کلمه جو
صفحه اصلی

rest on

انگلیسی به فارسی

استراحت در


پیشنهاد کاربران

بر اساس

ریشه داشتن در چیزی

بر پایه . . . باشد

مانده، باقی مانده
مثلا یک طرحی روی دیوار مانده، باقیمانده

نازل شد
An authority test upon christ
قدرت بر او نازل شد


متکی داشتن به چیزی یا کسی

منوطِ به، وابسته به، در گروِ

بر . . . . . . . استوار است، بستگی دارد

to depend on something
وابسته بودن


کلمات دیگر: