• minimum income standard that is used as an index to determine how many people are living in poverty
poverty line
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. 20% of the population now live below the poverty line .
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر ۲۰ درصد از مردم زیر خط فقر زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]اکنون 20 درصد جمعیت در زیر خط فقر زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]اکنون 20 درصد جمعیت در زیر خط فقر زندگی می کنند
2. many people living below the poverty line.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم زیر خط فقر زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم زیر خط فقر زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم زیر خط فقر زندگی می کنند
3. The percentage of pensioners living below the poverty line has increased by 15% in the last four years.
[ترجمه ترگمان]درصد بازنشستگان که زیر خط فقر زندگی می کنند در چهار سال گذشته ۱۵ درصد افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]درصد بازنشستگان زیر خط فقر در چهار سال گذشته 15 درصد افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]درصد بازنشستگان زیر خط فقر در چهار سال گذشته 15 درصد افزایش یافته است
4. At first sight this method for calculating the poverty line seems reliable and sufficiently scientific to warrant its continued use.
[ترجمه ترگمان]در ابتدا این روش برای محاسبه خط فقر قابل اطمینان و به اندازه کافی علمی برای تضمین استفاده مداوم آن به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]در ابتدا این روش برای محاسبه خط فقر به نظر می رسد قابل اعتماد و به اندازه کافی علمی است تا کاربرد مداوم آن را تأیید کند
[ترجمه گوگل]در ابتدا این روش برای محاسبه خط فقر به نظر می رسد قابل اعتماد و به اندازه کافی علمی است تا کاربرد مداوم آن را تأیید کند
5. Those rising above the poverty line think they have succeeded in spite of the government.
[ترجمه ترگمان]کسانی که بالاتر از خط فقر هستند فکر می کنند که با وجود حکومت موفق شده اند
[ترجمه گوگل]کسانی که از خط فقر بالا می روند فکر می کنند که به رغم دولت، موفق شده اند
[ترجمه گوگل]کسانی که از خط فقر بالا می روند فکر می کنند که به رغم دولت، موفق شده اند
6. Half the heads of households classified below the poverty line by federal standards can not read an eighth grade book.
[ترجمه ترگمان]نیمی از سرپرستان خانوارهای طبقه بندی شده زیر خط فقر با استانداردهای فدرال نمی توانند کتاب کلاس هشتم را بخوانند
[ترجمه گوگل]نیمی از سران خانوار که زیر استانداردهای فدرال زیر خط فقر طبقه بندی می شوند نمی توانند کتاب هشتم را بخوانند
[ترجمه گوگل]نیمی از سران خانوار که زیر استانداردهای فدرال زیر خط فقر طبقه بندی می شوند نمی توانند کتاب هشتم را بخوانند
7. For a family of four, the current poverty line stands at about $ 000.
[ترجمه ترگمان]برای یک خانواده چهار ساله، خط فقر کنونی حدود ۱،۰۰۰ دلار است
[ترجمه گوگل]برای یک خانواده چهار، خط فقر فعلی در حدود 000 دلار است
[ترجمه گوگل]برای یک خانواده چهار، خط فقر فعلی در حدود 000 دلار است
8. Rowntree's stringent poverty line produced remarkably similar results to those of Booth.
[ترجمه ترگمان]خط فقر سخت گیرانه Rowntree نتایج مشابه مشابهی را به بوث نشان داد
[ترجمه گوگل]خط فقر دقیق Rowntree نتایج قابل توجهی مشابه با Booth تولید کرد
[ترجمه گوگل]خط فقر دقیق Rowntree نتایج قابل توجهی مشابه با Booth تولید کرد
9. The panel further suggested adjusting the official poverty line for geographical differences in the cost of housing.
[ترجمه ترگمان]این هیات همچنین پیشنهاد داد که خط فقر رسمی برای تفاوت های جغرافیایی در هزینه مسکن تنظیم شود
[ترجمه گوگل]این کمیته پیشنهاد کرد که خط فقر رسمی را برای تفاوت های جغرافیایی در هزینه مسکن تنظیم کند
[ترجمه گوگل]این کمیته پیشنهاد کرد که خط فقر رسمی را برای تفاوت های جغرافیایی در هزینه مسکن تنظیم کند
10. Thirteen per cent of the population live below the poverty line.
[ترجمه ترگمان]سیزده درصد از جمعیت زیر خط فقر زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]سیزده درصد جمعیت زیر خط فقر زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]سیزده درصد جمعیت زیر خط فقر زندگی می کنند
11. A third of the population is living at or below the poverty line .
[ترجمه ترگمان]یک سوم جمعیت در پایین خط فقر زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]یک سوم جمعیت در خط فقر یا زیر آن زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]یک سوم جمعیت در خط فقر یا زیر آن زندگی می کنند
12. Large numbers of families are living on or near the poverty line .
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از خانواده ها در کنار خط فقر زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی از خانواده ها در خط فقر یا نزدیک به آن زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی از خانواده ها در خط فقر یا نزدیک به آن زندگی می کنند
13. In 1991 almost 36 million Americans were living below the poverty line.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۹۱ تقریبا ۳۶ میلیون آمریکایی زیر خط فقر زندگی می کردند
[ترجمه گوگل]در سال 1991، حدود 36 میلیون آمریکایی زیر خط فقر زندگی می کردند
[ترجمه گوگل]در سال 1991، حدود 36 میلیون آمریکایی زیر خط فقر زندگی می کردند
14. This may end efforts to set a minimum wage well above the poverty line.
[ترجمه ترگمان]این ممکن است به تلاش ها برای تنظیم حداقل حقوق بالاتر از خط فقر پایان دهد
[ترجمه گوگل]این ممکن است تلاش کند تا حداقل دستمزد را به خوبی از خط فقر تنظیم کند
[ترجمه گوگل]این ممکن است تلاش کند تا حداقل دستمزد را به خوبی از خط فقر تنظیم کند
پیشنهاد کاربران
خط فقر
poverty line ( جامعه شناسی )
واژه مصوب: خط فقر
تعریف: سطحی از درآمد که افراد با درآمد کمتر از آن فقیر محسوب می شوند
واژه مصوب: خط فقر
تعریف: سطحی از درآمد که افراد با درآمد کمتر از آن فقیر محسوب می شوند
کلمات دیگر: