1. She burgeoned into a fine actress.
[ترجمه نسیم] او به یک بازیگر خوب تبدیل شد
[ترجمه Arya. Arya] دیری نپایید که بازیگر خوبی شد
[ترجمه ترگمان]او به بازیگر زیبایی دست یافت
[ترجمه گوگل]او به یک بازیگر خوب خیره شد
2. The city has burgeoned out into the surrounding suburbs.
[ترجمه ترگمان]شهر در حومه اطراف رشد کرده است
[ترجمه گوگل]این شهر به حومه های اطراف آن افزوده است
3. Our company's business is burgeoning now.
[ترجمه Arya. Arya] کاروبار شرکت ما دارد روبه راه می شود.
[ترجمه ترگمان]کار شرکت ما در حال افزایش است
[ترجمه گوگل]کسب و کار شرکت ما در حال رشد است در حال حاضر
4. My confidence began to burgeon later in life.
[ترجمه ترگمان]کم کم اعتماد به نفسم در زندگی شروع به تپیدن کرد
[ترجمه گوگل]اعتماد به نفس من بعد از آن در زندگی شروع شد
5. But with a burgeoning economy and accompanying growth, the state expects to use its entire allotment by 203
[ترجمه ترگمان]اما با رشد اقتصادی و رشد همراه، دولت انتظار دارد که از کل سهمیه خود در سال ۲۰۳ استفاده کند
[ترجمه گوگل]اما با رشد اقتصادی و رشد همراه است، دولت انتظار دارد تا سال 203 کل مبلغ آن را استفاده کند
6. Love burgeoned between them.
[ترجمه ترگمان]عشق در آن ها burgeoned بود
[ترجمه گوگل]عشق بین آنها میان است
7. The main beneficiaries of those expanded horizons and burgeoning creative confidence were just those younger composers who are now busy writing operas.
[ترجمه ترگمان]ذینفعان اصلی آن افق های وسیع و رشد اعتماد به نفس تازه فقط آن آهنگسازان جوان بودند که اکنون مشغول نوشتن اپرا هستند
[ترجمه گوگل]مهمترین مزایای این افق ها و افزایش اعتماد به نفس خلاق، تنها کسانی بودند که آهنگسازان جوان تر هستند که در حال حاضر مشغول نوشتن اپرا هستند
8. Willows have burgeoned out.
[ترجمه ترگمان]بیدها تا حد زیادی رشد کردن
[ترجمه گوگل]خواهرزاده ها بیرون رفته اند
9. For a start, there's his burgeoning empire in designer clothes.
[ترجمه ترگمان]برای شروع، یک امپراتوری در حال رشد در لباس های طراح وجود دارد
[ترجمه گوگل]برای شروع، امپراتوری رو به رشد خود را در لباس طراح وجود دارد
10. Amused by her burgeoning vanity, she dawdled over the unpacking to give Mrs Wallington plenty of unencumbered time with her son.
[ترجمه ترگمان]با غرور و تکبر و خودپسندی پر از غرور، پا به چیدن میز باز گذاشته بود تا خانم Wallington را با پسرش بگذراند
[ترجمه گوگل]او از طریق غرور و شکوفایی اش سرگرم شد، او برای باز کردن بسته بندی کرد تا خانم والینگتون مقدار زیادی وقت خود را با پسرش بگذراند
11. The stunned pair made a bid for the burgeoning television market.
[ترجمه ترگمان]این زوج حیرت زده، یک پیشنهاد برای بازار رو به رشد تلویزیون ارائه کردند
[ترجمه گوگل]جفت خیره کننده پیشنهاد برای بازار تلویزیون رو به رشد کرد
12. The burgeoning air transport industry is presenting huge opportunities for enterprise.
[ترجمه ترگمان]صنعت حمل و نقل هوایی فرصت های بزرگی را برای شرکت ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]صنعت حمل و نقل هوایی در حال رشد فرصت های بزرگی برای سرمایه گذاری است
13. Willows have burgeoned forth.
[ترجمه ترگمان]بیدها تا حد رشد کرده اند
[ترجمه گوگل]خواهرزاده ها فرار کرده اند
14. Illegal counterfeit manufacturers have taken advantage of a burgeoning circular trade between E C countries in pharmaceuticals.
[ترجمه ترگمان]تولید کنندگان تقلبی غیرقانونی از یک تجارت گرد رو به رشد بین دو کشور در داروسازی استفاده کرده اند
[ترجمه گوگل]تولیدکنندگان غیرقانونی تقلبی از تجارتی مداوم بین کشورهای عضو E C در داروها بهره مند شده اند
15. But as the burgeoning health food stores testify, there is a lot more to the dietary supplements market than this.
[ترجمه ترگمان]اما همانطور که فروشگاه های مواد غذایی سلامت شهادت می دهند، بیش از این در بازار مکمل های غذایی وجود دارد
[ترجمه گوگل]اما همانطور که فروشگاه های مواد غذایی پر از سلامت گواهی می دهند، بازار مکمل های غذایی بیشتر از این است