کلمه جو
صفحه اصلی

marred

انگلیسی به فارسی

خراب شد، اسیب رساندن، زیان رساندن، معیوب کردن، ناقص کردن، بی اندام کردن، صدمه زدن، ضایع کردن


پیشنهاد کاربران

آسیب دیده، معیوب

ناقص

لطمه زدن ضایع کردن

انتحار کرده

از ویلیام شکسپیر
نقل است:
A young man married is a man that's marred


کلمات دیگر: