• interface which uses graphical methods for ease of use (computers)
gui
انگلیسی به انگلیسی
دیکشنری تخصصی
[کامپیوتر] نگاه کنید به graphical user inteface .
[برق و الکترونیک] graphical user interface-واسط گرافیکی کاربر[ جی یو آی] ابزاری برای توانایی کاربر در تشکیل تصاویر گرافیکی روی نمایشگر رایانه به کمک ترکیبی از پنجره ها، فهرست ها، شمایل ها، و یک موش .
[برق و الکترونیک] graphical user interface-واسط گرافیکی کاربر[ جی یو آی] ابزاری برای توانایی کاربر در تشکیل تصاویر گرافیکی روی نمایشگر رایانه به کمک ترکیبی از پنجره ها، فهرست ها، شمایل ها، و یک موش .
جملات نمونه
1. Microsoft releases GUI along with tip-top word processor.
[ترجمه ترگمان](مایکروسافت)GUI را با پردازشگر کلمه برتر منتشر می کند
[ترجمه گوگل]مایکروسافت رابط کاربری GUI را همراه با پردازشگر صوتی نوکیا منتشر می کند
[ترجمه گوگل]مایکروسافت رابط کاربری GUI را همراه با پردازشگر صوتی نوکیا منتشر می کند
2. The classic GUI is the one designed by Apple in the early 1980s for their Macintosh range of computers.
[ترجمه ترگمان]GUI کلاسیک، طرحی است که در اوایل دهه ۱۹۸۰ توسط شرکت اپل طراحی شد تا از کامپیوترهای مکینتاش خود استفاده کند
[ترجمه گوگل]رابط کاربری گرافیکی کلاسیک طراحی شده توسط اپل در اوایل دهه 1980 برای طیف وسیعی از رایانه های مکینتاش است
[ترجمه گوگل]رابط کاربری گرافیکی کلاسیک طراحی شده توسط اپل در اوایل دهه 1980 برای طیف وسیعی از رایانه های مکینتاش است
3. On the basis of the analysis of 12 GUIs they suggest that the GUI is composed of three main components.
[ترجمه ترگمان]براساس تجزیه و تحلیل ۱۲ واسط گرافیکی، آن ها پیشنهاد می دهند که GUI از سه جز اصلی تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]بر اساس تجزیه و تحلیل 12 GUI آنها نشان می دهد که GUI از سه جزء اصلی تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]بر اساس تجزیه و تحلیل 12 GUI آنها نشان می دهد که GUI از سه جزء اصلی تشکیل شده است
4. GE Chun - gui to make special reports on behalf of Huaibei Mining.
[ترجمه ترگمان]Wing Chun یک گزارش ویژه از طرف of معدن دارد
[ترجمه گوگل]GE Chun - gui برای گزارش های ویژه از طرف Huaibei معدن
[ترجمه گوگل]GE Chun - gui برای گزارش های ویژه از طرف Huaibei معدن
5. The graphics user interface (GUI) is the most important part of the software platform.
[ترجمه ترگمان]رابط کاربری گرافیکی (GUI)مهم ترین بخش برنامه نرم افزاری است
[ترجمه گوگل]رابط کاربری گرافیکی (GUI) مهمترین بخش نرم افزار است
[ترجمه گوگل]رابط کاربری گرافیکی (GUI) مهمترین بخش نرم افزار است
6. Graphics User Interface (GUI) will be implemented to be user friendly for data capturing and manipulation.
[ترجمه ترگمان]واسط گرافیکی کاربر (GUI)برای کاربر پسند جهت دریافت و دستکاری داده ها اجرا خواهد شد
[ترجمه گوگل]رابط کاربر گرافیکی (رابط کاربری گرافیکی) برای استفاده و دستکاری داده ها به کار می رود
[ترجمه گوگل]رابط کاربر گرافیکی (رابط کاربری گرافیکی) برای استفاده و دستکاری داده ها به کار می رود
7. No one likes writing or maintaining boilerplate GUI to domain model synchronization code.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نوشتن یا نگهداری GUI رابط برای کد هماهنگ سازی مدل دامنه را دوست ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ کس دوست ندارد نوشتن یا حفظ GUI boilerplate به کد هماهنگ سازی مدل دامنه
[ترجمه گوگل]هیچ کس دوست ندارد نوشتن یا حفظ GUI boilerplate به کد هماهنگ سازی مدل دامنه
8. Gu Cheng water on Gui, a county under the jurisdiction Tianshui.
[ترجمه ترگمان]Gu چنگ در Gui، یکی از شهرستان های این حوزه در حوزه اختیارات قضایی
[ترجمه گوگل]آب گو چنگ در گوی، یک شهرستان تحت اختیار تیانشویی
[ترجمه گوگل]آب گو چنگ در گوی، یک شهرستان تحت اختیار تیانشویی
9. The special detail depictions in Ren Jie Gui Xiong are in respect that these characters' life is complicated, their achievements are immortal and brilliant and their life value is everlasting.
[ترجمه ترگمان]ترسیم دقیق جزئیات در رن Jie Gui نشان می دهد که این شخصیت های زندگی پیچیده هستند، دستاوردهای آن ها جاودان و درخشان است و ارزش زندگی آن ها جاودانی است
[ترجمه گوگل]نمایش جزئیات دقیق در Ren Jie Gui Xiong در احترام به زندگی این شخصیت پیچیده است، دستاوردهای خود جاودانه و درخشان و ارزش زندگی آنها ابدی است
[ترجمه گوگل]نمایش جزئیات دقیق در Ren Jie Gui Xiong در احترام به زندگی این شخصیت پیچیده است، دستاوردهای خود جاودانه و درخشان و ارزش زندگی آنها ابدی است
10. It is also GUI toolkit agnostic and portable.
[ترجمه ترگمان]همچنین واسط گرافیکی (agnostic)و قابل حمل است
[ترجمه گوگل]این ابزار شناسایی GUI و قابل حمل است
[ترجمه گوگل]این ابزار شناسایی GUI و قابل حمل است
11. But when users access the GUI from the remote site, performance degrades.
[ترجمه ترگمان]اما زمانی که کاربر به GUI از محل دوردست دسترسی داشته باشد، عملکرد تنزل پیدا می کند
[ترجمه گوگل]اما زمانی که کاربران به رابط کاربری GUI از سایت راه دور دسترسی پیدا می کنند، عملکرد کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]اما زمانی که کاربران به رابط کاربری GUI از سایت راه دور دسترسی پیدا می کنند، عملکرد کاهش می یابد
12. Study populate() to see how to create dynamic GUI elements, and even page layouts, in real time.
[ترجمه ترگمان]مطالعه ()به منظور مشاهده نحوه ایجاد عناصر گرافیکی کاربر، و حتی طرح بندی های صفحه، در زمان واقعی
[ترجمه گوگل]مطالعه جمعیت () برای دیدن نحوه ایجاد عناصر GUI پویا، و حتی پوسته صفحه، در زمان واقعی
[ترجمه گوگل]مطالعه جمعیت () برای دیدن نحوه ایجاد عناصر GUI پویا، و حتی پوسته صفحه، در زمان واقعی
13. With the development of embedded system, embedded graphics user interface(GUI) used for communication with users becomes one of research point.
[ترجمه ترگمان]با توسعه سیستم تعبیه شده، رابط کاربر گرافیکی تعبیه شده (GUI)که برای ارتباط با کاربران استفاده می شود، یکی از نقاط تحقیقاتی می شود
[ترجمه گوگل]با توسعه سیستم جاسازی شده، رابط کاربری گرافیکی تعبیه شده (GUI) که برای برقراری ارتباط با کاربران استفاده می شود، یکی از نقطه های تحقیق می باشد
[ترجمه گوگل]با توسعه سیستم جاسازی شده، رابط کاربری گرافیکی تعبیه شده (GUI) که برای برقراری ارتباط با کاربران استفاده می شود، یکی از نقطه های تحقیق می باشد
14. Retraining programmers in front-end graphical user interface ( GUI ) development with database connectivity.
[ترجمه ترگمان]برنامه نویسان Retraining در رابط گرافیکی کاربر نهایی (GUI)با اتصال پایگاه داده
[ترجمه گوگل]برنامه نویسان بازآموزی در رابط کاربری گرافیکی جلویی (GUI) با اتصال به پایگاه داده
[ترجمه گوگل]برنامه نویسان بازآموزی در رابط کاربری گرافیکی جلویی (GUI) با اتصال به پایگاه داده
کلمات اختصاری
عبارت کامل: Graphical User Interface
موضوع: کامپیوتر
در فرهنگ رایانه، واسط گرافیکی کاربر یا واسط نگاره ای کاربر، مجموعه ای از نشانه های گرافیکی نمایش داده شده بر روی یک نرم افزار است که در آن کاربر به جای تایپ فرمان های بلند و پیچیده از اعلان فرمان، با اشاره بر نمایشهای تصویری بر روی صحنه تصویر، پرونده ها، برنامه ها یا فرمان های گوناگون را انتخاب می کند.
به عبارتی ساده تر، یک محیط گرافیکی که نرم افزارهای رایانه، برای راهنمایی و کاربری بهتر انسان بکار می گیرند واسط گرافیکی کاربر نامیده می شود. این نما، چگونگیِ روش کاربریِ رایانه را، توسط انسان، بهبود می بخشد و روشی است گرافیکی برای نمایش نرم افزار سیستم عامل رایانه، به کاربرانش. در رایانه های قدیمی تر، این نما، مجموعه ای بود از نشان های تایپی نشان داده شده بر صفحه نمایشگر. در رایانه های امروزی اما، نمای گرافیکی کاربری مجموعه ای است از نشان ها و پس زمینه ها و کلیدهایی زیبا و رنگین، برای بهبود رابطه انسان-ماشین در راستای بهبود کاربری کارایی بهتر.
برخی این واژه را «نمای گرافیکی کاربر»، «میانای نگاره ای کاربر»، یا «میانجی نگاره ای کاربر» هم ترجمه کرده اند.
موضوع: کامپیوتر
در فرهنگ رایانه، واسط گرافیکی کاربر یا واسط نگاره ای کاربر، مجموعه ای از نشانه های گرافیکی نمایش داده شده بر روی یک نرم افزار است که در آن کاربر به جای تایپ فرمان های بلند و پیچیده از اعلان فرمان، با اشاره بر نمایشهای تصویری بر روی صحنه تصویر، پرونده ها، برنامه ها یا فرمان های گوناگون را انتخاب می کند.
به عبارتی ساده تر، یک محیط گرافیکی که نرم افزارهای رایانه، برای راهنمایی و کاربری بهتر انسان بکار می گیرند واسط گرافیکی کاربر نامیده می شود. این نما، چگونگیِ روش کاربریِ رایانه را، توسط انسان، بهبود می بخشد و روشی است گرافیکی برای نمایش نرم افزار سیستم عامل رایانه، به کاربرانش. در رایانه های قدیمی تر، این نما، مجموعه ای بود از نشان های تایپی نشان داده شده بر صفحه نمایشگر. در رایانه های امروزی اما، نمای گرافیکی کاربری مجموعه ای است از نشان ها و پس زمینه ها و کلیدهایی زیبا و رنگین، برای بهبود رابطه انسان-ماشین در راستای بهبود کاربری کارایی بهتر.
برخی این واژه را «نمای گرافیکی کاربر»، «میانای نگاره ای کاربر»، یا «میانجی نگاره ای کاربر» هم ترجمه کرده اند.
کلمات دیگر: