کلمه جو
صفحه اصلی

gym


معنی : ورزشگاه، زورخانه، دبیرستان
معانی دیگر : (عامیانه)، مخفف: gymnasium

انگلیسی به فارسی

باشگاه بدنسازی، سالن ورزش، سالن ژیمناستیک


(عامیانه) مخفف واژه‌ی gymnasium


سالن ورزش، ورزشگاه، زورخانه، دبیرستان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: (informal) a gymnasium.

(2) تعریف: (informal) a fitness center providing various means of exercising, usually requiring membership.

- I've lost weight since I joined the gym and started working out regularly.
[ترجمه سارا] از وقتی که به باشگاه می روم لاغر تر شدم واضافه وزنم ندارم
[ترجمه J. BND] از وقتیکه به باشگاه میرم و ورزش رو به طور منظم انجام میدم وزنم کم شده ( اضافه وزنم رو از دست دادم )
[ترجمه من] از وقتی که به باشگاه می روم و مرتبا کار میکنم ( ورزش میکنم ) لاغر تر شدم واضافه وزنم از دست دادم
[ترجمه ترگمان] از زمانی که به سالن ورزش پیوستم، وزن کم کردم و به طور منظم ورزش کردم
[ترجمه گوگل] از زمانی که من به ورزشگاه پیوستم و وزن خود را از دست دادم، وزنم را از دست دادم

(3) تعریف: physical education.

- The students only have gym three times a week now.
[ترجمه Hani] دانش آموزان فقط 3 بار در هفته در ورزشگاه ورزش می کنند.
[ترجمه ترگمان] دانش آموزان تنها سه بار در هفته تمرین می کنند
[ترجمه گوگل] دانش آموزان فقط 3 بار در هفته ورزش می کنند
- Your son will not graduate if he fails gym.
[ترجمه ترگمان] پسر شما در صورتی که نتواند باشگاه ورزشی را شکست دهد، فارغ التحصیل نخواهد شد
[ترجمه گوگل] پسر شما اگر بخواهد ورزش کند، فارغ التحصیل نخواهد شد

(4) تعریف: a usu. metal structure providing the framework for various types of outdoor play equipment.

- The school yard is getting a new gym.
[ترجمه ترگمان] حیاط مدرسه یک باشگاه ورزشی جدید است
[ترجمه گوگل] حیاط مدرسه یک ورزشگاه جدید است

• large hall for sports activities, gymnasium; physical education
a gym is the same as a gymnasium.
gym is the same as gymnastics.

مترادف و متضاد

ورزشگاه (اسم)
stadium, showplace, gym, gymnasium, gymkhana, palaestra

زورخانه (اسم)
gym, gymnasium

دبیرستان (اسم)
school, gym, gymnasium, high school, middle school

جملات نمونه

1. gym suit
لباس ورزش

2. I try and work out at the local gym once a week.
[ترجمه ترگمان]یک بار یک هفته در سالن ورزش محلی کار می کنم
[ترجمه گوگل]من سعی می کنم و یک بار در هفته یک بار در باشگاه محلی کار کنم

3. I go to the gym every Monday and Wednesday, without fail.
[ترجمه ترگمان]من هر دوشنبه و چهارشنبه بدون شکست به سالن ورزش می روم
[ترجمه گوگل]من هر دوشنبه و چهارشنبه به ورزشگاه میروم بدون شکست

4. Please wear trainers in the gym, to avoid scuffing the floor.
[ترجمه ترگمان]لطفا برای اجتناب از کف زدن کف زمین، از مربی هایی استفاده کنید
[ترجمه گوگل]لطفا از مربیان در ورزشگاه استفاده کنید، برای جلوگیری از خشک شدن کف

5. On rainy days, we play games in the gym.
[ترجمه yasyn] در روز های بارانی ما در باشگاه ورزش میکنیم
[ترجمه Helya] در روز های بارانی، ما در ورزشگاه بازی می کنیم
[ترجمه ترگمان]در روزه ای بارانی، ما در سالن ورزش بازی می کنیم
[ترجمه گوگل]در روزهای بارانی، ما در باشگاه بازی می کنیم

6. Class 3 do gym on a Wednesday afternoon.
[ترجمه ......S] کلاس سوم, بعد از ظهر چهارشنبه در باشگاه ورزش میکنند
[ترجمه ترگمان]کلاس سوم بعد از ظهر روز چهارشنبه ورزش می کنم
[ترجمه گوگل]کلاس 3 در یک روز بعد از ظهر چهارشنبه

7. I usually go to the gym after work.
[ترجمه ترگمان]من معمولا بعد از کار میرم باشگاه
[ترجمه گوگل]معمولا بعد از کار به ورزشگاه میروم

8. After several sessions at the gym, I feel a lot fitter.
[ترجمه ترگمان]بعد از چند جلسه که در سالن ورزش برگزار شد، احساس بهتری دارم
[ترجمه گوگل]پس از چندین جلسه در ورزشگاه، من احساس می کنم بسیار تمیز

9. We played basketball in the gym.
[ترجمه ترگمان]ما تو باشگاه بسکتبال بازی می کردیم
[ترجمه گوگل]ما در باشگاه بسکتبال بازی کردیم

10. Huw works out in the gym two or three times a week.
[ترجمه ترگمان]Huw دو یا سه بار در هفته در سالن ورزش کار می کند
[ترجمه گوگل]Huw در ورزشگاه دو یا سه بار در هفته کار می کند

11. Work out at a gym or swim twice a week.
[ترجمه ترگمان]در یک باشگاه ورزش کنید و یا دو بار در هفته شنا کنید
[ترجمه گوگل]در یک ورزشگاه کار کنید یا دو بار در هفته بخوابید

12. If you enrol at a gym that's miles away, you won't be visiting it as often as you should.
[ترجمه ترگمان]اگر شما در یک باشگاه هستید که کیلومترها دورتر از آن هستید، تا آنجا که باید از آن بازدید نخواهید کرد
[ترجمه گوگل]اگر در ورزشگاهی که مایل دور ثبت نام کرده اید، شما آن را به عنوان اغلب به عنوان شما باید بازدید نیست

13. I go to the gym twice a week.
[ترجمه ترگمان]من هفته ای دو بار میرم باشگاه
[ترجمه گوگل]من دو بار در هفته به ورزشگاه میروم

14. These athletes work out at the gym for two hours every day.
[ترجمه ترگمان]این ورزش کاران هر روز در سالن ورزش به مدت دو ساعت کار می کنند
[ترجمه گوگل]این ورزشکاران هر روز در ورزشگاه به مدت دو ساعت کار می کنند

15. He often went to the gym to harden his muscles.
[ترجمه ترگمان]او اغلب به باشگاه می رفت تا ماهیچه های خود را سفت کند
[ترجمه گوگل]او اغلب به ورزشگاه رفت تا عضلاتش را سخت کند

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Gymnasium
موضوع: ورزش
باشگاه

پیشنهاد کاربران

انها هفته ای سه بار به باشگاه میروند

باشگاه ؛ سالن ورزشی

باشگاه یا باشگاه بدن سازی

باشگاه


باشگاه یا سالن ورزشی

a class in school in which you do physical exercises and play sports

ورزشگاه

سالن سرپوشیده ورزشگاه سر پوشیده

a fitness center providing various means of exercising, usually requiring membership

باشگاه ورزشی، سالن ورزشی، ورزشگاه، زور خانه

به معنی باشگاه هست و در زبان انگلیسی در مدرسه به زنگ ورزش نیز گفته می شود.
تعریف:، a class in school in Wich you do physical exercises and play sports ( کتاب supplementary )
یعنی کلاسی در مدرسه که در آن شما تمرینات بدنی انجام می دهید و ورزش می کنید

ورزش

باشگاه، بدن سازی یا. ورزشگاه

سالن ورزش ، باشگاه
I go to the gym twice a week 🥮🥮
من هفته ای دوبار به سالن ورزش می روم

رخت کن هم معنی میده، با توجه به مکان و جمله ای که مخاطب قرار داره و دیالوگ میگه

سالن ، سالن ورزشی ، ورزشگاه ، باشگاه ، باشگاه بدنسازی و خیلی چیز های دیگه ک با این ها هم معنی باشه


Large place for Sports activities

سالن ورزشی . باشگاه. ورزشگاه


کلمات دیگر: