مخفف:، (شیمی) علامت اختصاری مس، مخفف: مکعب، مخفف: (شیمی) علامت اختصاری مس مخفف: (هواشناسی) ابر کومولوس مخفف: مکعب
cu
مخفف:، (شیمی) علامت اختصاری مس، مخفف: مکعب، مخفف: (شیمی) علامت اختصاری مس مخفف: (هواشناسی) ابر کومولوس مخفف: مکعب
انگلیسی به فارسی
مخفف: (شیمی) علامت اختصاری مس
مخفف: (هواشناسی) ابر کومولوس
مخفف: مکعب
Cu
انگلیسی به انگلیسی
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: symbol of the chemical element copper.
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "cubic," having the volume of a cube whose edge is of a specific length.
• i will see you again later (internet chat slang)
metallic chemical element (chemistry)
three-dimensional; like a cube, cubical; pertaining to the third degree (mathematics)
metallic chemical element (chemistry)
three-dimensional; like a cube, cubical; pertaining to the third degree (mathematics)
دیکشنری تخصصی
[شیمی] مس - عنصر چکش خوار
[کامپیوتر] واحد کنترل Control Unit
[برق و الکترونیک] copper-مس فلزی نرم، چکش خوار و به رنگ قرمز مایل به نارنجی که دارای عدد اتمی 29 و وزن اتمی 63/5 است . بعد از نقره، بهترین رسانای گرما و الکتریسیته به شمار می رود . مس پر مصرف ترین فلز برای ساخت سیم، کابل و میله های جریان الکتریکی است. با آبکاری آن روی فولاد می توان یک رسانای خوب و محکم به وجود آورد . همچنین به کمک روشهای زدایش شیمیایی، می توان مسیرهای نازک مسی را روی تخته های مدار چاپی ایجاد کرد. آلیاژ آن با طلا موجب چکش خواری بیشتر طلا می شود . - crosstalkunit-واحد تداخل ارتباطی ( سی یو ) معیاری از تزویج بین دو مدار . عدد تداخل ارتباطی در یک نقطه از ضرب یک میلیون در نسبت جریان یا ولتاژ آن نقظه به جریان یا ولتاژ در مبدا سیگنال تداخلی به دست می آید. امپدانس این نقاط مساوی فرض می شود .
[مهندسی گاز] مکعب
[کامپیوتر] واحد کنترل Control Unit
[برق و الکترونیک] copper-مس فلزی نرم، چکش خوار و به رنگ قرمز مایل به نارنجی که دارای عدد اتمی 29 و وزن اتمی 63/5 است . بعد از نقره، بهترین رسانای گرما و الکتریسیته به شمار می رود . مس پر مصرف ترین فلز برای ساخت سیم، کابل و میله های جریان الکتریکی است. با آبکاری آن روی فولاد می توان یک رسانای خوب و محکم به وجود آورد . همچنین به کمک روشهای زدایش شیمیایی، می توان مسیرهای نازک مسی را روی تخته های مدار چاپی ایجاد کرد. آلیاژ آن با طلا موجب چکش خواری بیشتر طلا می شود . - crosstalkunit-واحد تداخل ارتباطی ( سی یو ) معیاری از تزویج بین دو مدار . عدد تداخل ارتباطی در یک نقطه از ضرب یک میلیون در نسبت جریان یا ولتاژ آن نقظه به جریان یا ولتاژ در مبدا سیگنال تداخلی به دست می آید. امپدانس این نقاط مساوی فرض می شود .
[مهندسی گاز] مکعب
جملات نمونه
1. Back at Cu Chi, Colonel Otis was monitoring the battle over the radio.
[ترجمه ترگمان]با بازگشت به Cu چی، سرهنگ اوتیس در حال نظارت بر نبرد بر سر رادیو بود
[ترجمه گوگل]سرهنگ 'اوتیس' در کوی چی برگشت و نبرد رادیویی را کنترل کرد
[ترجمه گوگل]سرهنگ 'اوتیس' در کوی چی برگشت و نبرد رادیویی را کنترل کرد
2. Using open cut excavation where possible, Nuttall has moved about 2000 cu m of alluvium and gravel.
[ترجمه ترگمان]Nuttall با استفاده از قسمت خاکبرداری باز در جایی که امکان پذیر است، حدود ۲۰۰۰ متر مکعب of و ریگ را جابجا کرده است
[ترجمه گوگل]Nuttall با استفاده از حفاری های برش باز، در حدود 2000 مترمربع آلومینیوم و شن ساخته شده است
[ترجمه گوگل]Nuttall با استفاده از حفاری های برش باز، در حدود 2000 مترمربع آلومینیوم و شن ساخته شده است
3. The comforts of Cu Chi varied, depending on how much time one spent there.
[ترجمه ترگمان]راحتی of چی متفاوت بود، بسته به این که چقدر زمان آنجا صرف می شد
[ترجمه گوگل]خواص کای چی متفاوت بود، بسته به اینکه چقدر زمان صرف شده در آنجا بود
[ترجمه گوگل]خواص کای چی متفاوت بود، بسته به اینکه چقدر زمان صرف شده در آنجا بود
4. When men arrived at Cu Chi, they received a week or so of additional training.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که مردان با Cu چی رسیدند، یک هفته یا بیشتر آموزش اضافی دریافت کردند
[ترجمه گوگل]هنگامی که مردان وارد Cu Chi شدند، آنها یک هفته یا بیشتر از آموزش های اضافی دریافت کردند
[ترجمه گوگل]هنگامی که مردان وارد Cu Chi شدند، آنها یک هفته یا بیشتر از آموزش های اضافی دریافت کردند
5. For most people at Cu Chi, the traditional Tet truce was anticipated as a welcome respite.
[ترجمه ترگمان]برای بسیاری از مردم at چی، متارکه جنگ سنتی به عنوان فرصتی مطلوب پیش بینی شده بود
[ترجمه گوگل]برای اکثر مردم در کای چی، آتش سوزی سنتی Tet به عنوان یک مهمانی خوشایند پیش بینی شده بود
[ترجمه گوگل]برای اکثر مردم در کای چی، آتش سوزی سنتی Tet به عنوان یک مهمانی خوشایند پیش بینی شده بود
6. The sappers succeeded in getting onto Cu Chi air base and destroyed several helicopters.
[ترجمه ترگمان]The موفق به سوار شدن بر پایگاه هوایی Cu Chi شدند و چندین هلیکوپتر را نابود کردند
[ترجمه گوگل]ساپر ها موفق به گرفتن پایگاه هوایی Cu Chi و نابودی چندین هلیکوپتر شدند
[ترجمه گوگل]ساپر ها موفق به گرفتن پایگاه هوایی Cu Chi و نابودی چندین هلیکوپتر شدند
7. Cu Sith usually moved in complete silence, though would bark loudly three times when hunting his prey.
[ترجمه ترگمان]Cu Sith معمولا در سکوت کامل حرکت می کرد، با این که سه بار هنگام شکار طعمه خود پارس می کرد
[ترجمه گوگل]Cu Sith معمولا در سکوت کامل حرکت می کند، هرچند وقتی شکار شکار خود را سه بار با صدای بلند بخار می کند
[ترجمه گوگل]Cu Sith معمولا در سکوت کامل حرکت می کند، هرچند وقتی شکار شکار خود را سه بار با صدای بلند بخار می کند
8. Several civilian employees at Cu Chi were later found dead in the barbed wire set out around the perimeter.
[ترجمه ترگمان]چند تن از کارکنان غیر نظامی در کانسار Chi چی بعدا در سیم های خاردار در اطراف محیط یافت شدند
[ترجمه گوگل]چندین کارمند غیر نظامی در Cu Chi بعدها در سیم خاردار اطراف محیط مرده یافتند
[ترجمه گوگل]چندین کارمند غیر نظامی در Cu Chi بعدها در سیم خاردار اطراف محیط مرده یافتند
9. Though a fictional character, Cu Chulainn came to stand for a very real sense of patriotic courage and self-sacrifice.
[ترجمه ترگمان]با این که یک شخصیت خیالی، Cu Chulainn به خاطر حس وطن پرستی و ایثار خود، به جایگاه حاضر رسید
[ترجمه گوگل]اگر چه یک شخصیت داستانی، Cu Chulainn به معنای بسیار واقعی شجاعت و وفاداری وطن پرستانه ایستاد
[ترجمه گوگل]اگر چه یک شخصیت داستانی، Cu Chulainn به معنای بسیار واقعی شجاعت و وفاداری وطن پرستانه ایستاد
10. A new variety of cement-stabilized soil with additive was studied by consolidated undrained triaxial test(CU test), direct shear test and compression test.
[ترجمه ترگمان]انواع جدیدی از خاک تثبیت شده با سیمان با افزودنی مورد مطالعه قرار گرفت، توسط تست triaxial triaxial consolidated (تست اتحادیه گمرکی)، آزمایش برش مستقیم و آزمایش فشرده سازی مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]انواع مختلفی از خاک تثبیت شده با سیمان با افزودنی با استفاده از آزمون سه تایی بدون مدور (آزمون CU)، آزمون مستقیم برشی و آزمون فشرده سازی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]انواع مختلفی از خاک تثبیت شده با سیمان با افزودنی با استفاده از آزمون سه تایی بدون مدور (آزمون CU)، آزمون مستقیم برشی و آزمون فشرده سازی مورد بررسی قرار گرفت
11. Simultaneous determination of Mn, Ca, Al, Cr and Cu in ferrosilicon by ICP - AES was reported.
[ترجمه ترگمان]تعیین همزمان منگنز، Ca، Al و Cu در ferrosilicon توسط ICP - AES گزارش شد
[ترجمه گوگل]گزارش شده است که MN، Ca، Al، Cr و Cu در ferrosilicon به طور همزمان توسط ICP - AES گزارش شده است
[ترجمه گوگل]گزارش شده است که MN، Ca، Al، Cr و Cu در ferrosilicon به طور همزمان توسط ICP - AES گزارش شده است
12. This method is able to measure Mn, Cu, Pb, Zn, Co, Ni and P quickly.
[ترجمه ترگمان]این روش قادر به اندازه گیری Mn، Cu، Pb، Zn، Co، Ni و P می باشد
[ترجمه گوگل]این روش قادر به سرعت سنجی Mn، Cu، Pb، Zn، Co، Ni و P می باشد
[ترجمه گوگل]این روش قادر به سرعت سنجی Mn، Cu، Pb، Zn، Co، Ni و P می باشد
13. The diffusion mechanisms of Gd adatom on Cu ( 110 ) surface are investigated by means of molecular dynamics.
[ترجمه ترگمان]مکانیسم های انتشار of adatom در سطح آلومینا (۱۱۰)با استفاده از دینامیک مولکولی بررسی می شوند
[ترجمه گوگل]مکانیزم های انتشار Gd adatom بر روی سطح Cu (110) با استفاده از دینامیک مولکولی بررسی می شود
[ترجمه گوگل]مکانیزم های انتشار Gd adatom بر روی سطح Cu (110) با استفاده از دینامیک مولکولی بررسی می شود
14. The CU DIE is the parent of all of the DIEs that describe the compilation unit.
[ترجمه ترگمان]اتحادیه گمرکی پدر همه of است که واحد جمع آوری را توصیف می کنند
[ترجمه گوگل]CU DIE پدر تمام اعضای DIE است که واحد تدوین را توصیف می کنند
[ترجمه گوگل]CU DIE پدر تمام اعضای DIE است که واحد تدوین را توصیف می کنند
کلمات اختصاری
عبارت کامل: Control Unit
موضوع: کامپیوتر
CU (واحد کنترل) بخشی از CPU که وظیفه مدیریت و هماهنگی بخش های مختلف سیستم را بر عهده دارد.
موضوع: کامپیوتر
CU (واحد کنترل) بخشی از CPU که وظیفه مدیریت و هماهنگی بخش های مختلف سیستم را بر عهده دارد.
پیشنهاد کاربران
واحد کنترل
عامیانه see you در محاوره اینترنتی
کلمات دیگر: