کلمه جو
صفحه اصلی

dram


معنی : درم
معانی دیگر : مقدار کم (از هرچیز)، کمی، ذره، مشروب کم (الکلی)، قدری مشروب، (داروسازی) درم (معیار وزن برابر با 3/89 گرم)، واحد وزن برابر با 1/77 گرم، رجوع شود به: fluid dram، درم مقیاس وزن رجوع شود به drachma، نوشانیدن، جرعه جرعه نوشیدن

انگلیسی به فارسی

درم (مقیاس وزن رجوع شود به drachma )، نوشانیدن، جرعه‌جرعه نوشیدن


انگلیسی به انگلیسی

• common type of ram memory (computers)
small measure of weight; sip; small amount; currency of armenia
a dram is a small measure of whisky or other alcoholic drink; used in scottish english.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] علامت اختصاری Dynamic Random Access Memory (حافظه با دسترسی اتفاقی پویا) . نوعی حافظه ی کامپیوتر که باید در فاصله های زمانی مشخص دوباره سازی شود .اکثر کامپیوترها از تراشه های DRAM برای حافظه استفاده می کنند .نگاه کنید به EDO; FPM;RAM ;memory بر خلاف static RAM . - حافظه دستیابی مستقیم پویا
[برق و الکترونیک] dynamic random- access memory-حافظه ی دستیابی - تصادفی دینامیکی ( دی رم ) نوعی حافظه ی نیمرسانا ی فرار که برای حفظ اطلاعات روی سلولهای خازنی خود لازم است مرتباً بازنویسی شود . دی رمها از حافظه های اصلی اکثر رایانه ها هستند و نسبت هزینه به بیت در آنها از سایر حافظه های نیمرسانا کمتراست . ظرفیت دی رمها در حال حاضر در محدوده مگابیت است .
[نساجی] نمره سیستم قدیمی نخ ابریشم خام که وزن 1000 یارد نخ بر حسب درم است
[ریاضیات] درم

مترادف و متضاد

درم (اسم)
drachm, dram

جملات نمونه

1. a dram of brandy
کمی براندی

2. a dram of common sense
یک ذره شعور

3. Dram,as if you never wake up.
[ترجمه ترگمان]درام، انگار هیچ وقت بیدار نمیشی
[ترجمه گوگل]درام، مثل اینکه هیچ وقت از خواب بیدار نشوید

4. How about a wee dram to celebrate?
[ترجمه ترگمان]یه پیک کوچولو برای جشن گرفتن چطوره؟
[ترجمه گوگل]در مورد یک درام ماجراجویی جشن می گیریم؟

5. Would you care for a dram?
[ترجمه ترگمان]یک پیک مشروب میل دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما برای یک درام مراقب هستید؟

6. Maybe the wee dram given to me by one of the Sergeant instructors kept out the cold.
[ترجمه ترگمان]شاید آن پیک کوچولو به من داده بود که یکی از the آن را از سرما دور نگه دارد
[ترجمه گوگل]شاید یک دروغی که به من داده شده توسط یکی از مربیان گروهبان نگه داشته شود

7. He's fond of his dram.
[ترجمه ترگمان]dram را دوست دارد
[ترجمه گوگل]او از درام خود را دوست دارد

8. The invention discloses a controller of a dynamic random-access memory (DRAM) and a user instruction treatment method.
[ترجمه ترگمان]این اختراع یک کنترل کننده حافظه دسترسی تصادفی پویا و یک روش درمان دستورالعمل کاربر را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این اختراع یک کنترلر از یک حافظه DRAM پویا و یک روش درمان دستورالعمل کاربر را تشریح می کند

9. What I dram of is to be a broadcaster on TV.
[ترجمه ترگمان]چیزی که می توانم بگویم این است که گوینده تلویزیون باشد
[ترجمه گوگل]آنچه که من می خوانم پخش تلویزیونی است

10. Dynamic random access memory (DRAM) has achieved 512MB the capacity and on each I/O pin the 666Mbps data transmission speed.
[ترجمه ترگمان]حافظه دسترسی تصادفی پویا (RAM)با سرعت انتقال داده ۶۶۶ Mbps به حافظه ۵۱۲ مگابایت دست یافته است
[ترجمه گوگل]حافظه دینامیکی تصادفی (DRAM) ظرفیت 512 مگابایت را به دست آورد و در هر پین I / O سرعت انتقال داده 666 مگابیت در ثانیه است

11. Hailishi expresses, it offers the yield of DRAM memory chip of about 15% in spot market commonly, of the others sell in contract market.
[ترجمه ترگمان]Hailishi بیان می کند که بازده حافظه RAM حدود ۱۵ درصد در بازار محلی را ارایه می دهد که اغلب آن ها در بازار قرارداد می فروشند
[ترجمه گوگل]Hailishi بیان می کند که تراشه حافظه DRAM حدود 15 درصد در بازار نقطه به طور معمول، از دیگران در بازار قرارداد فروش می کند

12. DRAM is a static memory system that's speedy, reliable and volatile--it loses stored info when there's no power.
[ترجمه ترگمان]DRAM یک سیستم حافظه ثابت است که سریع، قابل اعتماد و متغیر است - اطلاعات ذخیره شده در زمانی که هیچ قدرتی وجود ندارد را از دست می دهد
[ترجمه گوگل]DRAM یک سیستم حافظه استاتیک است که سریع، قابل اعتماد و بی ثبات است - اطلاعات ذخیره شده را از دست می دهد زمانی که هیچ قدرتی وجود ندارد

13. Queen Victoria was so partial to a dram of this fine whisky that the distillery transported it from Islay to Windsor for her duty free!
[ترجمه ترگمان]ملکه ویکتوریا به قدری به قدری به قدری مشروب خورده بود که the آن را از Islay به ویندزور برد تا وظیفه اش را مجانی انجام دهد!
[ترجمه گوگل]ملکه ویکتوریا به مقدار زیادی از این ویسکی خوب بود که کارخانه تولید آن از Islay به ویندزور برای وظیفه اش آزاد شد!

14. So, the physical DRAM is used only when it absolutely has to be, and the kernel controls the allocation through a global memory management scheme.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، حافظه فیزیکی تنها زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که باید باشد، و هسته تخصیص را از طریق طرح مدیریت حافظه جهانی کنترل می کند
[ترجمه گوگل]بنابراین DRAM فیزیکی تنها زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که هسته اصلی آن تخصیص را از طریق یک برنامه مدیریت حافظه جهانی کنترل می کند

15. A small dram of whisky may be prescribed by doctors for those over 60 to help them sleep. It is vital though to emphasize that "small" is the operative word.
[ترجمه ترگمان]ممکن است برای کسانی که بالای ۶۰ سال سن دارند کمی ویسکی سفارش دهند تا به آن ها کمک کنند بخوابند با این حال، مهم است که تاکید کنیم که \"کوچک\" کلمه عملیاتی است
[ترجمه گوگل]ممکن است تزریق کوچکی از ویسکی توسط پزشکان برای کسانی که بیش از 60 سال دارند به آنها کمک کند با این وجود، تاکید می کنیم که 'کوچک' کلمه عملی است

a dram of common sense

یک ذره شعور


a dram of brandy

کمی براندی


کلمات اختصاری

عبارت کامل: Dynamic Random Access Memory
موضوع: کامپیوتر
حافظه با دستیابی مستقیم پویا رایجترین نوع رم است. به این خاطر پویا نامگذاری شده است چون دائما در حال تازه شدن ( Refresh ) است. تازه شدن به این معنا که محتویات خوانده شده از DRAM بلافاصله دوباره بروی آن نوشته می شود. DRAM از یک سری خارن های کوچک تشکیل شده است. هر کدام از این خازن ها انرژی را آهسته و به کندی از خود عبور می دهند، بنابراین اگر این خازن ها شارژ مجدد نشوند انحراف داده اتفاق خواهد افتاد. DRAM اغلب با SRAM مقایسه می شود.

پیشنهاد کاربران

DRAM ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: حافظۀ پویا
تعریف: ← حافظۀ دستیابی مستقیم پویا


کلمات دیگر: