کلمه جو
صفحه اصلی

trove


معنی : تحفه، گنجینه، چیز پیدا شده
معانی دیگر : مخفف: treasure-trove

انگلیسی به فارسی

چیز پیدا شده، گنجینه، تحفه


خرچنگ، گنجینه، چیز پیدا شده، تحفه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a collection of valuable or desirable things; treasure-trove.

- A trove of gold coins was found in the sunken ship.
[ترجمه امین] گنجینه ای از سکه های طلا در کشتی غرق شده پیدا شد.
[ترجمه ترگمان] سکه های طلا در کشتی غرق شده پیدا شده بودند
[ترجمه گوگل] سکه های طلا در کشتی غرق شد
- She discovered a trove of valuable antiques in her grandmother's attic.
[ترجمه امین] او در اتاق زیرشیروانی مادربزرگش گنجینه ای از عتیقه جات گرانبها را کشف کرد.
[ترجمه ترگمان] او گنجینه گران بها را در اتاق مادر بزرگش کشف کرد
[ترجمه گوگل] او در اتاق زیر شیروانی مادربزرگش از عتیقه ارزشمند کشف کرد

• collection of objects, aggregation of items; sum of money or collection of valuable items of unknown ownership that may be legally kept by the finder
see treasure trove.

مترادف و متضاد

تحفه (اسم)
present, curio, rarity, trove

گنجینه (اسم)
treasure, treasury, trove, thesaurus

چیز پیدا شده (اسم)
trove

جملات نمونه

1. The dictionary is a vast treasure trove of information.
[ترجمه ترگمان]فرهنگ لغت گنجینه ای عظیم از اطلاعات است
[ترجمه گوگل]فرهنگ لغت گنجینه گسترده ای از اطلاعات است

2. Our Science Shop is a treasure trove of curiosities and gadgets.
[ترجمه ترگمان]فروشگاه علوم ما گنجینه ای از عجایب و ابزار و ابزار است
[ترجمه گوگل]فروشگاه علمی ما گنجینه ای از کنجکاوی ها و اسباب بازی ها است

3. Though small, this museum is a veritable treasure trove of history.
[ترجمه ترگمان]اگرچه این موزه کوچک است، اما این موزه گنجینه واقعی تاریخ است
[ترجمه گوگل]اگرچه کوچک است، این موزه گنجینه واقعی تاریخ است

4. The gallery is a treasure trove of medieval art.
[ترجمه ترگمان]این نگارخانه گنجینه ای از گنجینه هنری قرون وسطی است
[ترجمه گوگل]این گالری گنجینه ای از هنر قرون وسطی است

5. Angkor is a treasure trove of history, culture and art.
[ترجمه ترگمان](انگکور)گنجینه ای از تاریخ، فرهنگ و هنر است
[ترجمه گوگل]آنگکور گنجینه تاریخ، فرهنگ و هنر است

6. So much for the treasure trove of broadleaved diversity.
[ترجمه ترگمان]این مقدار برای گنجینه ای از تنوع زیستی بسیار زیاد است
[ترجمه گوگل]خیلی برای گنجینه تنوع گسترده

7. It was a treasure trove of books, photos, clothing, and memorabilia.
[ترجمه ترگمان]این گنجینه گنجینه ای از کتاب، عکس، لباس، و یادگاری بود
[ترجمه گوگل]این گنجینه کتاب ها، عکس ها، لباس ها و خاطرات بود

8. As with treasure trove the finder is rewarded with the intrinsic value of the find.
[ترجمه ترگمان]همانند گنجینه ای از گنج، یابنده به ارزش ذاتی اکتشاف پاداش داده می شود
[ترجمه گوگل]همانند گنجینه یاب با ارزش ذاتی یافته پیدا می شود

9. Amenities Our Science Shop is a treasure trove of curiosities, gifts and gadgets.
[ترجمه ترگمان]فروشگاه علوم ما گنجینه ای از عجایب، هدیه و ابزار است
[ترجمه گوگل]امکانات ما فروشگاه علمی گنجینه ای از کنجکاوی ها، هدایا و اسباب بازی ها است

10. This Islington shop is a treasure trove of beautiful bridalwear.
[ترجمه ترگمان]این مغازه Islington a گنجینه زیبایی است
[ترجمه گوگل]این فروشگاه Islington یک گنجینه لباس عروس زیبا است

11. She made another discovery of a treasure - trove in the library.
[ترجمه ترگمان]او کشف دیگری از گنجینه گنجینه کتابخانه را کشف کرد
[ترجمه گوگل]او کشف دیگری از گنجینه ای را در کتابخانه کشف کرد

12. As treasure trove it would automatically become the property of the Government.
[ترجمه ترگمان]به عنوان گنجینه ای بی صاحب، به طور خودکار به دارایی دولت تبدیل خواهد شد
[ترجمه گوگل]به عنوان گنجینه آن به طور خودکار به اموال دولت تبدیل می شود

13. The center housed a priceless treasure trove.
[ترجمه ترگمان]این مرکز دارای گنجینه ای بی صاحب بود
[ترجمه گوگل]این مرکز دارای یک گنجینه ارزشمند است

14. He made another discovery of treasure - trove in the library.
[ترجمه ترگمان]او به کشف دیگری از گنج در کتابخانه پرداخت
[ترجمه گوگل]او کشف دیگری از گنجینه کتابخانه را ساخت

پیشنهاد کاربران

فضا ( مانند فضای ابری مایکروسافت )

دفینه

انبوه, مقدار یا حجم زیاد از چیزی


کلمات دیگر: