کلمه جو
صفحه اصلی

eric


اسم خاص مذکر (erik هم می نویسند) (مونث آن: erika و erica)، خون بهای ایرلندی درتاریخ

انگلیسی به فارسی

اسم خاص مذکر (Erik هم می‌نویسند) (مؤنث آن: Erika و Erica)


انگلیسی به انگلیسی

• man's name

جملات نمونه

1. Elton teamed up with Eric Clapton to wow thousands at a Wembley rock concert.
[ترجمه ترگمان]التون جان با اریک Clapton به هزاران نفر در کنسرت راک اند رول ملحق شد
[ترجمه گوگل]التون با اریک کلپتون همکاری کرد تا هزاران نفر را در کنسرت راک ومبلی بگذراند

2. Eric has been signed on for the team as goalkeeper.
[ترجمه ترگمان]اریک این تیم را به عنوان دروازه بان امضا کرده است
[ترجمه گوگل]اریک برای تیم به عنوان دروازه بان امضا شده است

3. Eric went to Seattle to visit his cousins.
[ترجمه ترگمان]اریک به سیاتل رفت تا cousins رو ببینه
[ترجمه گوگل]اریک به سیاتل رفت تا پسرعمویش را ببیند

4. Eric was far from sure and Marion looked doubtful.
[ترجمه ترگمان]اریک کاملا مطمئن بود و ماریان مشکوک به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]اریک دور از اطمینان بود و ماریون تردید داشت

5. Eric, as elusive as ever, was nowhere to be found.
[ترجمه ترگمان]اریک که مثل همیشه گریزان بود، هیچ کجا پیدا نمی شد
[ترجمه گوگل]اریک، همانطور که همیشه غافلگیر بود، جایی پیدا نشد

6. Eric was sporting a new camel-hair coat.
[ترجمه ترگمان] اریک \"کت پشمی جدید داشت\"
[ترجمه گوگل]اریک یک کاپ مو جدید شتر را ورزشی کرد

7. Hands up if you agree with what Eric was saying.
[ترجمه ترگمان]دست ها بالا اگه با چیزی که اریک گفت موافق باشی
[ترجمه گوگل]دست ها را با اریک گفت: موافقت کنید

8. Eric was real heavy into drugs for a while.
[ترجمه ترگمان]اریک واسه یه مدتی خیلی سنگین بود
[ترجمه گوگل]اریک برای مدتی به مواد مخدر واقعا سنگین بود

9. The brilliant career of the great French footballer Eric Cantona, and the unruly nature of his character, together present a bewildering picture.
[ترجمه ترگمان]حرفه ای درخشان فوتبالیست بزرگ فرانسوی، اریک Cantona، و طبیعت سرکش شخصیت او، با هم تصویر گیج کننده ای را ارائه می دهند
[ترجمه گوگل]حرفه ای درخشان فوتبالیست بزرگ فرانسوی اریک کانتونا، و طبیعت بی نظیر شخصیت او، با هم یک تصویر بی نظیر ارائه می دهد

10. Eric fished a peppermint out of the bag.
[ترجمه ترگمان]اریک قرص نعناع را از کیف بیرون کشید
[ترجمه گوگل]اریک ماهی نعناع را از کیسه بیرون آورد

11. Eric came running into the room, out of breath .
[ترجمه ترگمان]اریک نفس نفس زنان وارد اتاق شد
[ترجمه گوگل]اریک وارد اتاق شد، بدون نفس

12. Eric was my cousin Edward's boy.
[ترجمه ترگمان]اریک پسر عموم ادوارد بود
[ترجمه گوگل]اریک پسر پسر عموی من بود

13. "My leg"— "I think it's broken," Eric groaned.
[ترجمه ترگمان]اریک با ناله گفت: \" من فکر می کنم شکسته باشد \"
[ترجمه گوگل]اریک پا به من گفت 'من فکر می کنم که شکست خورده است '

14. Eric is very badly misunderstood.
[ترجمه ترگمان]اریک خیلی بد تعبیر شده است
[ترجمه گوگل]اریک بسیار بد فهمیده است

15. Eric spent every spare moment he had in the library.
[ترجمه ترگمان]اریک هر لحظه را که در کتابخانه داشت می گذراند
[ترجمه گوگل]اریک هر لحظه ای را که در کتابخانه داشت، صرف کرد

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Education Resources Information Center
موضوع: مکان و موقعیت
مرکز اطلاعات منابع آموزش و پرورش به اختصار اریک (ERIC) نظام ملی اعلاع رسانی دربارهٔ آموزش و پرورش در آمریکا است.

پیشنهاد کاربران

پسر سفید پوست


کلمات دیگر: