(شیمی آلی) کودان (دسته ی کوچکی از نوکلئوتیدها که در dna و rna موجوداند)
codon
(شیمی آلی) کودان (دسته ی کوچکی از نوکلئوتیدها که در dna و rna موجوداند)
انگلیسی به فارسی
کدون
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: in biology, a triplet of nucleotides in the messenger RNA, which specifies amino acids in the synthesis of protein molecules.
دیکشنری تخصصی
[زمین شناسی] کودون واحد اصلی رمز ژنتیک که شامل توالی سه گانه نوکلئوتیدهای اصلی است که زنجیره ریبوزومی یک tRNA حاوی آمینواسید خاص را در هنگام سنتزپروتئین و یا پایان این فرآیند مشخص می کنند.
جملات نمونه
1. Whether only the codon 129 genotype contributes to the molecular basis of this anticipation phenomenon is still unknown.
[ترجمه ترگمان]چه تنها کدون ۱۲۹ به اساس مولکولی این پدیده پیش بینی کمک کند هنوز ناشناخته است
[ترجمه گوگل]این که آیا تنها ژنوتیپ کدون 129 به پایه مولکولی این پدیده پیش بینی کمک می کند هنوز ناشناخته است
[ترجمه گوگل]این که آیا تنها ژنوتیپ کدون 129 به پایه مولکولی این پدیده پیش بینی کمک می کند هنوز ناشناخته است
2. Accumulating data indicate that heterozygosity at codon 129 plays an important part in the phenotypic expression of familial prion diseases.
[ترجمه ترگمان]داده های accumulating نشان می دهند که heterozygosity در کدون ۱۲۹ نقش مهمی در بیان تغییرپذیری بیماری های prion خانوادگی ایفا می کند
[ترجمه گوگل]داده های جمع آوری شده نشان می دهد که هتروزیگویی در کدون 129 نقش مهمی در بیان فنوتیپی بیماری های پریون خانوادگی ایفا می کند
[ترجمه گوگل]داده های جمع آوری شده نشان می دهد که هتروزیگویی در کدون 129 نقش مهمی در بیان فنوتیپی بیماری های پریون خانوادگی ایفا می کند
3. The termination codon is denoted by a full stop.
[ترجمه ترگمان]کدون خاتمه با یک توقف کامل مشخص می شود
[ترجمه گوگل]کدون خاتمه با یک توقف کامل مشخص می شود
[ترجمه گوگل]کدون خاتمه با یک توقف کامل مشخص می شود
4. Having more than one codon specify the same amino acid. Used of a genetic code.
[ترجمه ترگمان]داشتن بیش از یک codon همان آمینو اسید را مشخص می کند استفاده از یک کد ژنتیکی
[ترجمه گوگل]داشتن بیش از یک کدون، همان اسید آمینه را مشخص می کند استفاده از یک کد ژنتیکی
[ترجمه گوگل]داشتن بیش از یک کدون، همان اسید آمینه را مشخص می کند استفاده از یک کد ژنتیکی
5. But, with more codons than acids, many acids have more than one codon to describe them.
[ترجمه ترگمان]اما با codons بیشتر از اسیدها، بسیاری از اسیدها بیشتر از یک کدون برای توصیف آن ها دارند
[ترجمه گوگل]اما، با کدون بیشتر از اسیدها، بسیاری از اسیدها برای توصیف آنها بیش از یک کدون دارند
[ترجمه گوگل]اما، با کدون بیشتر از اسیدها، بسیاری از اسیدها برای توصیف آنها بیش از یک کدون دارند
6. Each codon stands for one amino acid, the building block of proteins.
[ترجمه ترگمان]هر کدون برای یک آمینو اسید آمینه ساخته شده است
[ترجمه گوگل]هر کدون برای یک اسید آمینه، بلوک ساختمانی پروتئین است
[ترجمه گوگل]هر کدون برای یک اسید آمینه، بلوک ساختمانی پروتئین است
7. Missense mutation --- A mutation that changes a codon specific for one amino acid to specify another amino acid.
[ترجمه ترگمان]جهش ژنی - - یک جهش که یک کدون را برای یک آمینو اسید تغییر می دهد تا یک آمینو اسید دیگر را مشخص کند
[ترجمه گوگل]جهش Missense --- یک جهش که یک کدون خاص برای یک اسید آمینه را برای مشخص کردن اسید آمینه دیگر تغییر می دهد
[ترجمه گوگل]جهش Missense --- یک جهش که یک کدون خاص برای یک اسید آمینه را برای مشخص کردن اسید آمینه دیگر تغییر می دهد
8. The first ATG rule for recognizing the start codon of gene coding sequences is given.
[ترجمه ترگمان]اولین قانون ATG برای تشخیص the شروع توالی کدگذاری ژن ارایه شده است
[ترجمه گوگل]اولین قاعده ATG برای شناخت کدون شروع توالی کدگذاری ژن داده شده است
[ترجمه گوگل]اولین قاعده ATG برای شناخت کدون شروع توالی کدگذاری ژن داده شده است
9. The high-frequency codons were selected by high-frequency codon analysis according to relative frequency of synonymous codon (RFSC) which is calculated by RFCS program written by ourselves.
[ترجمه ترگمان]The با فرکانس بالا با توجه به تعداد نسبی کدون معادل (RFSC)انتخاب شدند که با برنامه RFCS نوشته شده توسط خودمان محاسبه می شود
[ترجمه گوگل]کدون های فرکانس بالا با استفاده از تجزیه کدون با فرکانس بالا بر اساس فرکانس نسبی کدون مترادف (RFSC) که توسط برنامه RFCS نوشته شده توسط خودمان محاسبه شده است
[ترجمه گوگل]کدون های فرکانس بالا با استفاده از تجزیه کدون با فرکانس بالا بر اساس فرکانس نسبی کدون مترادف (RFSC) که توسط برنامه RFCS نوشته شده توسط خودمان محاسبه شده است
10. However, stop codon susceptibility to gentamicin between different genes is difficult to predict.
[ترجمه ترگمان]با این حال پیش بینی یک کدون خاتمه برای gentamicin بین ژن های مختلف دشوار است
[ترجمه گوگل]با این حال، حساس بودن کدون به جنتامایسین را بین ژن های مختلف دشوار است برای پیش بینی
[ترجمه گوگل]با این حال، حساس بودن کدون به جنتامایسین را بین ژن های مختلف دشوار است برای پیش بینی
11. As a stop codon reaches the A - site of a translating ribosome, either termination or readthrough occurs.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک کدون خاتمه به محل ترجمه ribosome تبدیل می شود، یا فسخ یا readthrough رخ می دهد
[ترجمه گوگل]به عنوان یک کدون متوقف می شود به سایت A ترجمه یک ریبوزوم، یا ختم یا پیاده سازی می شود
[ترجمه گوگل]به عنوان یک کدون متوقف می شود به سایت A ترجمه یک ریبوزوم، یا ختم یا پیاده سازی می شود
12. Codon bias of NAD-ME of Amaranthus hypochondriacus L. was significantly different from those of E. coli and yeast genome.
[ترجمه ترگمان]گرایش codon of - I of hypochondriacus L به طور معنی داری با افراد E تفاوت داشت coli و ژنوم yeast
[ترجمه گوگل]تعصب کادون NAD-ME از جنس Amaranthus hypochondriacus L به طور قابل توجهی متفاوت از ژنوم E coli و مخمر بود
[ترجمه گوگل]تعصب کادون NAD-ME از جنس Amaranthus hypochondriacus L به طور قابل توجهی متفاوت از ژنوم E coli و مخمر بود
13. Coding for the same amino acid as another codon.
[ترجمه ترگمان]کدگذاری برای همان آمینو اسید بعنوان یک codon دیگر
[ترجمه گوگل]کدینگ برای اسید آمینه مشابه به عنوان یک کدون دیگر
[ترجمه گوگل]کدینگ برای اسید آمینه مشابه به عنوان یک کدون دیگر
14. Correspondence analysis has frequently been used for codon usage studies.
[ترجمه ترگمان]تحلیل تناظر به کرات برای مطالعات کاربرد کدون مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل مکالمات اغلب برای مطالعات استفاده از کدون استفاده شده است
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل مکالمات اغلب برای مطالعات استفاده از کدون استفاده شده است
پیشنهاد کاربران
codon ( زیستشناسی )
واژه مصوب: رَمزه
تعریف: توالی سهنوکلئوتیدی در رِنا که رمز یک آمینواسید ویژه را در زنجیرۀ پلیپپتیدی تعیین میکند
واژه مصوب: رَمزه
تعریف: توالی سهنوکلئوتیدی در رِنا که رمز یک آمینواسید ویژه را در زنجیرۀ پلیپپتیدی تعیین میکند
کلمات دیگر: