مخفف: (رسانه ها - مکانیک) واحد پردازش مرکزی، واحد مرکزی داده پردازی (با حروف کوچک هم می نویسند)، واحد پردازشگر مرکزی در کامپیوتر
cpu
مخفف: (رسانه ها - مکانیک) واحد پردازش مرکزی، واحد مرکزی داده پردازی (با حروف کوچک هم می نویسند)، واحد پردازشگر مرکزی در کامپیوتر
انگلیسی به فارسی
واحد پردازشگر مرکزی در کامپیوتر
پردازنده
انگلیسی به انگلیسی
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "central processing unit," (in computing) the part of a computer that interprets program commands and executes its instructions.
• microprocessor, main chip in a computer (computers)
دیکشنری تخصصی
[کامپیوتر] واحد پردازش مرکزی Central Processing Unit - واحد پردازش مرکزی علامت اختصاری central processing unit ) واحد پردازش مرکزی . بخشی از کامپیوتر که در آن عملیات ریاضی و منطقی اجرا می شود . دستورالعمل ها نیز پس از رمز گشایی اجرا میشوند . به طور کلی CPU عملیات کامپیوتر را کنترل میکند . ریز پردازنده ی، مدار مجتمعی است که یک cpu کامل بر روی یک تراشه ی واحد دارد.
[برق و الکترونیک] central processor unit-واحد پردازنده مرکزی [ سی پی یو] قلب هر سیستم کامپیوتری که دستورالعملهای برنامه ریزی شده را اجرا می کند. سی پی یو دارای واحد حساب و منطق [ ای ال یو] برای انجام عملیات ریاضی و منطقی، واحد کنترل برای ترجمه و اجرای دستورالعملها، و حافظه داخلی برای ذخیره موقت متغیرهای برنامه و سایر عملیات است.
[زمین شناسی] واحد پردازش مرکزی بخش سختافزاری مرکزی رایانه که به کمک آن عملیات حسابی و منطقی ضروری اجرا می شوند.
[ریاضیات] واحد پردازنده ی مرکزی
[برق و الکترونیک] central processor unit-واحد پردازنده مرکزی [ سی پی یو] قلب هر سیستم کامپیوتری که دستورالعملهای برنامه ریزی شده را اجرا می کند. سی پی یو دارای واحد حساب و منطق [ ای ال یو] برای انجام عملیات ریاضی و منطقی، واحد کنترل برای ترجمه و اجرای دستورالعملها، و حافظه داخلی برای ذخیره موقت متغیرهای برنامه و سایر عملیات است.
[زمین شناسی] واحد پردازش مرکزی بخش سختافزاری مرکزی رایانه که به کمک آن عملیات حسابی و منطقی ضروری اجرا می شوند.
[ریاضیات] واحد پردازنده ی مرکزی
جملات نمونه
1. This computer has a separate CPU just for number crunching.
[ترجمه ترگمان]این کامپیوتر فقط برای خرد شدن تعداد خرد شده یک CPU جداگانه دارد
[ترجمه گوگل]این کامپیوتر دارای یک CPU جداگانه است فقط برای خرد کردن شماره
[ترجمه گوگل]این کامپیوتر دارای یک CPU جداگانه است فقط برای خرد کردن شماره
2. The recommended CPU speed is P-166 and this is probably where it belongs.
[ترجمه ترگمان]سرعت CPU پیشنهادی P - ۱۶۶ است و این احتمالا جایی است که به آن تعلق دارد
[ترجمه گوگل]سرعت CPU توصیه شده P-166 است و احتمالا جایی است که به آن تعلق دارد
[ترجمه گوگل]سرعت CPU توصیه شده P-166 است و احتمالا جایی است که به آن تعلق دارد
3. Meanwhile, Intel's plans for the 80860 CPU family remain clouded.
[ترجمه ترگمان]در این میان، طرح های اینتل برای خانواده سی پی یو همچنان تیره و تار هستند
[ترجمه گوگل]در همین حال، برنامه های اینتل برای خانواده پردازنده 80860 باقی مانده است
[ترجمه گوگل]در همین حال، برنامه های اینتل برای خانواده پردازنده 80860 باقی مانده است
4. CPU on the 8279 surveillance using the query mode, the 8279 interrupt request signal IRQ left unused.
[ترجمه ترگمان]CPU بر روی نظارت ۸۲۷۹ با استفاده از حالت پرس و جوها، فرمان ایست بازرسی ۸۲۷۹ که استفاده نشده است
[ترجمه گوگل]پردازشگر در نظارت 8279 با استفاده از حالت پرس و جو، IRQ سیگنال درخواست وقفه 8279 استفاده نشده است
[ترجمه گوگل]پردازشگر در نظارت 8279 با استفاده از حالت پرس و جو، IRQ سیگنال درخواست وقفه 8279 استفاده نشده است
5. Just as a CPU runs multiple operating-system processes to service multiple users, a database server virtual processor runs multiple threads to service multiple SQL client applications.
