کلمه جو
صفحه اصلی

sedimentary


معنی : رسوبی، درده، ته نشسته
معانی دیگر : نهشتی، ته نشستی، پادکانه ای، آب نهشتی، بادنهشتی، ساخته شده یا دارای مواد رسوبی

انگلیسی به فارسی

رسوبی، ته نشسته، درده


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, concerning, like, or containing sediment.

(2) تعریف: formed from sediment, as certain rocks.

• formed by deposits of sediment; pertaining to sediment
sedimentary rocks, deposits, and so on are formed from sediment left by water, ice, or wind.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] ته نشینی
[عمران و معماری] رسوبی
[زمین شناسی] رسوبی، ته نشسته
[نساجی] رسوبی

مترادف و متضاد

رسوبی (صفت)
alluvial, sedimentary, residual, residuary

درده (صفت)
sedimentary

ته نشسته (صفت)
sedimentary

جملات نمونه

1. sedimentary rocks
سنگ های رسوبی

2. a sedimentary layer of mud and sand
یک لایه ی رسوبی از گل و ماسه

3. The sedimentary rocks were originally reposited in the water.
[ترجمه ترگمان]سنگ های رسوبی در اصل در آب reposited بودند
[ترجمه گوگل]سنگ های رسوبی در ابتدا در آب ریخته شدند

4. The deposits eventually become pressed under sedimentary weight into stone.
[ترجمه ترگمان]این رسوبات در نهایت زیر وزن رسوبی به سنگ فشرده می شوند
[ترجمه گوگل]سپرده ها در نهایت تحت وزن رسوبی به سنگ تبدیل می شوند

5. Sedimentary rocks show stratification and form by settling of erosional debris and chemical precipitates.
[ترجمه ترگمان]سنگ های Sedimentary لایه های لایه بندی شده و تشکیل رسوب erosional و رسوبات شیمیایی را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]سنگ های رسوبی با تثبیت آوارهای فرسایشی و رسوبات شیمیایی، شکل گیری و شکل می گیرند

6. So does Sedimentary Petrology, whose pages outnumber those of its older competitor by three to one.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، Sedimentary petrology، که صفحات آن بیش از رقبای قدیمی اش سه تا به یک است، انجام می دهد
[ترجمه گوگل]بنابراین پتروگرافی رسوبی، که صفحات آن سه برابر بیشتر از رقیب قدیمی خود است

7. Sandstone, a sedimentary rock and quartzite, a metamorphic rock, both contain a high proportion of quartz.
[ترجمه ترگمان]Sandstone، سنگ رسوبی و quartzite، یک سنگ metamorphic، هر دو دارای مقادیر زیادی از کوارتز هستند
[ترجمه گوگل]ماسه سنگ، سنگ رسوبی و کوارتزیت، یک سنگ دگرگونی، هر دو دارای نسبت زیادی از کوارتز هستند

8. The area also contains important sedimentary sequences, and the metamorphic rocks of the Dalradian Super-Group at the Highland Boundary.
[ترجمه ترگمان]همچنین این ناحیه حاوی توالی های sedimentary مهمی است و the metamorphic از گروه سوپر Dalradian در the مرزی Highland
[ترجمه گوگل]این منطقه همچنین شامل توالی رسوبات مهم و سنگهای دگرگونی گروه Super-Group دالادیا در مرز Highland است

9. Limestone Any sedimentary rock consisting essentially of carbonates.
[ترجمه ترگمان]سنگ آهک (سنگ آهک)هر سنگ رسوبی که اساسا of است
[ترجمه گوگل]سنگ آهک هر سنگ رسوبی که عمدتا از کربنات تشکیل شده است

10. It has been added to by sedimentary deposits.
[ترجمه ترگمان]ذخایر رسوبی به آن افزوده شده است
[ترجمه گوگل]این توسط رسوبات رسوبی اضافه شده است

11. We are acutely sensitive to sedimentary layering, perhaps because of our origins in prehistory?
[ترجمه ترگمان]ما به layering رسوبی بسیار حساس هستیم، شاید به خاطر origins در دوران ماقبل تاریخ؟
[ترجمه گوگل]شاید به دلیل ریشه های ما در پیش از تاریخ، ما به لایه رسوبی حساسیت می کنیم؟

12. On Earth, the deposit of sedimentary rock at the bottom of the ocean is part of larger geological cycles.
[ترجمه ترگمان]در زمین، رسوب سنگ رسوبی در کف اقیانوس بخشی از چرخه های زمین شناسی بزرگ تر است
[ترجمه گوگل]در زمین، رسوب سنگ رسوبی در پایین اقیانوس، بخشی از چرخه های زمین شناسی بزرگتر است

13. As the microcontinents collided, they piled up the sedimentary rock along their shores into mountain belts.
[ترجمه ترگمان]همچنان که the به هم برخورد می کردند، سنگ sedimentary را در امتداد ساحل خود به کمربند کوهستان جمع کردند
[ترجمه گوگل]همانطور که میکروکنترلرها با آن مواجه شدند، سنگهای رسوبی را در امتداد ساحل خود به کمربندهای کوهی کشاندند

14. The sedimentary rocks, with their coal seams, have been folded and faulted.
[ترجمه ترگمان]سنگ های رسوبی، با رگه های ذغال سنگ، تا شده و مقصر شناخته شده اند
[ترجمه گوگل]سنگ های رسوبی با جوش های زغال سنگ آنها پیچ خورده و گسسته شده اند

sedimentary rocks

سنگ‌های رسوبی


a sedimentary layer of mud and sand

یک لایه‌ی رسوبی از گل و ماسه



کلمات دیگر: