1. rob peter to pay paul
از ریش کندن و به سبیل چسباندن،از یکی قرض گرفتن و دین خود را به دیگری پس دادن
2. rob peter to pay paul
از ریش کندن و به سبیل چسباندن
3. rob the cradle
معشوقه یا همسر بسیار جوانتر از خود گرفتن
4. they are laying to rob a bank
دارند آماده ی دستبرد زدن به بانک می شوند.
5. a just man does not rob orphans
آدم منصف از یتیمان نمی دزدد.
6. The criminals conspired to rob a bank.
[ترجمه ترگمان]جنایتکاران دست به دست هم دادند تا بانک بزنند
[ترجمه گوگل]جنایتکاران توطئه کردند که یک بانک را بکشند
7. Despite my repeated assurances, Rob still looked very nervous.
[ترجمه ترگمان]با وجود تضمین های مکرر من، راب هنوز خیلی عصبی به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]با وجود تضمین های مکرر من، راب هنوز بسیار عصبی بود
8. Rob Peter to pay Paul.
[ترجمه ترگمان]راب پیتر را وادار به پرداخت پول کرد
[ترجمه گوگل]راب پیتر برای پرداخت پولس
9. The two conspired to rob a bank.
[ترجمه ترگمان]دو نفر توطئه کردند که یه بانک رو غارت کنن
[ترجمه گوگل]دو نفر به توافق رسیدند تا یک بانک را بکشند
10. The police frustrated the bandit's attempt to rob the bank.
[ترجمه ترگمان]پلیس این راهزن را نا امید کرد که بانک را غارت کند
[ترجمه گوگل]پلیس تلاشی برای غارت کردن بانک را ناامید کرد
11. Rob Harmeling won the sprint in Bordeaux.
[ترجمه ترگمان]راب Harmeling در این مسابقه در بوردو برنده شد
[ترجمه گوگل]رابر هارلینگ در برادوی باتجربه است
12. Rob was devastated by the news of her death.
[ترجمه ترگمان]راب با شنیدن خبر مرگش ویران شد
[ترجمه گوگل]راب توسط اخبار از مرگ او ویران شد
13. What would you do if someone tried to rob you in the street?
[ترجمه ترگمان]اگه کسی بخواد تو خیابون ازت دزدی کنه چی کار می کنی؟
[ترجمه گوگل]اگر کسی تلاش کرد شما را در خیابان بکشد چکار می کنی؟
14. The two criminals connived with the police to rob a bank.
[ترجمه ترگمان]این دو مجرم با پلیس تبانی کرده بودند که از بانک سرقت کنند
[ترجمه گوگل]این دو جنایتکار با پلیس متهم به ربودن یک بانک شدند
15. I remember when you were all starry-eyed about Rob.
[ترجمه ترگمان] یادمه وقتی که تو همه \"راب\" نگاه می کردی
[ترجمه گوگل]من یادم می آید زمانی که همه شما را در مورد راب دیدم
16. Rob isn't the kind of person to worry.
[ترجمه ترگمان]راب از آن نوع آدمی نیست که نگران باشد
[ترجمه گوگل]راب نوعی از شخص نگران کننده نیست
17. Rob and I broke up last week.
[ترجمه ترگمان]من و راب هفته پیش از هم جدا شدیم
[ترجمه گوگل]راب و من هفته گذشته شکست خوردیم
18. Rob did very badly in the History exam.
[ترجمه ترگمان]راب در امتحان تاریخ خیلی بد عمل کرد
[ترجمه گوگل]راب در امتحان تاریخ خیلی بد کار کرد