کلمه جو
صفحه اصلی

breaking bad

پیشنهاد کاربران

بدجورخراب شدن

بد جور شکستن

( افسار گسیخته ) ( قانون شکن ) و در ایالت امریکای جنوبی این یک اصطلاح هست و به معنی ( عبور از سنگ لاخ و خاکی و جاهایه پست و هموار است )

عصیان گری - سرکشی - توسنی

قانون شکن . . زبان عامیانه کسی که به ته خط رسیده

برکینگ بد یعنی بدجور شکستن اما از اونجایی که اسم یه سریاله تو معنی اسمش میشه گفت قانون شکنی بدو خفن

از راه به در شدن
افسارگسیختگی
قانون شکنی
در اصطلاح عامیانه : خلاف کردن

از راه درست منحرف شدن و شروع کردن به کار خلاف و قانون شکنی

افسار گسیخته

قانون شکنی و کار خلاف کردن

قانون شکنی

خود کارگردان گفته منظورش در این فیلم از نام برکینگ بد یعنی جهنم به پا کردن است

معنی اصلی این عبارت از to break the bad گرفته شده که به معنای شکستن قانون است یا در واقع همان زدن به سیم اخر. اما در کل معانی زیر را میدهد:
افسارگسیخته
جهنم به پا کردن
زدن به سیم اخر

وصلهٔ ناجور

قانون شکنی ؛ جهنم به پاکردن ؛ زدن به سبم آخر؛ اندخلاف؛ طوفان به پاکردن

افساز گسیخته
قانون شکن
البته میتوان ان را بد بیاری نیز ترجمه کرد

زمین خوردن بد، شکست خوردن بد،
اسم یه سریال پنج فصلی، سریالش خداااااای همه سریال هاست👌


کلمات دیگر: