کلمه جو
صفحه اصلی

messiah


معنی : مسیح موعود، مسیحا
معانی دیگر : (m کوچک) ناجی، نجات دهنده، رهایی بخش، رهاننده، رهاگر، (در مذهب یهود) نجات دهنده ی قوم یهود که انتظارش را دارند، ناجی موعود، (مسیحیت) عیسی مسیح (که معتقدند همان ناجی موعود یهود بوده است) (messias هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

مسیح، مسیح موعود، مسیحا


مسیح موعود، مسیحا


انگلیسی به انگلیسی

• promised and expected deliverer of the jewish people; jesus of nazareth (regarded by christians as the fulfillment of the messianic prophecies in the old testament); any expected deliverer; name of an oratorio by handel
for jews, the messiah is the king of the jews, who will be sent to them by god.
for christians, the messiah is jesus christ.
a messiah is any person who promises to rescue or succeeds in rescuing people from a very difficult or dangerous situation.

مترادف و متضاد

مسیح موعود (اسم)
messiah, the anointed

مسیحا (اسم)
messiah

جملات نمونه

1. a political messiah
یک ناجی سیاسی

2. People saw Mandela as their messiah.
[ترجمه ترگمان]مردم ماندلا را به عنوان مسیحای خود دیدند
[ترجمه گوگل]مردم ماندلا را مسیحیت دیدند

3. He's seen by many as a political messiah.
[ترجمه ترگمان]او توسط بسیاری به عنوان مسیح سیاسی دیده می شود
[ترجمه گوگل]او توسط بسیاری به عنوان یک مسیحی سیاسی دیده می شود

4. He believes in every new political messiah.
[ترجمه ترگمان]او به هر مسیح سیاسی جدید اعتقاد دارد
[ترجمه گوگل]او به هر مسیحی جدید سیاسی معتقد است

5. Religious masterpieces such as the Messiah continue to exercise a fascination which is much more than enjoyment of good tunes.
[ترجمه ترگمان]شاهکارهای مذهبی مانند مسیحای موعود به اعمال افسونی که بسیار بیشتر از لذت بردن از آهنگ های خوب است، ادامه می دهند
[ترجمه گوگل]شاهکارهای مذهبی مانند مسیح همچنان به شیفتگی علاقه دارند که بیشتر از لذت بردن از آهنگ های خوب است

6. Dilbert is the new management messiah.
[ترجمه ترگمان]Dilbert، مسیح جدید مدیریت است
[ترجمه گوگل]دیلبرت مدیریت جدید مدیریت است

7. But Zechariah also prophesied that the Messiah, descended from David, would be pierced and killed, and his followers scattered.
[ترجمه ترگمان]اما Zechariah همچنین پیش بینی کرد که مسیحا، که از داوود نازل شده بود، شکافته و کشته می شود، و پیروان وی پراکنده شدند
[ترجمه گوگل]اما زکریا نیز پیشگویی کرد که مسیح، از دیوید فرود آمد، کشیده خواهد شد و پیروانش پراکنده خواهند شد

8. They're building him up like a Messiah on a white charger galloping to the rescue.
[ترجمه ترگمان]آن ها او را همچون مسیح موعود به اسبی سفید که به تاخت به سوی نجات می رود می سازند
[ترجمه گوگل]آنها او را مانند یک مسیحا در یک شارژر سفید که به نجات میروند، ساختند

9. He is traditionally associated, very closely, with the Messiah, the anointed one, the rightful king.
[ترجمه ترگمان]او به طور سنتی با مسیح، پادشاه anointed، و پادشاه حقیقی ارتباط نزدیکی دارد
[ترجمه گوگل]او به طور سنتی بسیار نزدیک با مسیح، پادشاه مقتدر پادشاه مقتدر است

10. And their very definition of the Messiah had been hi-jacked and twisted into something radically different.
[ترجمه ترگمان]و تعریف آن ها از مسیحای موعود بسیار متفاوت بود
[ترجمه گوگل]و بسیار تعریف خود را از مسیحا شده بود سلام و جک و پیچ خورده به چیزی کاملا متفاوت است

11. Munnery is not the messiah, he's a very naughty boy.
[ترجمه ترگمان]اون مسیح موعود نیست اون پسر خیلی بدی هست
[ترجمه گوگل]Munnery messias نیست، او یک پسر بسیار شیطان است

12. When faced with the suffering of the Messiah.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که با رنج مسیح مواجه شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که با رنج مسیح مواجه شد

13. When confronted with the messiah being humiliated, tortured and killed, Peter refuses to listen.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که با مسیح مصادف شد، مورد شکنجه قرار گرفت، شکنجه شد و کشته شد، پطر از شنیدن آن امتناع کرد
[ترجمه گوگل]وقتی پیوستن به مسیح، تحقیر، شکنجه و کشته شدن روبرو شد، پیتر نتوانست به گوش برسد

14. This was the gift through which the Messiah had accomplished his work.
[ترجمه ترگمان]این هدیه ای بود که مسیح موعود کار خود را انجام داده بود
[ترجمه گوگل]این هدیه است که از طریق آن مسیحا کار خود را انجام داده است

15. The Messiah has come, Iosif Hechter, and you have had no knowledge of him. . . .
[ترجمه ترگمان]ژوزف کشیش گفت که مسیح آمده است و شما اطلاعی از او ندارید
[ترجمه گوگل]مسیحا آمده است، یوسف هچتر، و شما هیچ اطلاعی از او نداشتید

a political messiah

یک ناجی سیاسی


پیشنهاد کاربران

مسیح

1 - ناجی موعود
a person who is expected to come and save the world
2 - مسیح ( ع )
In the Christian religion, the Messiah is Jesus.
3 - ( در مذهب یهود ) نجات دهنده ی قوم یهود که انتظارش را دارند
In the Jewish religion, the Messiah has not yet come.

مِسایا
noun
1 the Messiah a Judaism, : a king who will be sent by God to save the Jews
b Christianity : Jesus Christ
2 [count] :
a person who is expected to save people from a very bad situation
◀️They thought the new principal was the messiah the school had been hoping for.
◀️a political messiah

مسیحا
مسیحا یا مسیح یا ماشیحا ( به معنی لغوی مسح شده ) ایده ای در ادیان ابراهیمی به معنی رهبری است که توسط خداوند انتخاب شده باشد. این فرد معمولاً شاه یا کاهنی است که توسط روغن مقدس مسح شده باشد. ایده مسیح از تورات نشات گرفته است. در تورات مسیح لزوماً یهودی نیست و از کوروش شاه هخامنشی به عنوان مسیح نام برده شده است، زیرا او دستور بازسازی اورشلیم ( بیت المقدس ) و بازسازی معبد سلیمان را صادر کرد. مسیح یهودی یک رهبر است که توسط خداوند مسح شده است و از نسل داوود می باشد. او قبایل بنی اسراییل را متحد خواهد کرد و عصر مسیحایی را آغاز خواهد نمود که دورانی در صلح جهانی به نام دنیای آینده خواهد بود.


کلمات دیگر: