کلمه جو
صفحه اصلی

shaman


شمن، جادوگر و حکیم قبیله، دهخدا، کشیش یاکاهن یا جادوگرمردم قدیم شمال اسیا واروپا

انگلیسی به فارسی

کشیش یاکاهن یا جادوگرمردم قدیم شمال اسیا واروپا


شامان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: among certain native Asian and North American peoples, a priest or healer believed to have exclusive contact with the supernatural.

• tribal priest or priestess who uses supernatural forces to heal illness or predict the future; person who resembles a shaman

مترادف و متضاد

religious specialist


Synonyms: healer, medicine man, priest, sorcerer, witch doctor


جملات نمونه

1. Sculpted from stone, the shaman grasps the head of a buffalo in his powerful hands.
[ترجمه ترگمان]شمن از سنگ تاج سر یک بوفالو را در دستان قدرتمند خود چنگ می زند
[ترجمه گوگل]شامان از سنگ ساخته شده است، شامان سر یک بوفالو را در دستان قدرتمند خود می گیرد

2. The sly Caledonian shaman of the New Left?
[ترجمه ترگمان]شمن sly از سمت چپ؟
[ترجمه گوگل]شامان کالدونیایی چپ جدید؟

3. The shaman automatically receives D6 extra magic cards to use during that magic phase.
[ترجمه ترگمان]شمن به طور خودکار کارت های جادویی اضافی برای استفاده در طی این مرحله جادویی دریافت می کند
[ترجمه گوگل]شامان به طور خودکار کارت های جادویی D6 را برای استفاده در فاز جادویی دریافت می کند

4. If another living shaman eats a portion of shaman mushroom then it dissolves inside him and releases vast amounts of magic energy.
[ترجمه ترگمان]اگر یک جادوگر زنده دیگر بخشی از قارچ سحرآمیز را می خورد آن وقت درون خود حل می شود و مقدار زیادی انرژی جادویی آزاد می کند
[ترجمه گوگل]اگر شامان زندگی دیگر بخشی از قارچ شامان را بخورد، آن را درون آن ریخته و مقدار زیادی انرژی جادویی را آزاد می کند

5. His death and resurrection as shaman lies in his future.
[ترجمه ترگمان]مرگ و رستاخیز او در آینده خودش است
[ترجمه گوگل]مرگ و قیام او به عنوان شام در آینده او دروغ است

6. A magic-saturated shaman mushroom is very potent indeed, containing the essence of the shaman's magical power.
[ترجمه ترگمان]یک شمن پر از جادو واقعا خیلی قویه، که شامل جوهر قدرت جادویی شمن است
[ترجمه گوگل]یک قارچ شامان با سحر و جادو اشباع شده بسیار قوی است که حاوی ماهیت قدرت جادویی شامان است

7. Orc Shamans are better and it's worth going for a Shaman Lord if you can afford it.
[ترجمه ترگمان]او به او گفت: او او رکی است و ارزش رفتن به یک جادوگر بومی را دارد، اگر از پس آن بر بیاید
[ترجمه گوگل]Orc Shamans بهتر است و اگر پروردگار شامان بتواند از آن بخرد، ارزشش را دارد

8. The shaman was still determined to resist and encouraged the growing unrest among the warriors.
[ترجمه ترگمان]شمن هنوز مصمم بود که مقاومت کند و آشوب رو به رشد میان جنگجویان را تشویق کند
[ترجمه گوگل]شامن همچنان مصمم بود که در میان جنگجویان ناآرامی رو به رشد مقاومت کند و تشویق کند

9. A shaman basically has hunter armor but cannot kite nearly as well.
[ترجمه ترگمان]یک شمن به طور اساسی یک زره دارد، اما نمی تواند بادبادک را به خوبی بادبادک بازی کند
[ترجمه گوگل]شاعر اساسا دارای زره ​​شکارچی است، اما تقریبا به خوبی نیز نمیتواند از آن لذت ببرد

10. The shaman gain these bonds by completing spirit bond quests.
[ترجمه ترگمان]شمن این اوراق قرضه را با تکمیل تحقیقات پیوند روح به دست آورد
[ترجمه گوگل]شامان با پیروی از پیوندهای روحانی، این اوراق قرضه را به دست می آورند

11. Confirms that Orc Shaman will sacrifice Goblins to regain mana.
[ترجمه ترگمان]او اضافه می کند که او رک او Goblins را برای به دست آوردن مجدد mana قربانی خواهد کرد
[ترجمه گوگل]تأیید می کند که Orc Shaman Goblins را قربانی می کند تا مانا را دوباره به دست آورد

12. Shaman spell Fire Nova Totem will no longer sometimes detonate without doing any damage.
[ترجمه ترگمان]طلسمی که توتم را آتش می زند، توتم نتوانست بدون هیچ آسیبی منفجر شود
[ترجمه گوگل]طلسم شامن Fire Nova Totem دیگر گاهی اوقات بدون هیچ گونه آسیبی، منفجر خواهد شد

13. Michelle Branch also performs on the album Shaman by Carlos Santana.
[ترجمه ترگمان]این شاخه همچنین در آلبوم Shaman توسط کارلوس سانتانا (کارلوس سانتانا)اجرا شد
[ترجمه گوگل]میشل شعبه نیز بر روی آلبوم شام توسط کارلوس سانتانا اجرا می شود

14. The tribe's shaman prescribes three days of bed rest, and our yellow powder waits patiently.
[ترجمه ترگمان]شمن سه روز استراحت می کند و پودر زرد ما صبورانه منتظر می ماند
[ترجمه گوگل]شام قبیله سه روز استراحت تخت را تجویز می کند و پودر زرد ما منتظر صبر است

پیشنهاد کاربران

ارتباط برقرار کننده با چهار عنصر طبیعت اب اتش باد گیاه و همگام شدن با خداوند و ارواح

یکی از شخصیت های مهم ادیان باستان مخصوصا در سیبری که به آنها جادو_درمانگر هم گفته میشه. در چین به این اشخاص wu گفته میشه. میتوانند با نیروهای فرا طبیعی ارتباط برقرار کنند تا مردم رو شفا بدند.

غیبگو

shaman ( باستان‏شناسی )
واژه مصوب: شمن
تعریف: دین مرد یا کاهنی که هم پیش گو و هم جادوپزشک است و با ارتباط با ارواح نیاکان در حالت جذبه و خلسه پلی میان این جهان و آن جهان است


کلمات دیگر: