1. a dram of brandy
کمی براندی
2. a dram of common sense
یک ذره شعور
3. Dram,as if you never wake up.
[ترجمه ترگمان]درام، انگار هیچ وقت بیدار نمیشی
[ترجمه گوگل]درام، مثل اینکه هیچ وقت از خواب بیدار نشوید
4. How about a wee dram to celebrate?
[ترجمه ترگمان]یه پیک کوچولو برای جشن گرفتن چطوره؟
[ترجمه گوگل]در مورد یک درام ماجراجویی جشن می گیریم؟
5. Would you care for a dram?
[ترجمه ترگمان]یک پیک مشروب میل دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما برای یک درام مراقب هستید؟
6. Maybe the wee dram given to me by one of the Sergeant instructors kept out the cold.
[ترجمه ترگمان]شاید آن پیک کوچولو به من داده بود که یکی از the آن را از سرما دور نگه دارد
[ترجمه گوگل]شاید یک دروغی که به من داده شده توسط یکی از مربیان گروهبان نگه داشته شود
7. He's fond of his dram.
[ترجمه ترگمان]dram را دوست دارد
[ترجمه گوگل]او از درام خود را دوست دارد
8. The invention discloses a controller of a dynamic random-access memory (DRAM) and a user instruction treatment method.
[ترجمه ترگمان]این اختراع یک کنترل کننده حافظه دسترسی تصادفی پویا و یک روش درمان دستورالعمل کاربر را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این اختراع یک کنترلر از یک حافظه DRAM پویا و یک روش درمان دستورالعمل کاربر را تشریح می کند
9. What I dram of is to be a broadcaster on TV.
[ترجمه ترگمان]چیزی که می توانم بگویم این است که گوینده تلویزیون باشد
[ترجمه گوگل]آنچه که من می خوانم پخش تلویزیونی است
10. Dynamic random access memory (DRAM) has achieved 512MB the capacity and on each I/O pin the 666Mbps data transmission speed.
[ترجمه ترگمان]حافظه دسترسی تصادفی پویا (RAM)با سرعت انتقال داده ۶۶۶ Mbps به حافظه ۵۱۲ مگابایت دست یافته است
[ترجمه گوگل]حافظه دینامیکی تصادفی (DRAM) ظرفیت 512 مگابایت را به دست آورد و در هر پین I / O سرعت انتقال داده 666 مگابیت در ثانیه است
11. Hailishi expresses, it offers the yield of DRAM memory chip of about 15% in spot market commonly, of the others sell in contract market.
[ترجمه ترگمان]Hailishi بیان می کند که بازده حافظه RAM حدود ۱۵ درصد در بازار محلی را ارایه می دهد که اغلب آن ها در بازار قرارداد می فروشند
[ترجمه گوگل]Hailishi بیان می کند که تراشه حافظه DRAM حدود 15 درصد در بازار نقطه به طور معمول، از دیگران در بازار قرارداد فروش می کند
12. DRAM is a static memory system that's speedy, reliable and volatile--it loses stored info when there's no power.
[ترجمه ترگمان]DRAM یک سیستم حافظه ثابت است که سریع، قابل اعتماد و متغیر است - اطلاعات ذخیره شده در زمانی که هیچ قدرتی وجود ندارد را از دست می دهد
[ترجمه گوگل]DRAM یک سیستم حافظه استاتیک است که سریع، قابل اعتماد و بی ثبات است - اطلاعات ذخیره شده را از دست می دهد زمانی که هیچ قدرتی وجود ندارد
13. Queen Victoria was so partial to a dram of this fine whisky that the distillery transported it from Islay to Windsor for her duty free!
[ترجمه ترگمان]ملکه ویکتوریا به قدری به قدری به قدری مشروب خورده بود که the آن را از Islay به ویندزور برد تا وظیفه اش را مجانی انجام دهد!
[ترجمه گوگل]ملکه ویکتوریا به مقدار زیادی از این ویسکی خوب بود که کارخانه تولید آن از Islay به ویندزور برای وظیفه اش آزاد شد!
14. So, the physical DRAM is used only when it absolutely has to be, and the kernel controls the allocation through a global memory management scheme.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، حافظه فیزیکی تنها زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که باید باشد، و هسته تخصیص را از طریق طرح مدیریت حافظه جهانی کنترل می کند
[ترجمه گوگل]بنابراین DRAM فیزیکی تنها زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که هسته اصلی آن تخصیص را از طریق یک برنامه مدیریت حافظه جهانی کنترل می کند
15. A small dram of whisky may be prescribed by doctors for those over 60 to help them sleep. It is vital though to emphasize that "small" is the operative word.
[ترجمه ترگمان]ممکن است برای کسانی که بالای ۶۰ سال سن دارند کمی ویسکی سفارش دهند تا به آن ها کمک کنند بخوابند با این حال، مهم است که تاکید کنیم که \"کوچک\" کلمه عملیاتی است
[ترجمه گوگل]ممکن است تزریق کوچکی از ویسکی توسط پزشکان برای کسانی که بیش از 60 سال دارند به آنها کمک کند با این وجود، تاکید می کنیم که 'کوچک' کلمه عملی است