[ترجمه ترگمان]درست زمانی که یک CPU چندین فرآیند سیستم عامل را اجرا می کند تا چندین کاربر را سرویس کند، یک پردازشگر مجازی سرور چند رشته ای را اجرا می کند تا کاربردهای چند مشتری SQL سرویس را ارایه کند
[ترجمه گوگل]درست همانطور که یک پردازنده چند پردازش سیستم عامل را برای سرویس دهی چندین کاربر اجرا می کند، پردازنده مجازی سرور پایگاه داده، چندین thread را برای سرویس دهی چندین برنامه سرویس دهنده SQL اجرا می کند
[ترجمه گوگل]درست همانطور که یک پردازنده چند پردازش سیستم عامل را برای سرویس دهی چندین کاربر اجرا می کند، پردازنده مجازی سرور پایگاه داده، چندین thread را برای سرویس دهی چندین برنامه سرویس دهنده SQL اجرا می کند
6. The CPU oscillates between idle state around 4% to 10-12% when it's in use.
[ترجمه ترگمان]CPU بین حالت بی کار در حدود ۴ % تا ۱۰ - ۱۲ % هنگام استفاده نوسان دارد
[ترجمه گوگل]CPU در حالت خاموش بودن بین 4٪ تا 10-12٪ در زمانی که در حال استفاده است، نوسان می کند
[ترجمه گوگل]CPU در حالت خاموش بودن بین 4٪ تا 10-12٪ در زمانی که در حال استفاده است، نوسان می کند
7. Performance is increased by attempting to keep CPU and I/O devices busy at all times through buffering, off-line operation, spooling, and multiprogramming.
[ترجمه ترگمان]عملکرد با تلاش برای حفظ CPU و I \/ O در تمام زمان ها از طریق بافر، عملیات خارج از خط، spooling و multiprogramming افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]عملکرد با افزایش تلاش برای نگه داشتن پردازنده و I / O در تمام زمان ها از طریق بافر، عملیات خارج از خط، spooling و چند برنامه ریزی افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]عملکرد با افزایش تلاش برای نگه داشتن پردازنده و I / O در تمام زمان ها از طریق بافر، عملیات خارج از خط، spooling و چند برنامه ریزی افزایش می یابد
8. A CPU controlled audio compressor and compander are used as well.
[ترجمه ترگمان]کمپرسور صوتی کنترل شده از CPU و compander نیز مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]همچنین یک کمپرسور صوتی و کمپرسور کنترل شده توسط CPU نیز مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]همچنین یک کمپرسور صوتی و کمپرسور کنترل شده توسط CPU نیز مورد استفاده قرار می گیرد
9. Ordinal results are returned, when possible, in a CPU register.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]نتایج حاصله در هر یک از پرونده های CPU ثبت می شود
[ترجمه گوگل]نتایج حاصله در هر یک از پرونده های CPU ثبت می شود
10. Basically, a feature of the CPU that permits the machine to mask an interrupt request until the following instruction has been completed.
[ترجمه ترگمان]اساسا، یک ویژگی از CPU که به ماشین اجازه می دهد تا درخواست وقفه را تا زمانی که دستورالعمل زیر کامل شود، ماسک کند
[ترجمه گوگل]اساسا، یک ویژگی از CPU است که اجازه می دهد دستگاه برای مخفی کردن درخواست وقفه تا دستورالعمل بعدی تکمیل شده است
[ترجمه گوگل]اساسا، یک ویژگی از CPU است که اجازه می دهد دستگاه برای مخفی کردن درخواست وقفه تا دستورالعمل بعدی تکمیل شده است
11. Sincethe term "CPU" is generally defined as a software (computer program)execution device, the earliest devices that could rightly be calledCPUs came with the advent of the stored-program computer.
[ترجمه ترگمان]عبارت \"سی پی یو\" به طور کلی به عنوان یک دستگاه اجرایی نرم افزار (برنامه کامپیوتری)تعریف می شود، اولین دستگاه هایی که می توانند به درستی با ظهور کامپیوتر برنامه ذخیره شوند
[ترجمه گوگل]اصطلاح Sincethe CPU به طور کلی به عنوان یک دستگاه اجرایی نرم افزار (برنامه کامپیوتری) تعریف شده است، اولین دستگاه هایی که به درستی CPU نامیده می شوند با ظهور کامپیوتر برنامه ذخیره شده می آمد
[ترجمه گوگل]اصطلاح Sincethe CPU به طور کلی به عنوان یک دستگاه اجرایی نرم افزار (برنامه کامپیوتری) تعریف شده است، اولین دستگاه هایی که به درستی CPU نامیده می شوند با ظهور کامپیوتر برنامه ذخیره شده می آمد
12. This project derives from the high-performance CPU chip design of the national significant "863" projects and its object is design a 64-bit high performance general purpose microprocessor.
[ترجمه ترگمان]این پروژه برگرفته از طراحی چیپ بالا CPU در پروژه های \"۸۶۳\" مهم ملی و هدف آن طراحی یک ریزپردازنده هدف ۶۴ بیتی با کارایی ۶۴ بیتی است
[ترجمه گوگل]این پروژه از تراشه CPU با کارایی بالا از پروژه های مهم ملی 863 پشتیبانی می کند و هدف آن طراحی یک ریزپردازنده 64 بیتی با کارایی بالا با هدف کلی است
[ترجمه گوگل]این پروژه از تراشه CPU با کارایی بالا از پروژه های مهم ملی 863 پشتیبانی می کند و هدف آن طراحی یک ریزپردازنده 64 بیتی با کارایی بالا با هدف کلی است
13. With IaaS, there's more separation of the CPU and the server's responsiveness—but you're still contending for shared storage and network bandwidth.
[ترجمه ترگمان]با iaas، تفکیک بیشتری از CPU و واکنش پذیری سرور وجود دارد - اما شما هنوز برای ذخیره سازی اشتراکی و پهنای باند شبکه به رقابت می پردازید
[ترجمه گوگل]با IaaS، جداسازی بیشتر CPU و پاسخگویی سرور، اما شما هنوز هم برای ذخیره سازی مشترک و پهنای باند شبکه مخالف هستید
[ترجمه گوگل]با IaaS، جداسازی بیشتر CPU و پاسخگویی سرور، اما شما هنوز هم برای ذخیره سازی مشترک و پهنای باند شبکه مخالف هستید
14. The total number of seconds of user CPU time the job used on remote machines.
[ترجمه ترگمان]تعداد کل CPU کاربر زمان CPU مورد استفاده در ماشین های دوردست
[ترجمه گوگل]تعداد کل ثانیه های کاربر CPU زمان کار استفاده شده در دستگاه های از راه دور
[ترجمه گوگل]تعداد کل ثانیه های کاربر CPU زمان کار استفاده شده در دستگاه های از راه دور
کلمات اختصاری
عبارت کامل: Central Processing Unit
موضوع: کامپیوتر
سی پی یو یا پردازنده، یکی از اجزاء رایانه می باشد که فرامین و اطلاعات را مورد پردازش قرار می دهد. واحدهای پردازش مرکزی ویژگی پایه ای قابل برنامه ریزی شدن را در رایانه های رقمی فراهم می کنند، و یکی از مهم ترین اجزاء رایانه ها هستند. یک پردازندهٔ مرکزی، مداری یکپارچه می باشد که معمولاً به عنوان ریزپردازنده شناخته می شود. امروزه عبارت CPU معمولاً برای ریزپردازنده ها به کار می رود.
موضوع: کامپیوتر
سی پی یو یا پردازنده، یکی از اجزاء رایانه می باشد که فرامین و اطلاعات را مورد پردازش قرار می دهد. واحدهای پردازش مرکزی ویژگی پایه ای قابل برنامه ریزی شدن را در رایانه های رقمی فراهم می کنند، و یکی از مهم ترین اجزاء رایانه ها هستند. یک پردازندهٔ مرکزی، مداری یکپارچه می باشد که معمولاً به عنوان ریزپردازنده شناخته می شود. امروزه عبارت CPU معمولاً برای ریزپردازنده ها به کار می رود.
پیشنهاد کاربران
مخفف:Central processor unit
مرکز فرماندهی کامپیوتر ها یا گوشی ها و کنسول های بازی وغیره
کلمات دیگر: