1. Only a lout would treat a woman that way.
[ترجمه ترگمان]فقط یک آدم بی دست و پا با این جور زن ها رفتار می کنه
[ترجمه گوگل]در این صورت فقط یک زن با آن زن رفتار خواهد کرد
2. In fact I felt rather a lout in my working clothes among the elegant gathering.
[ترجمه J] در واقع، من در پوشش لباس کارگری در جمع ( میان ) افرادی با پوشش مجلل، احساس دست و پا چلفتی کردم.
[ترجمه ترگمان]در واقع من احساس می کردم که در میان لباس های مجلل خود، یک آدم بی دست و پا چلفتی هستم
[ترجمه گوگل]در حقیقت من در لباس های من در میان جمع بندی ظریف احساس خجالت می کردم
3. What a clumsy lout he was!
[ترجمه ترگمان]عجب آدم بی دست و پا چلفتی بود!
[ترجمه گوگل]چه چیزی ناامید کننده بود!
4. Police said he acted like a lager lout and hit an officer.
[ترجمه ترگمان]پلیس گفت که او مانند یک منقل زغال بازی کرده و به یک افسر حمله کرده است
[ترجمه گوگل]پلیس گفته است که او مانند یک لجوگرانه عمل می کند و به یک افسر حمله می کند
5. They convincethebig lout to participate in a highly irregular testing program for modified turkey.
[ترجمه ترگمان] - lout - - participate - a - in - in - testing - testing - highly - highly - for - for - for - for - for - turkey - turkey - turkey - turkey - turkey - turkey - turkey - turkey - modified
[ترجمه گوگل]آنها مجبور به شرکت در یک برنامه آزمایش بسیار نامنظم برای بوقلمون اصلاح شده اند
6. No one wants to carry around extra pounds, lout few people know how to slum down effectively.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی خواهد پوند اضافی را حمل کند، اما افراد کمی از مردم می دانند که چگونه به طور موثر فقیر نشین شوند
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی خواهد پوند اضافی را حمل کند، تعداد کمی از مردم می دانند که چگونه به طور موثر از بین می روند
7. He has the characteristics of a lout:, he is awkward, stupid, and boorish.
[ترجمه ترگمان]او خصوصیات یک آدم بی دست و پا و بی دست و پا و پا و پا چلفتی و بی نزاکت است
[ترجمه گوگل]او دارای ویژگی هایی است: او بی دست و پا، احمقانه و خشن است
8. This lout guards the crypt like a Cerberus.
[ترجمه ترگمان]این آدم بی دست و پا مثل a سر و کله اش پیدا می شه
[ترجمه گوگل]این غریبه ها محافظان را مانند یک سربروس نگه می دارد
9. The raw, stumbling lout was gone. The Ill. fitting clothes, battered hands, and sunburned face remained.
[ترجمه ترگمان]بی دست و پا چلفتی و بی دست و پایی از بین رفته بود مریض با جامه های نو و صورت آفتاب سوخته و چهره آفتاب سوخته مانده بود
[ترجمه گوگل]خام، غرق شدگی رفته بود لباس های متناسب با لباس، دست های خرد شده و صورت آفتاب سوختگی باقی مانده است
10. A clumsy dull person; a lout.
[ترجمه ترگمان]آدم کودن و بی دست و پا چلفتی، آدم بی دست و پا
[ترجمه گوگل]یک فرد کسل کننده و کسل کننده؛ ممنون
11. Read your cards and speeches out lout all the way though; see if there are expressions or words that you might not be comfortable with pronouncing.
[ترجمه ترگمان]ورق ها را بخوانید و همه راه را ترک کنید؛ ببینید که حالات یا کلماتی وجود دارند که ممکن است با تلفظ کردن راحت نباشید
[ترجمه گوگل]هر چند کارت و سخنرانی های خود را بخوانید؛ ببینید اگر اصطلاحات یا کلمات وجود داشته باشد که شما با تلفظ آن راحت نیستید
12. Guard Lieutenant: But Randolph is a lout and everyone knows it, just as everyone knows Ogres are violent.
[ترجمه ترگمان]اما بو رندولف یه آدم بی دست و پا و همه میدونن، درست مثل همه کسایی که میدونن تو violent
[ترجمه گوگل]ستوان گارد: اما راندولف سرگردان است و همه آن را می دانند، همانطور که همه می دانند اوگرا خشن هستند
13. He's just an ill-bred lout.
[ترجمه ترگمان]اون فقط یه آدم بی دست و پا و پا چلفتی - ه
[ترجمه گوگل]او فقط محکوم به بدبختی است
14. The resulting fictionalised account is a faithful portrait of a musical genius, drunken lout, spiritual healer, liar and clown.
[ترجمه ترگمان]شماره حساب resulting یک تصویر صادقانه از یک نابغه موسیقی، مستی مستی، طبیب روحی، دروغگو و لوده است
[ترجمه گوگل]حساب رسمی حاصل از آن، یک پرتره وفادار از یک نابغه موسیقی، خون آشام، سلامت معنوی، دروغگو و دلقک است