کلمه جو
صفحه اصلی

solidary

انگلیسی به فارسی

همبستگی


انگلیسی به انگلیسی

• having common interests, having joint responsibilities, united in a common goal or purpose

جملات نمونه

1. A person subject to solidary liability may recover a contribution from any other person liable to the victim in respect of the same damage.
[ترجمه ترگمان]فردی که در معرض مسئولیت solidary قرار دارد، ممکن است از هر فرد دیگری که در رابطه با خسارت مشابه قربانی می شود، کمک کند
[ترجمه گوگل]فردی که مسئولیت همبستگی دارد، میتواند کمک مالی دیگری را از جانب شخص دیگری که به قربانی در رابطه با همین آسیب است، بازگرداند

2. Be solidary and we will overcome the difficulties!
[ترجمه ترگمان]solidary باشید و ما بر مشکلات فائق خواهیم آمد!
[ترجمه گوگل]همدست باشید و ما مشکلات را برطرف خواهیم کرد

3. Art 9:101 Solidary and several liability: relation between victim and multiple tortfeasors.
[ترجمه ترگمان]هنر ۹: ۱۰۱ Solidary و چندین مسئولیت: رابطه بین قربانی و چندگانه
[ترجمه گوگل]Art 9 101 ارتباط چند جانبه و جدی بین قربانی و چندین عامل خسارت

4. Cystic, cyst- solidary or irregular lobulation may be observed on image inspection.
[ترجمه ترگمان]Cystic، کیست - solidary یا lobulation بی قاعده ممکن است در بازبینی تصویر مشاهده شود
[ترجمه گوگل]در بازرسی تصویر ممکن است مشاهده شود که کیست، کیست، همبستگی یا لوبولار نامنظم است

5. He has divided the human relation into three modes: solidary social community, instrumental combo, and citizenhood.
[ترجمه ترگمان]او رابطه انسانی را به سه حالت تقسیم کرده است: جامعه اجتماعی solidary، combo ابزاری و citizenhood
[ترجمه گوگل]او روابط انسانی را به سه دسته اجتماعی اجتماعی، دسته کوچک موسیقی جاز و شهروندی تقسیم کرده است

6. By means of the trust and cooperation among peoples, nationalities can be more solidary, interdependent and prosperous. Moreover, we can establish and develop equality, unity and mutual ass. . .
[ترجمه ترگمان]با استفاده از اعتماد و هم کاری میان مردم، ملیت های می توانند more، وابسته و مرفه باشند علاوه بر این، ما می توانیم برابری، اتحاد و خر متقابل را ایجاد و توسعه دهیم
[ترجمه گوگل]با استفاده از اعتماد و همکاری میان مردم، ملیت ها می توانند همبستگی، همبستگی و رفاه بیشتری داشته باشند علاوه بر این، ما می توانیم برابری، اتحاد و اسیب متقابل برقرار کنیم

7. Results:Clinically all6cases showed severe erosion or ulcer of the oral mucosa with variform skin lesions. Solidary internal tumor was detected by CT in all cases.
[ترجمه ترگمان]نتایج: clinically all۶cases فرسایش شدید یا زخم مخاط شفاهی را با آسیب های پوستی variform نشان داد در تمام موارد، تومور داخلی Solidary توسط CT تشخیص داده شد
[ترجمه گوگل]نتایج: از نظر کلینیکی، تمام عوارض فرسایش شدید یا زخم مخاط مخاط دهان و ضایعات پوستی وریمی شکل گرفتند تومور داخلی مشترک با CT در همه موارد تشخیص داده شد

پیشنهاد کاربران

همبستگی، منسجم


کلمات دیگر: