کلمه جو
صفحه اصلی

grammatically


ازروی دستور، مطابق ایین دستوریاصرف ونحو

انگلیسی به فارسی

از نظر دستور زبان


انگلیسی به انگلیسی

• from a grammatical standpoint, according to the rules of grammar

جملات نمونه

1. The sentence is grammatically correct, but doesn't sound natural.
[ترجمه ترگمان]جمله به لحاظ گرامری درست است، اما طبیعی به نظر نمی رسد
[ترجمه گوگل]این حکم از نظر دستور زبان درست است اما طبیعی نیست

2. One in five undergraduates cannot write grammatically.
[ترجمه ترگمان]یکی از پنج دانشجوی دوره کارشناسی نمی تواند گرامری بنویسد
[ترجمه گوگل]یکی از پنج دانشجوی کارشناسی نمی تواند به صورت دستی نوشته شود

3. Grammatically controlled interactions follow strict rules. Consider the following sentence: 2
[ترجمه ترگمان]برهم کنش های کنترل شده از قوانین سخت پیروی می کنند جمله زیر را در نظر بگیرید: ۲
[ترجمه گوگل]تعاملات کنترل شده با دستور زبان به دنبال قوانین سختگیرانه است جمله زیر را در نظر بگیرید: 2

4. Paradigmatically, a semantic affinity between two grammatically identical words is the greater the more congruent their patterns of syntagmatic normality.
[ترجمه ترگمان]paradigmatically، یک پیوستگی معنایی بین دو کلمه مشابه به لحاظ گرامری، بیشتر الگوهای آن ها از syntagmatic نرمال است
[ترجمه گوگل]به طور پارادایمی، یک رابطه معناشناختی بین دو واژه ی یکسان گرامری، هر چه بیشتر الگوهای همبستگی خود را به طور عادی سنتگمنتی بیشتر متصل می کند

5. Therefore, word sequences that are grammatically acceptable are considered to be more plausible than word sequences that are grammatically unacceptable.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، sequences کلمه که به لحاظ گرامری قابل قبول هستند، نسبت به دنباله های کلمه که به لحاظ گرامری غیرقابل قبول هستند، plausible تلقی می شوند
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، توالی های کلمه ای که قابل پذیرش دستوری هستند در نظر گرفته می شود قابل قبول تر از توالی های کلمه است که از نظر دستوری غیر قابل قبول است

6. She could write a grammatically complex sentence, but was unable then to read it back.
[ترجمه ترگمان]او می توانست جمله پیچیده ای را بنویسد، اما نتوانست آن را دوباره بخواند
[ترجمه گوگل]او می تواند یک حکم پیچیده دستور زبان را بنویسد اما بعدا قادر به خواندن آن نشد

7. Grammatically, the Sanskrit paradigm exemplifies the concept of radical.
[ترجمه ترگمان]پارادایم سانسکریت مفهوم رادیکال را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]به طور گرامر، پارادایم سانسکریت مفهوم رادیکال را نشان می دهد

8. After you analyze a sentence grammatically, you should be able to understand its meaning better.
[ترجمه ترگمان]بعد از تجزیه و تحلیل یک جمله، باید بتوانید معنای آن را بهتر درک کنید
[ترجمه گوگل]پس از تجزیه و تحلیل یک حکم به صورت دستی، شما باید بتوانید معنای آن را بهتر درک کنید

9. Make sure the sentences are grammatically correct.
[ترجمه ترگمان]دقت کنید که جملات به لحاظ گرامری درست باشند
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که احکام از نظر دستور زبان درست است

10. You can organize the sentence structure grammatically and logically.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید ساختار مجازات را به صورت منطقی و منطقی سازماندهی کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید ساختار جمله را از لحاظ گرامری و منطقی سازماندهی کنید

11. But the text itself, although grammatically correct, was disappointingly bland, flat, characterless .
[ترجمه ترگمان]اما متن خود متن، اگرچه از لحاظ گرامری درست بود، متاسفانه مطلوب، هموار، هموار و characterless بود
[ترجمه گوگل]اما متن خود را، اگر چه از لحاظ دستور زبان درست بود، ناامید کننده بود بلندی، صاف، بدون شخصیت

12. The referring expression is grammatically called subject.
[ترجمه ترگمان]اصطلاح اشاره به لحاظ گرامری در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]بیان ارجاع به صورت دستوری به نام موضوع است

13. If two or more clauses, grammatically complete and not joined by a conjunction, are to form a single compound sentence, the proper mark of punctuation is a semicolon.
[ترجمه ترگمان]اگر دو یا چند شرط، از لحاظ گرامری کامل و نه با یک ترکیب، یک جمله ترکیب منفرد را تشکیل دهند، علامت صحیح punctuation یک نقطه و ویرگول است
[ترجمه گوگل]اگر دو یا چند عبارت، به طور دستوری کامل و بدون پیوست، به یک جمله ی ترکیبی متصل شوند، علامت گذاری صحیح از نقطه گذاری، یک نقطه ی خطی است

14. That is why some grammatically well-formed but not conventionalized sentences are regarded unnatural by native speakers.
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل است که برخی به لحاظ گرامری شکل می گیرند اما نه جملات غیر عادی توسط گویشوران بومی غیر طبیعی تلقی می شوند
[ترجمه گوگل]به همین دلیل است که برخی از احکام اصطلاحات به خوبی شکل گرفته اما نه متمم به زبان مادری غیر طبیعی هستند

15. In word processing, a grammatically self - contained group of words.
[ترجمه ترگمان]در پردازش کلمه، یک گروه مستقل از خود، شامل کلمات است
[ترجمه گوگل]در پردازش کلمه، گروهی از کلمات به صورت دستوری دستکاری شده است

پیشنهاد کاربران

از لحاظ دستوری

از نظر دستور زبانی


کلمات دیگر: