کلمه جو
صفحه اصلی

conservative party

انگلیسی به انگلیسی

• british political party founded in 1832 which supports moderate progressivism and which is associated with the royal authorities and the anglican church
the conservative party is the main right of centre party in the united kingdom. it is committed to free enterprise, low personal taxation and the maintenance of the united kingdom in its present form.

جملات نمونه

1. I'm canvassing for the Conservative Party.
[ترجمه ترگمان]من دنبال حزب محافظه کار هستم
[ترجمه گوگل]من برای حزب محافظه کار احترام می گذارم

2. The newspaper has a clear bias towards the Conservative Party.
[ترجمه ترگمان]این روزنامه تعصب آشکاری نسبت به حزب محافظه کار دارد
[ترجمه گوگل]این روزنامه دارای تعصب واضح نسبت به حزب محافظه کار است

3. The Conservative party was in opposition for the first time in years.
[ترجمه ترگمان]حزب محافظه کار برای اولین بار در سال های گذشته مخالف بود
[ترجمه گوگل]حزب محافظه کار برای اولین بار در سال ها مخالف بود

4. The opposition Conservative Party put a different interpretation on the figures.
[ترجمه ترگمان]حزب محافظه کار مخالف تفسیر متفاوتی از این مجسمه ها داشت
[ترجمه گوگل]حزب محافظه کار مخالف تفسیر متفاوتی در این ارقام ارائه می دهد

5. The Conservative Party is now in opposition.
[ترجمه ترگمان]حزب محافظه کار اکنون مخالف است
[ترجمه گوگل]حزب محافظه کار در حال حاضر در مخالفت است

6. The speech was interrupted by members of the Conservative Party, who called him a traitor.
[ترجمه ترگمان]از جمله اعضای حزب محافظه کار که او را خائن خطاب می کردند قطع شد
[ترجمه گوگل]این سخنرانی توسط اعضای حزب محافظه کار قطع شد که او را یک خائن نامید

7. Politically, they belonged to the conservative party and opposed reform.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ سیاسی، آن ها متعلق به حزب محافظه کار بودند و با اصلاحات مخالف بودند
[ترجمه گوگل]از لحاظ سیاسی، آنها به حزب محافظه کار تعلق داشتند و مخالف اصلاحات بودند

8. Her sympathies lie firmly with the Conservative Party.
[ترجمه ترگمان]دلش می خواست با حزب محافظه کار ارتباط برقرار کند
[ترجمه گوگل]همدردی او با حزب محافظه کار استوار است

9. The Conservative Party seems to be moving even further to the right.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که حزب محافظه کار به سمت راست حرکت می کند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد حزب محافظه کار حتی بیشتر به سمت راست حرکت می کند

10. He's on the left wing of the Conservative Party.
[ترجمه ترگمان]او در جناح چپ حزب محافظه کار است
[ترجمه گوگل]او در سمت چپ حزب محافظه کار است

11. The Conservative Party enjoys the patronage of much of the business community.
[ترجمه ترگمان]حزب محافظه کار از حمایت بسیاری از جامعه تجاری برخوردار است
[ترجمه گوگل]حزب محافظه کار از بسیاری از جامعه کسب و کار حمایت می کند

12. This year the Conservative Party is in.
[ترجمه ترگمان]امسال حزب محافظه کار در جریان است
[ترجمه گوگل]این حزب محافظه کار در سال جاری است

13. He continued to urge the Conservative Party to tilt rightwards.
[ترجمه ترگمان]او به ترغیب حزب محافظه کار برای کج کردن rightwards ادامه داد
[ترجمه گوگل]او ادامه داد تا حزب محافظه کار را به سمت راست حرکت دهد

14. The election was a near disaster for the Conservative party.
[ترجمه ترگمان]انتخابات برای حزب محافظه کاران نزدیک به یک فاجعه بود
[ترجمه گوگل]انتخابات یک فاجعه نزدیک به حزب محافظه کار بود

پیشنهاد کاربران

حزب محافظه کار


کلمات دیگر: