1. shaking his clammy hand annoyed me
از فشردن دست تر و سرد او ناراحت شدم.
2. shaking the hive excited the bees
تکان دادن کندو زنبورها را به شور آورد.
3. the shaking minaret in esfahan
منارجنبان در اصفهان
4. among them, shaking hands was tantamount to a pledge of marriage
در میان آنان دست فشردن به منزله ی قول ازدواج بود.
5. branches were shaking in the wind
شاخه ها در باد تکان می خوردند.
6. i was shaking with anger
از خشم می لرزیدم.
7. his hand was shaking and he slopped some of the coffee on the carpet
لرزش دستش باعث شد که مقداری از قهوه را روی فرش بریزد.
8. the child kept shaking his rattle
کودک مرتبا جغجغه ی خود را تکان می داد.
9. he signed the execution order with a shaking hand
با دستی لرزان حکم اعدام را امضا کرد.
10. He traced the words with a shaking hand.
[ترجمه ترگمان]با دست لرزانش آن کلمات را دنبال کرد
[ترجمه گوگل]او کلمات را با یک دست تکان داد
11. He was shaking in his shoes at the thought of flying for the first time.
[ترجمه ترگمان]در فکر پرواز برای اولین بار بود
[ترجمه گوگل]او در فکر پرواز برای اولین بار در کفش خود را تکان داد
12. He was shaking with fear.
[ترجمه ترگمان]از ترس می لرزید
[ترجمه گوگل]او با ترس در حال تکان خوردن بود
13. After a year of misery here, I'm finally shaking the dust of this town off my feet.
[ترجمه ترگمان]بعد از یک سال بیچارگی، بالاخره خاک این شهر را از روی پاهایم بلند می کنم
[ترجمه گوگل]بعد از یک سال از بدبختی، من بالاخره تجمع گرد و غبار این شهر را از پاهایم تکان دادم
14. Her bracelets were going clack-clack-clack, she was shaking so hard.
[ترجمه ترگمان]دستبندها داره به صدا در میاد؟ - اون خیلی سخت می لرزید -
[ترجمه گوگل]دستبند او در حال رفتن به clack clack-clack بود، او به سختی تکان داد
15. "That's incredible!" he said, shaking his head in disbelief.
[ترجمه ترگمان]\" بسیار باور نکردنی است! او با ناباوری سرش را تکان داد و گفت: \"
[ترجمه گوگل]'این باور نکردنی است!' او گفت، تکان دادن سر خود را در کفر
16. Her voice was shaking despite all her efforts to control it.
[ترجمه ترگمان]با وجود تمام تلاشش برای کنترل آن، صدایش می لرزید
[ترجمه گوگل]با وجود تمام تلاش های او برای کنترل آن، صدای او تکان خورد