1. hit the snake on the head so as to stun it
طوری به سر مار بزن که او را گیج کنی.
2. Electric rays stun their prey with huge electrical discharges.
[ترجمه ترگمان]اشعه های الکتریکی طعمه خود را با تخلیه الکتریکی بزرگ، گیج می کنند
[ترجمه گوگل]اشعه های الکتریکی با خسارت های شدید الکتریکی شگفت زده می کنند
3. A guard zapped him with the stun gun.
[ترجمه ترگمان] یه نگهبان اون رو با اسلحه بی حس منتقل کرده
[ترجمه گوگل]یک نگهبان او را با تفنگ شگفت زده کرد
4. The snake uses its venom to stun or paralyze its victims.
[ترجمه ماری] مار از سم خود استفاده میکند تا قربانیان خود را بی حس یا فلج کند
[ترجمه ترگمان]مار از زهر خود برای گیج کردن یا فلج کردن قربانیان استفاده می کند
[ترجمه گوگل]مار از سم خود استفاده می کند تا قربانیان خود را بی نظیر و یا فلج کند
5. They like to use an elephant gun to stun a flea.
[ترجمه ترگمان]دوست دارن از یه تفنگ فیل استفاده کنن تا یه کک گیج کنن
[ترجمه گوگل]آنها دوست دارند یک اسلحه فیل را استفاده کنند تا یک کک را خفه کند
6. The stun gun was applied to parts of her naked body and activated, the jury was told.
[ترجمه ترگمان]این تفنگ مشقی به قسمت هایی از بدن برهنه او اعمال شده بود و به هیات منصفه گفته شد
[ترجمه گوگل]این جریمه به قطعاتی از بدن برهنه او اعمال شد و فعال شد
7. Police say against the wrong victim, the stun gun could be deadly.
[ترجمه ترگمان]پلیس می گوید که این تفنگ مشقی، می تواند مرگبار باشد
[ترجمه گوگل]پلیس علیه قربانی اشتباه می گوید، تفنگ شگفت آور می تواند کشنده باشد
8. He also packs a stun gun that could be used to send an electric current into any bite.
[ترجمه ترگمان]او همچنین دارای یک تفنگ مشقی نیز است که می تواند برای ارسال جریان الکتریکی به هر گونه گاز مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]او نیز یک تفنگ است که می تواند مورد استفاده برای ارسال جریان الکتریکی به هر نیش بخورد
9. They had only intended to stun the guard, to give them time to escape.
[ترجمه ترگمان]آن ها فقط قصد داشتند که نگهبانان را بی هوش کنند تا فرصت فرار را به آن ها بدهند
[ترجمه گوگل]آنها فقط قصد داشتند که گارد را خفه کنند، تا زمان فرار آنها را بدهد
10. Chester stormed back to stun Swansea with two goals in five minutes.
[ترجمه ترگمان]چستر، در عرض پنج دقیقه با دو گل به to حمله کرد
[ترجمه گوگل]چستر با 5 گل زدن دو گل به سوانسی خیره شد
11. The notebooks and the focused career exploration give stun dents a sense of accomplishment and something to show to potential employers.
[ترجمه ترگمان]The و اکتشافات شغلی متمرکز، باعث گیج شدن به نوعی از موفقیت و چیزی برای نشان دادن به کارفرمایان بالقوه می شوند
[ترجمه گوگل]نوت بوک ها و اکتشاف حرفه ای متمرکز باعث می شود احساسات موفقیت و چیزهایی که برای کارفرمایان بالقوه نشان داده می شود
12. A stun grenade was hurled through the window on the left and landed in the middle of the room.
[ترجمه ترگمان]یک نارنجک دستی از پنجره سمت چپ به سمت چپ پرتاب شد و در وسط اتاق فرود آمد
[ترجمه گوگل]یک نارنجک خارق العاده از طریق پنجره در سمت چپ پرتاب شد و در وسط اتاق فرود آمد
13. Gamekeepers use special darts to stun the rhinos.
[ترجمه ترگمان]gamekeepers از نیزه های مخصوص استفاده می کنند تا the را بی حس کنند
[ترجمه گوگل]Gameceepers از دارت های ویژه ای استفاده می کنند تا راین ها را خیره کنند
14. The stun gun, when applied to the body, gives out a sharp electric shock.
[ترجمه ترگمان]این تفنگ مشقی زمانی که برای بدن به کار برده می شود، یک شوک الکتریکی شدید ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]تفنگ استحکام دهنده هنگامی که به بدن اعمال می شود، شوک الکتریکی شدید ایجاد می کند