کلمه جو
صفحه اصلی

swath


معنی : نوار، راه باریک، اثر ماشین چمن زنی، ردیف باریک
معانی دیگر : زمین باریک، (زمین) قطعه، قواره، نواره (swathe هم می گویند)، (بخشی از زمین زیرکشت که بایک حرکت یا چرخش داس یا چمن زن درو می شود) باریکه، (نادر) ضربه ی داس، برش داس، swathe ردپا، پیچیدن، قنداق کردن

انگلیسی به فارسی

( swathe ) ردپا، ردیف باریک، راه باریک، اثرماشین چمن زنی، پیچیدن، قنداق کردن، نوار


سوات، نوار، راه باریک، اثر ماشین چمن زنی، ردیف باریک


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
عبارات: cut a wide swath
(1) تعریف: the width or path cut by one pass of a scythe, mower, or the like.

(2) تعریف: grass, grain, or the like cut and deposited along a line.

(3) تعریف: a long swathlike strip or belt of anything.

- From the air, we could see the swath of destruction left behind by the tornado.
[ترجمه ترگمان] از هوا، ما می توانیم طیف وسیعی از ویرانی که در پس گردباد باقی مانده را ببینیم
[ترجمه گوگل] از هوا می توانستیم نردبان ویرانگر را ببینیم

• path made by a scythe or mower; strip of cut grain or grass left by a scythe or mowing machine; long and narrow strip

مترادف و متضاد

نوار (اسم)
screed, fillet, filet, ribbon, band, strip, tape, braid, swath, riband, swathe, lace, ligature, fascia, rand, ribband, welt

راه باریک (اسم)
lane, swath, swathe, dog-trot, slype

اثر ماشین چمن زنی (اسم)
swath, swathe

ردیف باریک (اسم)
swath, swathe

جملات نمونه

1. cut a wide swath
با سرو صدا و زرق و برق زیاد نمایش دادن،جلب نظر کردن،موجب خرابی یا دگرگونی زیاد شدن،تاثیر گسترده داشتن

2. our army took another swath of the enemy's territory
ارتش ما یک نواره دیگر از سرزمین دشمن را گرفت.

3. She wears a dark hat, its swath of auburn feather trailing down her back.
[ترجمه ترگمان]کلاه تیره اش را بر تن دارد، به جای آن پر از پره ای طلایی است که به پشت کشیده می شود
[ترجمه گوگل]او یک کلاه تاریک می پوشد، سینه ای از پرده ای از طوسی که در پشت او قرار دارد

4. The median strip on Park was a swath of yellow tulips.
[ترجمه ترگمان]معبر میانه در پارک پوششی از لاله زرد بود
[ترجمه گوگل]نوار Median در پارک یک شمع از لاله های زرد بود

5. The Milky Way cast a bright swath across the heavens.
[ترجمه ترگمان]کهکشان راه شیری رنگی در آسمان دیده می شود
[ترجمه گوگل]راه شیری راه صاف در سراسر آسمان را پرتاب کرد

6. At 500 feet I crossed a swath cut through the trees that formed the northern perimeter of the camp.
[ترجمه ترگمان]در حدود ۵۰۰ پا از میان درختان عبور کردم که محوطه شمال اردوگاه را تشکیل می داد
[ترجمه گوگل]در عرض 500 فوت من از یک سوکت عبور کردم که از درختانی که محیط اطراف شمالی اردوگاه را تشکیل می داد عبور کردند

7. The ranch remains the largest vacant swath of land in Santee.
[ترجمه ترگمان]این مزرعه بزرگ ترین قسمت خالی زمین در Santee است
[ترجمه گوگل]مزرعه بزرگترین ساحه خالی زمین در سنت باقی مانده است

8. Luna uses this gift to cut a swath through her enemies.
[ترجمه ترگمان]لونا از این هدیه استفاده می کند تا نواری را از میان دشمنانش رد کند
[ترجمه گوگل]Luna از این هدیه استفاده می کند تا از طریق دشمنانش از بین برود

9. Britain a claim a large swath of South Atlantic seabed around the Falkland Islands, Reuters reported.
[ترجمه ترگمان]به گزارش رویترز، بریتانیا ادعا می کند که طیف وسیعی از کف اقیانوس اطلس جنوبی در اطراف جزایر فالکلند واقع شده است
[ترجمه گوگل]رویترز گزارش داد که انگلیس ادعا می کند که یک جزیره ای بزرگ از جنوب دریای اقیانوس اطلس در اطراف جزایر فالکلند وجود دارد

10. The tornado cut a swath through the town.
[ترجمه ترگمان]گردباد مسیری در داخل شهر را کاهش داد
[ترجمه گوگل]گردباد را از طریق شهر بریده است

11. One of the key techniques in SWATH design is the prediction of the hydrodynamic performances, whereas resistance prediction is the most important task of hydrodynamic performance prediction.
[ترجمه ترگمان]یکی از تکنیک های کلیدی در طراحی swath پیش بینی عملکرد هیدرودینامیک است در حالی که پیش بینی مقاومت مهم ترین وظیفه پیش بینی عملکرد هیدرودینامیک است
[ترجمه گوگل]یکی از تکنیک های کلیدی طراحی SWATH، پیش بینی عملکرد هیدرودینامیکی است، در حالی که پیش بینی مقاومت مهم ترین وظیفه پیش بینی عملکرد هیدرودینامیکی است

12. A swath of moonlight in the long garden was mottled over with dark shadows.
[ترجمه ترگمان]یک ردیف نور مهتاب در باغ دراز با سایه های تیره پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]یک شمع مهتاب در باغ بلند، با سایه های تاریک پر شده بود

13. Nowadays SWATH ship becomes an important ship type of high performance due to it's excellent seakeeping feature.
[ترجمه ترگمان]امروزه کشتی swath به دلیل ویژگی های عالی seakeeping، به یک نوع کشتی مهم از عملکرد بالا تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]امروزه کشتی SWATH به عنوان یک نوع کشتی مهم از عملکرد بالا به علت ویژگی های درخشان عالی است

14. This primary rainbow is the brightest color swath in the above image.
[ترجمه ترگمان]این رنگین کمان اولیه درخشان ترین رنگ در تصویر بالا است
[ترجمه گوگل]این رنگین کمان اولیه رنگی ترین رنگ در تصویر بالا است

15. Multi-beam swath bathymeter is a seafloor mapping equipment with high efficiency, high accuracy and excellent resolution, especially fitted for wide sweep mapping.
[ترجمه ترگمان]bathymeter باریکه پرتو (Multi)یک تجهیزات نقشه برداری با کف دریا با کارایی بالا، دقت بالا و وضوح عالی است، به ویژه برای نقشه برداری گسترده
[ترجمه گوگل]Bathymeter swath multi beam یک تجهیزات نقشه برداری در فضای باز است که دارای راندمان بالا، دقت بالا و رزولوشن عالی است، به ویژه برای نقشه برداری گسترده جغرافیایی

Our army took another swath of the enemy's territory.

ارتش ما یک نواره دیگر از سرزمین دشمن را گرفت.


اصطلاحات

cut a wide swath

با سرو‌صدا و زرق‌و‌برق زیاد نمایش دادن، جلب نظر کردن، موجب خرابی یا دگرگونی زیاد شدن، تأثیر گسترده داشتن


پیشنهاد کاربران

طیف

felling of a swath of trees
قطع توده ای از درختان
( توده )

His head was wrapped in swathes of bandages
نوارهای بانداژ/پانسمان

بخش , قسمت

بخش قسمت
Wide swath
بخش وسیعی

swath ( ژئوفیزیک )
واژه مصوب: باریکه 2
تعریف: ناحیۀ باریکی که چشمه های موجود در آن بدون غلتشِ عمودبه خط عمل می کنند


کلمات دیگر: