1. In the Middle Ages, philosophy and theology were inextricable.
[ترجمه ترگمان]در قرون وسطی، فلسفه و الاهیات inextricable بودند
[ترجمه گوگل]در قرون وسطی فلسفه و الهیات غیرقابل انکار بودند
2. Meetings are an inextricable part of business.
[ترجمه ترگمان]جلسات بخش inextricable از کسب وکار هستند
[ترجمه گوگل]جلسات بخشی جدایی ناپذیر از کسب و کار است
3. Art and history fuse in inextricable magic.
[ترجمه ترگمان]هنر و تاریخ در دنیای جادویی سر و کار دارند
[ترجمه گوگل]هنر و تاریخ فیوژن در جادوی مجزا
4. Knowledge and economic power have become inextricable.
[ترجمه ترگمان]قدرت و قدرت اقتصادی حل و فصل شده است
[ترجمه گوگل]دانش و قدرت اقتصادی درهم آمیخته شده اند
5. Not until I understood the inextricable connection between mussels and crabs was I able to see both crabs and mussels at once.
[ترجمه ترگمان]نه تا زمانی که ارتباط inextricable بین صدف و خرچنگ های دریایی را درک کنم، قادر بودم که هر دو خرچنگ و صدف ها را فورا ببینم
[ترجمه گوگل]تا زمانی که متوجه شدم که ارتباط مناسبی بین گوزن و خرچنگ وجود دارد، من قادر به دیدن هر دو خرچنگ و صدف در یک بار
6. Such is the inextricable link and the social cohesion brought about by a variety of classes under the same roof.
[ترجمه ترگمان]این پیوند ناگسستنی و انسجام اجتماعی با انواع مختلفی از طبقات زیر همین سقف وجود دارد
[ترجمه گوگل]چنین پیوند جدایی ناپذیر و انسجام اجتماعی است که توسط انواع مختلف طبقات زیر یک سقف ساخته شده است
7. They all appeared unexpectedly, visually inextricable from their settings, nothing like domestic creatures.
[ترجمه ترگمان]همه آن ها به طور غیر منتظره ای ظاهر شدند، از نظر ظاهری حل و فصل شده بودند، چیزی شبیه به موجودات خانگی
[ترجمه گوگل]همه آنها ناگهان ظاهر شدند، بصری از تنظیماتشان غیرقابل انکار بود، چیزی شبیه موجودات خانگی نیست
8. MD has solved many problems that seem inextricable for conventional distillation because of the high degree of vacuum in the operation of MD.
[ترجمه ترگمان](MD)مشکلات بسیاری را حل کرده است که به دلیل درجه بالایی خلا در عملیات تقطیر، برای تقطیر معمولی حل و فصل می شود
[ترجمه گوگل]MD بسیاری از مشکلات که به نظر می رسد حل نشدنی برای تقطیر معمولی به دلیل از درجه بالایی از خلاء در بهره برداری از MD حل کرده است
9. The Mesopotamian view on the supernatural is an inextricable mixture of Sumerian and Akkadian origin, influenced by an unknown substrate population.
[ترجمه ترگمان]دیدگاه بین النهرین در مورد ماورای طبیعی یک ترکیب inextricable از origin سومری و Akkadian است که تحت تاثیر جمعیت زیر لایه ناشناخته ای قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]دیدگاه بین النهرین در مورد فراموشی ترکیبی غیر مجزا از منشا سومری و اکادادی است که تحت تأثیر جمعیت نامطلوب قرار گرفته است
10. My heart sink again on viewing the inextricable complexity of this deception.
[ترجمه ترگمان]قلبم دوباره برای دیدن پیچیدگی حل نشدنی این فریب فرو می رود
[ترجمه گوگل]قلب من دوباره در حال مشاهده پیچیدگی غیرقابل انکار این فریب است
11. Shall I go even further, and say in inextricable peril?
[ترجمه ترگمان]آیا می توانم بیش از این بروم و در خطر inextricable بگویم؟
[ترجمه گوگل]آیا من بیشتر می روم و می گویم در خطر ناپذیر؟
12. an inextricable connection between the past and the present.
[ترجمه ترگمان]یک ارتباط مخفی بین گذشته و زمان حال
[ترجمه گوگل]اتصال تنگاتنگ بین گذشته و حال
13. Thoreau viewed man as an inextricable part of nature.
[ترجمه ترگمان]وی مرد را به عنوان یک بخش inextricable از طبیعت نگاه کرد
[ترجمه گوگل]ثورو مرد را به عنوان بخش جدایی ناپذیر طبیعت مشاهده کرد
14. Art and life are inextricable.
[ترجمه ترگمان]هنر و زندگی نشدنی هستند
[ترجمه گوگل]هنر و زندگی غیرقابل انکار هستند