تحسین، ادعا کردن، افرین گفتن، اعلام کردن، جارکشیدن، ندا دادن، هلهله یا فریاد کردن کف زدن
acclaimed
تحسین، ادعا کردن، افرین گفتن، اعلام کردن، جارکشیدن، ندا دادن، هلهله یا فریاد کردن کف زدن
انگلیسی به فارسی
تحسین برانگیز، ادعا کردن، افرین گفتن، اعلام کردن، جارکشیدن، ندا دادن، لله یا فریاد کردن, کف زدن
انگلیسی به انگلیسی
• celebrated, widely recognized; well known (especially in one's field of expertise)
جملات نمونه
1. they acclaimed him president
با درود و شادباش رییس جمهوری او را اعلام کردند.
2. he was acclaimed for his poems
به خاطر اشعارش مورد تحسین قرار گرفت.
3. his book was widely acclaimed by critics
منتقدین از کتاب او بسیار تعریف کردند.
پیشنهاد کاربران
تحسین شده
مُحَسِّن
تصدیق شده، کسی یا چیزی که مهارت و درستی اش مورد قبول عامه است، قابل قبول
مورد تحسین
بطور گسترده شناخته شده و مورد اقبال قرار گرفته است مانند: It is an acclaimed technology
مردم پسند، همه پسند
مقبول
کلمات دیگر: