کلمه جو
صفحه اصلی

microcosm


معنی : بدن، عالم صغیر، جهان کوچک
معانی دیگر : خرد جهان، عالم صغیر (در برابر: کلان جهان macrocosm)

انگلیسی به فارسی

جهان کوچک، عالم صغیر، بدن


میکروکوزم، عالم صغیر، جهان کوچک، بدن


انگلیسی به انگلیسی

• small world; small individual community; miniature of the world or universe
a place or event that is a microcosm of a larger one has all the main features of the larger one and seems like a smaller version of it.

مترادف و متضاد

بدن (اسم)
frame, body, microcosm, corporality

عالم صغیر (اسم)
microcosm

جهان کوچک (اسم)
microcosm

جملات نمونه

1. the microcosm of the atom is comparable to the macrocosm that is the universe
خرد جهان اتم با کلان جهان کائنات تشابه دارد.

2. Man is a microcosm of the whole of mankind.
[ترجمه ترگمان]انسان نمونه ای از همه نوع بشر است
[ترجمه گوگل]انسان یک میکروکوزم کل بشر است

3. New York's mix of people is a microcosm of America.
[ترجمه ترگمان]شهر نیویورک از مردم جهان کوچکی از آمریکا است
[ترجمه گوگل]ترکیبی از مردم نیویورک یک میکروکومن آمریکا است

4. The audience was selected to create a microcosm of American society.
[ترجمه ترگمان]مخاطب برای ایجاد یک عالم صغیر از جامعه آمریکایی انتخاب شد
[ترجمه گوگل]مخاطبان برای ایجاد یک میکروکوم جامعه آمریکایی انتخاب شدند

5. The developments in this town represent in microcosm what is happening in the country as a whole.
[ترجمه ترگمان]پیشرفت ها در این شهر نشان دهنده جهان کوچکی است که در کل کشور در حال رخ دادن است
[ترجمه گوگل]تحولات در این شهر به صورت میکروسکوپی نشان داده شده است که در کل کشور اتفاق می افتد

6. Kitchell says the city was a microcosm of all American culture during the '60s.
[ترجمه ترگمان]Kitchell می گوید که این شهر یک عالم کوچک از همه فرهنگ آمریکایی در دهه ۶۰ میلادی بود
[ترجمه گوگل]کیتچل می گوید که این شهر در دهه 60 میلادی، یک میکرومکروم تمام فرهنگ های آمریکایی بود

7. This town is a microcosm of our world.
[ترجمه ترگمان]این شهر یک عالم کوچک از دنیای ما است
[ترجمه گوگل]این شهر میکروکوزم دنیای ما است

8. Maybe merchant banking is the ultimate microcosm for life after all.
[ترجمه ترگمان]شاید بانک بازرگانی هم نمونه کوچکی برای زندگی باشد
[ترجمه گوگل]ممکن است بانکی تجاری تا کنون نهاییترین میکروکم برای زندگی است

9. Belief in the microcosm reflecting the macrocosm and viceversa does not produce some bland reflection of a theory of stable order.
[ترجمه ترگمان]اعتقاد به عالم صغیر که منعکس کننده the و viceversa است، انعکاسی ناچیز از یک نظریه نظم پایدار را تولید نمی کند
[ترجمه گوگل]اعتقاد به میکروکوزم که منعکس کننده macrocosm و viceversa است، بازتابی بی نظیر از نظریه نظم پایدار را تولید نمی کند

10. New Hampshire is hardly a microcosm of the United States.
[ترجمه ترگمان]نیو همپشایر تقریبا یک عالم کوچک از ایالات متحده است
[ترجمه گوگل]نیو همپیشیر به سختی یک میکروکومن ایالات متحده است

11. The final game was the series in microcosm.
[ترجمه ترگمان]بازی پایانی سری در جهان کوچک بود
[ترجمه گوگل]بازی نهایی سری میکروسکوپ بود

12. For her the romantic triangle may be a microcosm of deracination and social upheaval.
[ترجمه ترگمان]برای او، مثلث رومانتیک می تواند یک عالم صغیر از deracination و تحول اجتماعی باشد
[ترجمه گوگل]برای او، مثلث عاشقانه ممکن است یک میکروکومه زوال و انحراف اجتماعی باشد

13. The wall is a microcosm of a city where art well and truly thrived.
[ترجمه ترگمان]دیوار یک عالم کوچک از شهری است که در آن هنر به خوبی شکوفا می شود و واقعا شکوفا می شود
[ترجمه گوگل]دیوار یک میکرو کوسم از یک شهر است که در آن هنر به خوبی و واقعا پرورش یافته است

14. Their diverse origins can be seen in the microcosm of Nikol'skaia volost' alone.
[ترجمه ترگمان]ریشه های متمایز آن ها را می توان در جهان کوچکی از Nikol skaia به تنهایی دید
[ترجمه گوگل]ریشه های متنوع خود را تنها می توان در میکروکوزم Volost nikol'skaya مشاهده کرد

The microcosm of the Atom is comparable to the macrocosm that is the universe.

خرد جهان اتم با کلان جهان کائنات تشابه دارد.


پیشنهاد کاربران

New York’s mix of people is a microcosm of America
جامعه ی مختلط نیویورک یه نمونه از کل آمریکا رو به نمایش میذاره

ریز اقلیم

عالم اضعر در برابر عالم اکبر

( معنی مجازی ) نمونه کوچک

ریزفلک - فلکِ ریز


کلمات دیگر: