کلمه جو
صفحه اصلی

bog down

انگلیسی به فارسی

خمپاره


انگلیسی به انگلیسی

• become stuck, be delayed, be caught in

جملات نمونه

1. Your car will bog down in the mud.
[ترجمه ترگمان]ماشین تو در گل فرو می ره
[ترجمه گوگل]ماشین شما در گلدان پایین خواهد ماند

2. How did the construction work bog down?
[ترجمه رضا تفضلي] چی شد که کار ساخت و ساز به تاخیر افتاد؟
[ترجمه ترگمان]کار ساخت وساز چطور بود؟
[ترجمه گوگل]کار ساخت و ساز چگونه انجام شد؟

3. If the images in Myst bog down your screen, pony up the bucks for more memory or a faster video card.
[ترجمه ترگمان]اگر تصاویر در bog از روی پرده تو پایین می ایند، یک اسب کوچک را برای خاطره بیشتر یا یک کارت اعتباری سریع تر از آن بالا ببر
[ترجمه گوگل]اگر تصاویری که در Myst در زیر صفحه نمایش شما قرار می گیرند، برای حافظه بیشتر یا یک کارت گرافیک سریع تر، هزینه های خود را افزایش دهید

4. The negotiations are likely to bog down.
[ترجمه ترگمان]مذاکرات احتمالا فروکش خواهند کرد
[ترجمه گوگل]مذاکرات احتمالا به زحمت افتاده است

5. The attack would bog down sooner or later.
[ترجمه ترگمان]دیر یا زود حمله از بین می رفت
[ترجمه گوگل]این حمله دیر یا زود از بین می رود

6. The vote would bog down the house.
[ترجمه ترگمان]رای گیری از خانه سرازیر می شد
[ترجمه گوگل]رأی به خانه ختم می شود

7. Negotiations are likely to bog down.
[ترجمه ترگمان]مذاکرات احتمالا واژگون خواهند شد
[ترجمه گوگل]مذاکرات به احتمال زیاد به زحمت افتاده است

8. When the referees begin calling the plays and deciding who gets in the game, the entire system begins to bog down.
[ترجمه ترگمان]زمانی که داوران بازی را شروع می کنند و تصمیم گیری می کنند چه کسی در این بازی شرکت می کند، کل سیستم شروع به باتلاق می کند
[ترجمه گوگل]وقتی داوران شروع به خواندن نمادها و تصمیم گیری در مورد اینکه چه کسی در بازی بازی می کند، کل سیستم شروع به خندیدن می کند

9. With MainWin, the Windows applications will reportedly run in native mode with no intervening emulation level to bog down performance.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از MainWin، برنامه های ویندوز در حالت بومی اجرا خواهند شد بدون این که هیچ سطح emulation در عملکرد پایین ایجاد شود
[ترجمه گوگل]با MainWin، برنامه های ویندوز، طبق گزارش، در حالت مادری اجرا می شوند و هیچ سطح شبیه سازی مداخله ای برای خنثی کردن عملکرد اجرا نمی شوند

10. The society has led the motion, because each person must follow the society not to be able to bog down may not retrocede.
[ترجمه ترگمان]جامعه، این حرکت را رهبری کرده است، چرا که هر فرد باید از جامعه پیروی کند، نه اینکه قادر به واژگون شدن باشد، ممکن است retrocede نباشد
[ترجمه گوگل]جامعه، حرکت را هدایت کرده است؛ چرا که هر فرد باید جامعه را پیروی کند تا بتواند به عقب برگردد، ممکن است مجددا مجددا اجرا نشود

11. In fact dark can't fear also, terrible of is you bog down in darkly.
[ترجمه ترگمان]در واقع تاریکی هم نمی تواند از این وحشت داشته باشد، وحشتناک از این است که تو در تاریکی از آب در افتادی
[ترجمه گوگل]در حقیقت تاریکی هم نمی تواند ترس بگذارد، وحشتناک است که شما در تاریکی به زمین می افتد

12. Be prepared to use an alternate approach if the one you've chosen seems to bog down.
[ترجمه ترگمان]اگر انتخابی که انتخاب کرده اید از یک روش جایگزین استفاده کنید
[ترجمه گوگل]آماده باش برای استفاده از یک رویکرد جایگزین اگر یکی از شما انتخاب کرده است به نظر می رسد خسته

13. Of course, because of the limitations of themselves and the impact of the dark and cruel environment, the anarchist used to bog down in the mud of extremeness and destruction blindly.
[ترجمه ترگمان]البته، به دلیل محدودیت های خودشان و تاثیر محیط تاریک و ظالمانه، هرج و مرج طلب شده در لجن of و نابودی کورکورانه به کار می رفت
[ترجمه گوگل]البته، به دلیل محدودیت های خود و تاثیر محیط تاریک و بی رحمانه، آنارشیست به صورت کورکورانه در گل گاو نابودی و تخریب قرار گرفت

پیشنهاد کاربران

گیرافتادن

گیرانداختن/ گیر افتادن
مسدود کردن/ مسدود شدن
متوقف کردن/ متوقف شدن
محاصره کردن/ محاصره شدن
محصور کردن/ محصور شدن
ممانعت به عمل آوردن
در گِل و شِل، لجن، گِل و لای، باتلاق، منجلاب فرو رفتن یا فروبردن



به بن بست خوردن

در گل ماندن، گرفتار بات لاق شدن، پاگیر شدن

در جا زدن

به مانع برخوردن، متوقف شدن

درگیری ذهنی


کلمات دیگر: