کلمه جو
صفحه اصلی

whacky


(خودمانی) رجوع شود به: wacky

انگلیسی به فارسی

(عامیانه) رجوع شود به: wacky


شگفت انگیز، حواس پرت، گیج، خرف


انگلیسی به انگلیسی

• wacky, strange, odd; crazy, loony, silly (slang)

جملات نمونه

1. The place is stuffed with whacky memorabilia like a sculpture of the Seven Dwarfs that Walt Disney gave to Debbie Reynolds.
[ترجمه ترگمان]این مکان مملو از یادگاری های whacky مانند مجسمه هفت Dwarfs است که والت دیزنی به دبی رینولدز داد
[ترجمه گوگل]این مکان با خاطرات شگفت انگیز مانند مجسمه هفت کوتوله که والت دیزنی به دبی رینولدز داده است پر شده است

2. But beneath the cascading ringlets and whacky fur hats, there was undiluted vintage Gaultier tailoring.
[ترجمه ترگمان]اما در زیر حلقه های زلف و کلاه پوست خز و کلاه های پوستی که در آن نصب شده بودند، نصب شده بود
[ترجمه گوگل]اما در زیر حلقه های آبشار و کلاه های خزدار نازک، خیاطی گولتی نزولی نابود شد

3. Clearly kinda whacky (she grew up on a commune after all) with some skeletons in her bourdoir, Winona has weathered various storms to remain a highly popular, if not award-winning actress.
[ترجمه ترگمان]به طور واضح whacky (که پس از همه)با چند اسکلت در bourdoir بزرگ شد، در صورتی که این هنرپیشه برنده جایزه نشود، از طوفان های مختلف جان سالم به در برده است
[ترجمه گوگل]ویونونا به طور واضح و باریک (او بعد از همه بزرگ شد) با برخی از اسکلت در بورودیر خود، طوفان های مختلف را تحمل کرد تا بازیگر بسیار محبوب، اگر نه برنده جایزه باقی مانده است

4. From the whacky to the tacky, couples have also been spicing up ceremonies with photo booths-the kind you might see at a carnival or tourist attraction.
[ترجمه ترگمان]از whacky تا the، زوج ها با غرفه های عکس تزیین شده اند - نوعی که شما می توانید در یک کارناوال یا جذابیت توریستی ببینید
[ترجمه گوگل]زوج ها از سستی تا چالش زدن، مراسم هایی با عکس های غرفه ای را به نمایش گذاشته اند - نوعی که ممکن است در جذابیت کارناوال یا جاذبه توریستی مشاهده کنید

5. I hear that Mel Gibson allegedly blamed what he called depressed and "whacky" behavior on "male menopause. "
[ترجمه ترگمان]من شنیده ام که مل گیبسون آنچه را که او \"رفتار depressed\" و \"whacky\" در رابطه با \"یائسگی مرد\" می نامد را مقصر می داند
[ترجمه گوگل]من می شنوم که مل گیبسون ادعا می کند که او رفتار 'افسرده' و 'نجیب زاده' را در 'یائسگی' مردانه متهم می کند '

6. Does he call you at whacky times?
[ترجمه ترگمان]اون موقع \"whacky\" بهت زنگ میزنه؟
[ترجمه گوگل]آیا او شما را در زمان نجیب زاده تماس می گیرد؟

7. Maybe you can come up with some whacky celebration of your own.
[ترجمه ترگمان]شاید بتونی یه جشن بزرگ برای خودت بگیری
[ترجمه گوگل]شاید شما می توانید با برخی از جشن های نجیبانه خود را مطرح کنید

8. Until March this year he was a music entrepreneur who did whacky stunts and ran an airline of the side.
[ترجمه ترگمان]تا ماه مارس امسال او یک کارآفرین موسیقی بود که whacky را انجام داد و یک شرکت هواپیمایی را اداره کرد
[ترجمه گوگل]تا مارس سال جاری، او یک کارآفرین موسیقی بود که عجایب وحشیانه ای داشت و یک شرکت هواپیمایی طرفدار داشت

9. Sometimes you have to follow your dreams, your ideals and take a step in that direction even if it seems pretty whacky at the time.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات باید رویاهای خود را دنبال کنید، ideals را دنبال کنید و حتی اگر در آن زمان زیبا به نظر برسد، گامی در این مسیر بردارید
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات شما باید از رویاهای خود، آرمان های خود پیروی کنید و گام هایی در این مسیر داشته باشید، حتی اگر در آن زمان به نظر بسیار نگران کننده ای می رسید

10. A glance back at 2008 shows a world full of wonderful, weird and whacky stories both before and after the financial upheaval.
[ترجمه ترگمان]نگاهی به سال ۲۰۰۸، دنیایی پر از داستان های عجیب، عجیب و غریب، هم قبل و هم پس از تحول مالی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]نگاهی به پشت در سال 2008 نشان می دهد جهان پر از داستان های شگفت انگیز، عجیب و غریب و قبل و بعد از بحران مالی است

11. Ever since Planet X came into the neighborhood in 2003 and started pushing the Earth into a daily wobble, the jet stream over the continental US has been whacky.
[ترجمه ترگمان]از زمانی که سیاره ایکس در سال ۲۰۰۳ وارد این منطقه شد و شروع به هل دادن زمین به یک لرزش روزانه کرد، جریان جت در قاره قاره ای whacky بوده است
[ترجمه گوگل]از زمانی که Planet X در سال 2003 وارد محله شد و شروع به هل دادن زمین به یک تکان خوردن روزانه کرد، جریان جت در سراسر قاره ایالات متحده، بی نظیر بوده است

12. The presenters had plenty to laugh about later, when the T-Mobile star recalled some of the more whacky experiences from his time growing up in Kazakhstan.
[ترجمه ترگمان]مجریان مجریان برنامه های زیادی برای خندیدن داشتند، زمانی که ستاره تی - موبایل برخی از تجربیات whacky را از زمان خود در قزاقستان به یاد آورد
[ترجمه گوگل]پیش از این، پیشگامان بعد از آن خندیدند، زمانی که ستاره T-Mobile بعضی از تجارب وحشیانه خود را از زمانی که در قزاقستان رشد کرده بود فراخوانده بود


کلمات دیگر: