1. mystic numbers
اعداد جادویی
2. mystic powers
نیروهای نهفته و مرموز
3. a mystic state
حالت عرفانی
4. the mystic beauty of that starry sky
زیبایی اعجاب انگیز آن آسمان پرستاره
5. the mystic rites of dionysus
مراسم رازگونه ی دیونیسوس
6. the mystic words of a man called shams tabrizi
کلمات عارفانه مردی بنام شمس تبریزی
7. his father was a famed mystic
پدرش صوفی معروفی بود.
8. The old lady is a mystic.
[ترجمه ترگمان] اون خانم پیر یه عرفانی - ه
[ترجمه گوگل]بانوی پیر یک عارف است
9. His mystic behavior is hard to understand.
[ترجمه مجید حاجتمند] درک رفتار مرموز او دشوار است
[ترجمه ترگمان]درک رفتار عرفانی او دشوار است
[ترجمه گوگل]رفتار عرفانی او دشوار است
10. The experience of mystic trance is in a sense analogous to sleep or drunkenness.
[ترجمه ترگمان]تجربه ترنس عرفانی به معنای خواب یا مستی است
[ترجمه گوگل]تجربه ترنس عرفانی به معنای مشابه خواب یا مستی است
11. The mystic is seeking to transcend his ego and acquire a disciplined compassion - a crucial virtue in all religions.
[ترجمه ترگمان]این عرفان به دنبال برتری بر نفس خود و بدست آوردن یک دلسوزی منظم است - یک فضیلت حیاتی در همه ادیان
[ترجمه گوگل]عارف به دنبال فراتر از نفس خود و به دست آوردن یک رضایت منظم - فضیلت حیاتی در تمام ادیان است
12. No longer is it tainted as mystic, for here, with no one passing judgment, no experience is tainted.
[ترجمه ترگمان]دیگه هیچ تجربه ای نداره، چون اینجا هیچ تجربه ای نداره، هیچ تجربه ای نداره
[ترجمه گوگل]دیگر آن را به عنوان عرفانی نادیده گرفته نمی شود، زیرا در اینجا، هیچ کس قضاوت نمی کند، هیچ تجربه ای نادیده گرفته شده است
13. It is a mystic power not of the world of material facts, a divine gift in compensation for our ephemeral life.
[ترجمه ترگمان]این یک قدرت عرفانی نیست، نه دنیای واقعیت های مادی، یک موهبت الهی برای جبران زندگی ephemeral
[ترجمه گوگل]این یک قدرت عرفانی نیست، بلکه جهان حقایق مادی است، هدیه ای الهی برای جبران زندگی طولانی ما
14. He argued that important historical sites were aligned along straight lines of mystic energy.
[ترجمه ترگمان]او استدلال کرد که مکان های تاریخی مهم در امتداد خطوط مستقیم انرژی عرفانی قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]او استدلال کرد که سایت های مهم تاریخی در راستای خطوط مستقیم انرژی عرفانی قرار گرفته اند
15. At the turn of the century, he had been excited by his conception of the Mystic Hussars routine.
[ترجمه ترگمان]در پایان قرن، از تصور او درباره هنگ هوسار به هیجان آمده بود
[ترجمه گوگل]در اواسط قرن، او از مفهوم خود از روایات عرفانی هوسرز هیجان زده بود