1. I'm canvassing for the Conservative Party.
[ترجمه ترگمان]من دنبال حزب محافظه کار هستم
[ترجمه گوگل]من برای حزب محافظه کار احترام می گذارم
2. The newspaper has a clear bias towards the Conservative Party.
[ترجمه ترگمان]این روزنامه تعصب آشکاری نسبت به حزب محافظه کار دارد
[ترجمه گوگل]این روزنامه دارای تعصب واضح نسبت به حزب محافظه کار است
3. The Conservative party was in opposition for the first time in years.
[ترجمه ترگمان]حزب محافظه کار برای اولین بار در سال های گذشته مخالف بود
[ترجمه گوگل]حزب محافظه کار برای اولین بار در سال ها مخالف بود
4. The opposition Conservative Party put a different interpretation on the figures.
[ترجمه ترگمان]حزب محافظه کار مخالف تفسیر متفاوتی از این مجسمه ها داشت
[ترجمه گوگل]حزب محافظه کار مخالف تفسیر متفاوتی در این ارقام ارائه می دهد
5. The Conservative Party is now in opposition.
[ترجمه ترگمان]حزب محافظه کار اکنون مخالف است
[ترجمه گوگل]حزب محافظه کار در حال حاضر در مخالفت است
6. The speech was interrupted by members of the Conservative Party, who called him a traitor.
[ترجمه ترگمان]از جمله اعضای حزب محافظه کار که او را خائن خطاب می کردند قطع شد
[ترجمه گوگل]این سخنرانی توسط اعضای حزب محافظه کار قطع شد که او را یک خائن نامید
7. Politically, they belonged to the conservative party and opposed reform.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ سیاسی، آن ها متعلق به حزب محافظه کار بودند و با اصلاحات مخالف بودند
[ترجمه گوگل]از لحاظ سیاسی، آنها به حزب محافظه کار تعلق داشتند و مخالف اصلاحات بودند
8. Her sympathies lie firmly with the Conservative Party.
[ترجمه ترگمان]دلش می خواست با حزب محافظه کار ارتباط برقرار کند
[ترجمه گوگل]همدردی او با حزب محافظه کار استوار است
9. The Conservative Party seems to be moving even further to the right.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که حزب محافظه کار به سمت راست حرکت می کند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد حزب محافظه کار حتی بیشتر به سمت راست حرکت می کند
10. He's on the left wing of the Conservative Party.
[ترجمه ترگمان]او در جناح چپ حزب محافظه کار است
[ترجمه گوگل]او در سمت چپ حزب محافظه کار است
11. The Conservative Party enjoys the patronage of much of the business community.
[ترجمه ترگمان]حزب محافظه کار از حمایت بسیاری از جامعه تجاری برخوردار است
[ترجمه گوگل]حزب محافظه کار از بسیاری از جامعه کسب و کار حمایت می کند
12. This year the Conservative Party is in.
[ترجمه ترگمان]امسال حزب محافظه کار در جریان است
[ترجمه گوگل]این حزب محافظه کار در سال جاری است
13. He continued to urge the Conservative Party to tilt rightwards.
[ترجمه ترگمان]او به ترغیب حزب محافظه کار برای کج کردن rightwards ادامه داد
[ترجمه گوگل]او ادامه داد تا حزب محافظه کار را به سمت راست حرکت دهد
14. The election was a near disaster for the Conservative party.
[ترجمه ترگمان]انتخابات برای حزب محافظه کاران نزدیک به یک فاجعه بود
[ترجمه گوگل]انتخابات یک فاجعه نزدیک به حزب محافظه کار بود