پشتیبانی از حزب مردم در امریکا
populism
پشتیبانی از حزب مردم در امریکا
انگلیسی به فارسی
مردمباوری، تودهگرایی، پشتیبانی از حزب مردم در آمریکا
انگلیسی به انگلیسی
• movement to advance the interests of the common people
populism refers to political activities or ideas that are based on the interests, opinions, and prejudices of ordinary people; a formal word.
populism refers to political activities or ideas that are based on the interests, opinions, and prejudices of ordinary people; a formal word.
جملات نمونه
1. populism (or populism) n.
مردم باوری،توده گرایی
2. Their ideas are simple populism - tax cuts and higher wages.
[ترجمه ترگمان]ایده های آن ها ساده و ساده است - کاهش مالیات و دستمزدهای بالاتر
[ترجمه گوگل]ایده های آنها پوپولیسم ساده - کاهش مالیات و دستمزد بالاتر است
[ترجمه گوگل]ایده های آنها پوپولیسم ساده - کاهش مالیات و دستمزد بالاتر است
3. It was the speech's one concession to rightwing populism.
[ترجمه ترگمان]این سخنرانی یک امتیاز برای جناح راست جناح راست بود
[ترجمه گوگل]این سخنرانی یک امتیاز برای راستگویی پوپولیسم بود
[ترجمه گوگل]این سخنرانی یک امتیاز برای راستگویی پوپولیسم بود
4. A meretricious populism and pretentious sectarianism have between them squeezed out everything else.
[ترجمه ترگمان]یک ابتذال meretricious و فرقه گرایی pretentious بین آن ها همه چیز دیگر را فشرده می کند
[ترجمه گوگل]پوپولیسم مبهم و فرقه گرایی ظالمانه بین آنها همه چیز را فشرده کرده است
[ترجمه گوگل]پوپولیسم مبهم و فرقه گرایی ظالمانه بین آنها همه چیز را فشرده کرده است
5. Populism, however, is rarely the worse for sceptical assessment: particularly when it is equated with justice.
[ترجمه ترگمان]با این حال، populism به ندرت برای ارزیابی شکاک بدتر است: به ویژه هنگامی که آن برابر با عدالت است
[ترجمه گوگل]با این وجود، جمعیت شناسی به ندرت بدتر برای ارزیابی شکاکانه است، مخصوصا وقتی که آن را با عدالت برابر سازد
[ترجمه گوگل]با این وجود، جمعیت شناسی به ندرت بدتر برای ارزیابی شکاکانه است، مخصوصا وقتی که آن را با عدالت برابر سازد
6. Walesa's critics had accused him of dangerous populism which threatened political and economic stability.
[ترجمه ترگمان]منتقدان walesa او را به populism خطرناکی متهم کرده بودند که ثبات سیاسی و اقتصادی را تهدید می کرد
[ترجمه گوگل]منتقدان ولزا او را به پوپولیسم خطرناک متهم کرده اند که ثبات سیاسی و اقتصادی را تهدید می کنند
[ترجمه گوگل]منتقدان ولزا او را به پوپولیسم خطرناک متهم کرده اند که ثبات سیاسی و اقتصادی را تهدید می کنند
7. In fact though, as Lenin said, populism had not a grain of socialism in it.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، همان طور که لنین گفت، populism در آن ذره ای سوسیالیسم نداشت
[ترجمه گوگل]در واقع هرچند، همانطور که لنین گفت، پوپولیسم در آن یک دانه سوسیالیسم نداشت
[ترجمه گوگل]در واقع هرچند، همانطور که لنین گفت، پوپولیسم در آن یک دانه سوسیالیسم نداشت
8. Such populism has painted politicians, notably in Germany, into a rhetorical corner.
[ترجمه ترگمان]چنین populism سیاستمداران، خصوصا در آلمان، را به کنج لفاظی سوق داده است
[ترجمه گوگل]چنین پوپولیسم سیاستمداران، به ویژه در آلمان، را به گوشه لفاظی تزریق کرده است
[ترجمه گوگل]چنین پوپولیسم سیاستمداران، به ویژه در آلمان، را به گوشه لفاظی تزریق کرده است
9. Discontent and populism may now form a vicious circle, both causing economic failure and worsening it.
[ترجمه ترگمان]ناخشنودی و شکست ممکن است یک چرخه معیوب را شکل دهند که هر دو باعث شکست اقتصادی و بدتر شدن آن می شوند
[ترجمه گوگل]نارضایتی و پوپولیسم ممکن است در حال حاضر یک حلقه بدبختی ایجاد کند، که هر دو موجب شکست اقتصادی و بدتر شدن آن می شود
[ترجمه گوگل]نارضایتی و پوپولیسم ممکن است در حال حاضر یک حلقه بدبختی ایجاد کند، که هر دو موجب شکست اقتصادی و بدتر شدن آن می شود
10. Based on village commune, Russian populism affirmed that industrial capitalism ought to be transcended by Russian agricultural socialism.
[ترجمه ترگمان]commune روسی تاکید کرد که نظام سرمایه داری صنعتی باید توسط سوسیالیسم کشاورزی روسیه برتری یابد
[ترجمه گوگل]بر اساس کمون روستایی، پوپولیسم روسیه تأکید کرد که سرمایه داری صنعتی باید سوسیالیزم کشاورزی روسیه را فراتر گذاشته باشد
[ترجمه گوگل]بر اساس کمون روستایی، پوپولیسم روسیه تأکید کرد که سرمایه داری صنعتی باید سوسیالیزم کشاورزی روسیه را فراتر گذاشته باشد
11. The spectre of populism proved a mirage.
[ترجمه ترگمان]شبح of سراب بود
[ترجمه گوگل]طنز پوپولیسم یک معجزه بود
[ترجمه گوگل]طنز پوپولیسم یک معجزه بود
12. And do not forget populism and protectionism.
[ترجمه ترگمان]و populism و تولیدات داخلی را فراموش نکنید
[ترجمه گوگل]و پوپولیسم و حمایت گرایی را فراموش نکن
[ترجمه گوگل]و پوپولیسم و حمایت گرایی را فراموش نکن
13. The fires of populism are burning ever more brightly.
[ترجمه ترگمان]آتش of در حال سوختن است
[ترجمه گوگل]آتش سوزی پوپولیسم هر روز روشن تر می شود
[ترجمه گوگل]آتش سوزی پوپولیسم هر روز روشن تر می شود
14. The history of populism, going back to William Jennings Bryan, is generally a history of defeat.
[ترجمه ترگمان]تاریخ of، که به ویلیام Jennings برایان بازمی گردد، معمولا تاریخ شکست است
[ترجمه گوگل]تاریخ پوپولیسم، بازگشت به ویلیام جینگزینگ برین، معمولا سابقه شکست است
[ترجمه گوگل]تاریخ پوپولیسم، بازگشت به ویلیام جینگزینگ برین، معمولا سابقه شکست است
پیشنهاد کاربران
[سیاست]
مردم فریبی ، مردم گرایی
عوام فریبی ، عوام گرایی
مردم فریبی ، مردم گرایی
عوام فریبی ، عوام گرایی
عوام گرایی
مردم پسندی
populism ( آینده پژوهی )
واژه مصوب: عوام گرایی
تعریف: حرکت یا فلسفه ای که درصدد جلب توده هاست و رگه هایی از عوام فریبی دارد
واژه مصوب: عوام گرایی
تعریف: حرکت یا فلسفه ای که درصدد جلب توده هاست و رگه هایی از عوام فریبی دارد
کلمات دیگر: