1. Praxis is available for additional work.
[ترجمه ترگمان]Praxis برای کار بیشتر در دسترس است
[ترجمه گوگل]Praxis برای کار اضافی در دسترس است
2. Any theological reflection on human work and social praxis ought to be rooted in this fundamental affirmation.
[ترجمه ترگمان]هر بازتاب کلامی در مورد کار انسانی و پراکسیس اجتماعی باید در این تایید اساسی ریشه داشته باشد
[ترجمه گوگل]هر بازتاب الهیاتی در باره کار انسان و پراکسی اجتماعی باید در این تأیید اساسی ریشه داشته باشد
3. Maintain free space for academic research and praxis!
[ترجمه ترگمان]فضای خالی برای تحقیق و عمل آکادمیک را حفظ کنید!
[ترجمه گوگل]حفظ فضای آزاد برای تحقیقات و پالیسی های علمی!
4. There always have much dissimilitude between praxis and ideality.
[ترجمه ترگمان]همیشه dissimilitude بین پراکسیس و ideality وجود دارد
[ترجمه گوگل]همواره تفاوت بین پراکسیس و ایده آل وجود دارد
5. Translation study undergoes a turning point from praxis philosophy to rational philosophy.
[ترجمه ترگمان]مطالعه ترجمه تحت یک نقطه عطف از فلسفه پراکسیس به فلسفه منطقی قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]مطالعات ترجمه نقطه عطفی از فلسفه پراکسیس به فلسفه منطقی است
6. But the praxis of dispute did not achieve the response of theory.
[ترجمه ترگمان]اما پراکسیس مناقشه به پاسخ نظریه دست نیافت
[ترجمه گوگل]اما تقسیم اختلاف به پاسخ تئوری دست نیافت
7. Non - economical praxis is not derived from productive labor.
[ترجمه ترگمان]پراکسیس اقتصادی غیر اقتصادی از نیروی کار مولد مشتق نمی شود
[ترجمه گوگل]پراکسی غیر اقتصادی از کار مولد مستلزم نیست
8. But, slice to hate praxis aqua scrub, don't even use soap aqua or lye, will affect the furniture superficial and clean kilowatt hour like this, even result in lacker the surface shed off.
[ترجمه ترگمان]اما برای بوته های تنفر از عمل، حتی از آب و صابون آب هم استفاده نکنید، اثاثیه سطحی و تمیز هر کیلووات ساعت را به این شکل تحت تاثیر قرار خواهد داد، حتی در نتیجه باعث می شود که سطح خالی شود
[ترجمه گوگل]اما، قطعه ای که از پراکسیس اسکراب آکواریا نفرت می کند، حتی از آب صابون یا چای صابون استفاده نمی کند، ساعت های نیم ساعت و نیم کیلووات تمیز مانند این را تحت تاثیر قرار می دهد، حتی در نتیجه سطح ناخوشایند نیز کاهش می یابد
9. Legal Practice and Cultural Praxis : Cross - cultural Comparisons of Western and Chinese Legal Traditions through Minority Policies.
[ترجمه ترگمان]Practice حقوقی و فرهنگ فرهنگی: مقایسه ای بین فرهنگی جوامع قانونی غربی و چینی از طریق سیاست های اقلیت
[ترجمه گوگل]مقررات حقوقی و فرهنگی تقسیم فرهنگی تقسیم بندی سنت های حقوقی غرب و چینی از طریق سیاست های اقلیت
10. White, powder color of, red . . . . . . . Not only praxis when the guest throws a besprinkle congratulation, also can in spreading on the table, surface of earth, very beautiful.
[ترجمه ترگمان]رنگ سفید، پودر of قرمز نه تنها وقتی که مهمان یک تبریک besprinkle را می اندازد، هم چنین می تواند روی میز، سطح زمین، بسیار زیبا و زیبا پخش شود
[ترجمه گوگل]سفید، رنگ پودری، قرمز نه تنها در زمانی که مهمان یک تبریک سال نو را پرستش می کند، می تواند در گسترش روی میز، سطح زمین، بسیار زیبا باشد
11. "It's dangerous, " Teal said, pulling one of Baldan's hands from the wall. "Praxis is destabilized. You might not be able to re-form. . . "
[ترجمه ترگمان]Teal گفت: \" خطرناک است \" و یکی از دست های Baldan را از روی دیوار برداشت و گفت: \" Praxis بی ثبات شده است شما ممکن است قادر به تغییر شکل نیستید \"
[ترجمه گوگل]Teal گفت، 'این خطرناک است، کشیدن یکی از دست Baldan از دیوار 'Praxis بی ثبات است ممکن است نتوانید دوباره فرم کنید '
12. Praxis: Practice, especially of an art, science, or technical occupation, opposite to theory.
[ترجمه ترگمان]Praxis: تمرین، به خصوص در مورد یک هنر، علم، یا اشغال فنی، در مقابل نظریه
[ترجمه گوگل]Praxis تمرین، به خصوص از هنر، علم، یا اشغال فنی، در مقابل تئوری
13. It can be described as praxis, critical pedagogy, or critical action research.
[ترجمه ترگمان]آن را می توان به عنوان پراکسیس، آموزش انتقادی، یا تحقیقات عملی انتقادی توصیف کرد
[ترجمه گوگل]این را می توان به عنوان پراکسی، پنداقی انتقادی یا تحقیق اقدامات بحرانی توصیف کرد
14. Therefore, the conceptual issues surrounding research praxis rather than the technical nitty-gritty of conducting research will be focused on.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، مسایل مفهومی اطراف پراکسیس پژوهش به جای اصول فنی انجام تحقیقات، بر روی آن متمرکز خواهد بود
[ترجمه گوگل]بنابراین، مسائل مفهومی در مورد پراکسی های تحقیقاتی به جای تکنیک های فنی در زمینه انجام تحقیق، بر روی آن تمرکز می شود