه ای مقدس هستند
[ترجمه گوگل]در صحنه نمایش های تجاری نیویورک، پول، شهرت و قدرت گاو مقدس است

5. She has decided to quit show business.
[ترجمه ترگمان]او تصمیم گرفته است که کارش را ترک کند
[ترجمه گوگل]او تصمیم دارد برای خروج از کسب و کار نشان می دهد

6. The restaurant is always full of show business personalities.
[ترجمه ترگمان]رستوران همیشه پر از شخصیت های کسب وکار نمایش است
[ترجمه گوگل]رستوران همیشه پر از شخصیت های تجاری نشان می دهد

7. To succeed in show business, you need buckets of confidence.
[ترجمه ترگمان]برای موفقیت در نمایش کسب وکار، شما به buckets از اعتماد نیاز دارید
[ترجمه گوگل]برای موفقیت در کسب و کار نشان می دهد، شما نیاز به سطوح اعتماد به نفس

8. For someone who has spent forty years in show business she remains remarkably unaffected by it all.
[ترجمه ترگمان]برای کسی که چهل سال را در این حرفه گذرانده است، به طور قابل ملاحظه ای تحت تاثیر آن قرار نمی گیرد
[ترجمه گوگل]برای کسی که چهل سال در کسب و کار نشان می دهد، او باقی می ماند به طور قابل توجهی تحت تاثیر همه

9. Ken was a veritable factory of show business activity.
[ترجمه ترگمان]کن یک کارخانه واقعی بود که فعالیت تجاری خود را نشان می داد
[ترجمه گوگل]کن یک کارخانه واقعی فعالیت تجاری نشان داد

10. There were great discussions especially among show business and literary figures, about the legalization of pot.
[ترجمه ترگمان]بحث های زیادی به خصوص در میان شخصیت های ادبی و ادبی، در مورد قانونی کردن قوری وجود داشت
[ترجمه گوگل]به خصوص در مورد چهره های برجسته تجاری و ادبی، درباره ی قانونی سازی گلدان، بحث های زیادی بود

11. Another problem was that the show business element attracted a different kind of spectator.
[ترجمه ترگمان]مشکل دیگر این بود که نشان دادن یک عنصر کسب وکار نمایش متفاوتی از تماشاچی را به خود جلب کرد
[ترجمه گوگل]مشکل دیگر این بود که عنصر کسب و کار نشان دهنده یک نوع تماشاگر دیگر بود

12. Or that the hardest-working man in show business is also a tortured artist?
[ترجمه ترگمان]یا اینکه بدترین فرد شاغل در کسب وکار، یک هنرمند شکنجه آور نیز هست؟
[ترجمه گوگل]یا این که کار سخت ترین کار در نمایش کسب و کار نیز یک هنرمند شکنجه است؟

13. After 30 years in show business, Butler is still an unknown.
[ترجمه ترگمان]بعد از ۳۰ سال تجارت، باتلر هنوز ناشناخته است
[ترجمه گوگل]باتلر بعد از 30 سال فعالیت تجاری، ناشناخته است

14. I want them to realize that this is show business.
[ترجمه ترگمان]من از آن ها می خواهم که درک کنند که این نشان تجاری است
[ترجمه گوگل]من می خواهم آنها را بفهمم که این نشان تجاری است

15. He was totally seduced by the glamor of show business.
[ترجمه ترگمان]او به نحو کامل فریب کار تجارت را فریب داده بود
[ترجمه گوگل]او کاملا توسط زرق و برق از کسب و کار نشان می دهد گمراه شده است

پیشنهاد کاربران

یا Show biz به معنی صنعت سرگرمی ( مثل سینما، تئاتر و. . . ) است.


کلمات دیگر: