(اقتصاد) مکتب پول گرایی، مکتب اصالت پول (این باور: برای ایجاد ثبات و رشد اقتصادی باید رشد میزان پول در گردش متوازن و به اندازه باشد)
monetarism
(اقتصاد) مکتب پول گرایی، مکتب اصالت پول (این باور: برای ایجاد ثبات و رشد اقتصادی باید رشد میزان پول در گردش متوازن و به اندازه باشد)
انگلیسی به فارسی
(اقتصاد) مکتب پول گرایی، مکتب اصالت پول (این باور: برای ایجاد ثبات و رشد اقتصادی باید رشد میزان پول در گردش متوازن و به اندازه باشد)
پول نقد
انگلیسی به انگلیسی
• principle that states that changes in a nation's money supply affect the nation's economy as a whole (economics)
monetarism is the control of a country's economy by regulating the total amount of money that is available and in use at any one time; a technical term in economics.
monetarism is the control of a country's economy by regulating the total amount of money that is available and in use at any one time; a technical term in economics.
جملات نمونه
1. A summary of the main tenets of monetarism and the monetarist policy recommendations are summarised at the end of the next chapter.
[ترجمه ترگمان]خلاصه ای از اصول اصلی of و توصیه های سیاست monetarist در پایان فصل بعد خلاصه می شوند
[ترجمه گوگل]خلاصه ای از قواعد اصلی پول نقد و توصیه های سیاست پولی در انتهای فصل بعدی خلاصه می شود
[ترجمه گوگل]خلاصه ای از قواعد اصلی پول نقد و توصیه های سیاست پولی در انتهای فصل بعدی خلاصه می شود
2. If monetarism is adopted as the basis for policy, the authorities must reduce the endogenous element to a minimum.
[ترجمه ترگمان]اگر monetarism به عنوان اساس سیاست اتخاذ شود، مقامات باید عنصر درونی را به حداقل کاهش دهند
[ترجمه گوگل]اگر مونیتاریسم به عنوان پایه ای برای سیاست پذیرفته شود، مقامات باید عنصر درونی را به حداقل کاهش دهند
[ترجمه گوگل]اگر مونیتاریسم به عنوان پایه ای برای سیاست پذیرفته شود، مقامات باید عنصر درونی را به حداقل کاهش دهند
3. Critics of monetarism, however, remain unconvinced.
[ترجمه احمد امیرعضدی] با این وجود، منتقدان مکتب پول گرایی هنوز قانع نشده اند.
[ترجمه ترگمان]با این حال، منتقدان of هنوز قانع نشده اند[ترجمه گوگل]با این حال منتقدان پول نقد هنوز متقاعد نشده اند
4. The monetarism which Nigel Lawson abandoned was not perfect.
[ترجمه ترگمان]monetarism که لا سن لا سن ول کرده بود بی نقص نبود
[ترجمه گوگل]مونیتاریسم که نایجل لوسون رها شد، کامل نبود
[ترجمه گوگل]مونیتاریسم که نایجل لوسون رها شد، کامل نبود
5. His government's free-the-market monetarism was beginning to bear fruit.
[ترجمه ترگمان]monetarism آزاد دولتی او شروع به پرورش میوه کرد
[ترجمه گوگل]پول نقد بازار آزاد بازار او در حال تولید میوه است
[ترجمه گوگل]پول نقد بازار آزاد بازار او در حال تولید میوه است
6. The rise of monetarism was accompanied by increased importance being attached to monetary policy.
[ترجمه ترگمان]افزایش of با افزایش اهمیت مرتبط با سیاست پولی همراه بود
[ترجمه گوگل]ظهور مونیتاریسم با افزایش اهمیت پیوستن به سیاست پولی همراه بود
[ترجمه گوگل]ظهور مونیتاریسم با افزایش اهمیت پیوستن به سیاست پولی همراه بود
7. Monetarism, led by Milton Friedman, which holds that inflation is always and everywhere a monetary phenomenon.
[ترجمه ترگمان]Monetarism، به رهبری میلتون فریدمن، که ادعا می کند تورم همیشه و در همه جا یک پدیده پولی است
[ترجمه گوگل]Monetarism، به رهبری میلتون فریدمن، که معتقد است تورم همیشه و همه جا یک پدیده پولی است
[ترجمه گوگل]Monetarism، به رهبری میلتون فریدمن، که معتقد است تورم همیشه و همه جا یک پدیده پولی است
8. In Britain, Margaret Thatcher's espousal of monetarism eventu. . .
[ترجمه ترگمان]در بریتانیا، Margaret Thatcher از monetarism eventu
[ترجمه گوگل]مارگارت تاچر در بریتانیا در مورد مونیتاریسم شرکت داشته است
[ترجمه گوگل]مارگارت تاچر در بریتانیا در مورد مونیتاریسم شرکت داشته است
9. He expanded on this theory, known as monetarism, by studying years of American monetary policy.
[ترجمه ترگمان]او با مطالعه سال ها سیاست پولی آمریکا، این نظریه را که با نام monetarism شناخته می شود، گسترش داد
[ترجمه گوگل]او با مطالعه سالهای سیاست پولی آمریکا، بر این نظریه، که به عنوان پول نقد شناخته می شود، گسترش یافت
[ترجمه گوگل]او با مطالعه سالهای سیاست پولی آمریکا، بر این نظریه، که به عنوان پول نقد شناخته می شود، گسترش یافت
10. Margaret Thatcher's espousal of monetarism eventually brought inflation down in the early 1980s.
[ترجمه ترگمان]جسد مارگارت تاچر از monetarism در نهایت تورم را در اوایل دهه ۱۹۸۰ پایین آورد
[ترجمه گوگل]تداوم مونتریتیسم مارگارت تاچر در اوایل دهه 1980 موجب تورم شد
[ترجمه گوگل]تداوم مونتریتیسم مارگارت تاچر در اوایل دهه 1980 موجب تورم شد
11. The kind of ideological politics which he castigates as non-Conservative covers monetarism as well as Marxism.
[ترجمه ترگمان]این نوع سیاست ایدئولوژیک که او به عنوان غیر محافظه کار در نظر می گیرد، monetarism و مارکسیسم را پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]نوع سیاست های ایدئولوژیک که او به عنوان غیرواقصی در بر می گیرد، مونیتاریسم و مارکسیسم را پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]نوع سیاست های ایدئولوژیک که او به عنوان غیرواقصی در بر می گیرد، مونیتاریسم و مارکسیسم را پوشش می دهد
12. In this paper, we first discuss and study the theory of monetarism models for the exchange rate: flexible price and sticky price models.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، ابتدا به بحث و بررسی تیوری مدل های monetarism برای نرخ ارز می پردازیم: قیمت انعطاف پذیر و مدل های قیمت چسبناک
[ترجمه گوگل]در این مقاله ابتدا تئوری مدل های پولی را برای نرخ ارز پیشنهاد می کنیم: قیمت انعطاف پذیر و مدل قیمت های چسبنده
[ترجمه گوگل]در این مقاله ابتدا تئوری مدل های پولی را برای نرخ ارز پیشنهاد می کنیم: قیمت انعطاف پذیر و مدل قیمت های چسبنده
13. In this paper, we first discuss and study the theory of monetarism models for the exchange rate: flexible price and sticky price models. While the exchange rate of Japanese Yen to U.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، ابتدا به بحث و بررسی تیوری مدل های monetarism برای نرخ ارز می پردازیم: قیمت انعطاف پذیر و مدل های قیمت چسبناک در حالی که نرخ ارز ین ژاپن به آمریکا بستگی دارد
[ترجمه گوگل]در این مقاله ابتدا تئوری مدل های پولی را برای نرخ ارز پیشنهاد می کنیم: قیمت انعطاف پذیر و مدل قیمت های چسبنده در حالی که نرخ ارز ین ژاپن به U
[ترجمه گوگل]در این مقاله ابتدا تئوری مدل های پولی را برای نرخ ارز پیشنهاد می کنیم: قیمت انعطاف پذیر و مدل قیمت های چسبنده در حالی که نرخ ارز ین ژاپن به U
14. Based on the analysis of the theoretical differences in money demand between Keynesianism and monetarism, this paper tackles the issue whether money demand in China is related to its interest rates.
[ترجمه ترگمان]براساس تجزیه و تحلیل تفاوت های نظری در تقاضای پول بین Keynesianism و monetarism، این مقاله به این مساله می پردازد که آیا تقاضای پول در چین مربوط به نرخ های بهره آن است یا خیر
[ترجمه گوگل]بر اساس تجزیه و تحلیل تفاوت های نظری تقاضای پول بین کینزی و مونیتاریسم، این مقاله در مورد اینکه آیا تقاضای پول در چین با نرخ بهره آن مرتبط است، مطرح می شود
[ترجمه گوگل]بر اساس تجزیه و تحلیل تفاوت های نظری تقاضای پول بین کینزی و مونیتاریسم، این مقاله در مورد اینکه آیا تقاضای پول در چین با نرخ بهره آن مرتبط است، مطرح می شود
پیشنهاد کاربران
نظریه پولی
کلمات دیگر: