1. a dark-haired boy came up and tried to mooch a cigarette
پسر بچه ی موسیاهی جلو آمد و سعی کرد سیگاری (از ما) گدایی کند.
2. He tried to mooch a drink off me.
[ترجمه ترگمان]اون سعی کرد از من مشروب بگیره
[ترجمه گوگل]او سعی کرد از من نوشیدنی کند
3. Andrew was left to mooch around the house on his own.
[ترجمه ترگمان]شاهزاده آندره از خانه بیرون رفت و از خانه بیرون رفت
[ترجمه گوگل]اندرو مجبور شد خودش را در اطراف خانه فرو کند
4. Beth was happy to mooch around for hours in her nightdress.
[ترجمه ترگمان]بت خوشحال بود که برای ساعت ها در لباس خوابش کار می کند
[ترجمه گوگل]بث خوشحال شد که ساعتها در شبدرش بخوابد
5. He's happy to mooch around the house all day.
[ترجمه ترگمان]اون خوشحال می شه که تمام روز اطراف خونه پرسه بزنه
[ترجمه گوگل]او خوشحال است که در تمام طول شب در اطراف خانه بخوابد
6. Paige lay back, watching him mooch about, putting a pot over the fire and ranging their clothes to dry.
[ترجمه ترگمان]پیج به پشت دراز کشید و mooch را تماشا کرد، یک دیگ را روی آتش گذاشت و لباس هایش را خشک کرد تا خشک شود
[ترجمه گوگل]پیج پشت دراز، او را به تماشای تلکه کردن در مورد، قرار دادن یک قابلمه روی آتش و لباس های خود را اعم تا خشک شود
7. We can not mooch off without recording the 1991 Co Durham crime figures.
[ترجمه ترگمان]ما بدون ثبت آمار جرائم سازمان هم کاری ۱۹۹۱ نمی توانیم خارج شویم
[ترجمه گوگل]ما نمی توانیم بدون ضبط آمار جرایم جنایی در سال 1991 همکاری کنیم
8. And they mooch free meals in part by waggling their heads to beg for food like all the other ant grubs.
[ترجمه ترگمان]آن ها غذاهای رایگان را از هم جدا می کنند تا مثل همه کرم حشره دیگر غذا بخورند
[ترجمه گوگل]و آنها بخشی از غذا های رایگان را بخاطر سرخ کردن سر خود می دهند تا غذا را مانند دیگر گربه های مورچه گمراه کنند
9. Mooch, you didn't have to give me anything.
[ترجمه ترگمان]موک، تو مجبور نبودی چیزی به من بدی
[ترجمه گوگل]موچ، شما مجبور نیستید هر چیزی را به من بدهید
10. LL: A mooch, that's someone who, instead of getting things for herself, borrows or takes things from others.
[ترجمه ترگمان]یک مدرک دانشگاهی: یک mooch، کسی است که به جای گرفتن چیزها برای خود، قرض می گیرد و یا چیزهایی از دیگران می گیرد
[ترجمه گوگل]LL: موزیک، کسی است که به جای گرفتن چیزهایی برای خود، دیگران را وام می دهد یا چیزها را می گیرد
11. Old Flint's son does nothing but mooch about from morning till night.
[ترجمه ترگمان]پسر فلینت پیر هیچ کاری از صبح تا شب انجام نمی دهد
[ترجمه گوگل]پسر قدیمی فلیمینت از صبح تا شام چیزی جز مراسم ختم نمی کند
12. Your religious donations fund freeloaders who mooch off society but who generally provide little or no value in return.
[ترجمه ترگمان]کمک های مالی شما fund است که جامعه را ترک می کند اما به طور کلی هیچ ارزشی در بازگشت ندارد
[ترجمه گوگل]کمک های مذهبی شما صندوق های آزاد کننده ای است که جامعه را مسدود می کنند، اما به طور کلی بهای کم و یا کم ارزش را در اختیار ندارند
13. At what point does a friend become a mooch ? It's a matter of frequency.
[ترجمه ترگمان]در چه نقطه ای یک دوست به یک mooch تبدیل می شود؟ موضوع فراوانی هست
[ترجمه گوگل]در یک لحظه یک دوست دوست می شود؟ این موضوع فرکانس است
14. That doesn't mean you mooch off of other people.
[ترجمه ترگمان]این به این معنی نیست که تو از بقیه جدا شدی
[ترجمه گوگل]این بدین معنی نیست که شما دیگران را دوست ندارید