1. Many businesses open offices in urban areas.
بسیاری از مشاغل، دفاتری را در مناطق شهری دایر می کنند
2. I plan to exchange my urban location for a rural one.
من قصد دارم مکان شهری خود را با یک جای روستایی عوض کنم
3. Only a small minority of the people of the United States live far from any urban area.
تنها اقلیت کوچکی از مردم ایالات متحده، دور از مناطق شهری زندگی می کنند
4. the difficulties associated with urban living
اشکالات وابسته به زندگی شهری
5. He submitted his proposal for urban development to the city council.
[ترجمه ترگمان]او پیشنهاد خود را برای توسعه شهری به شورای شهر ارائه داد
[ترجمه گوگل]او پیشنهاد خود را برای توسعه شهری به شورای شهر ارائه کرد
6. The besetting sin of 18th-century urban Britain was drunkenness.
[ترجمه ترگمان]گناه besetting که در قرن ۱۸ میلادی رخ داد مستی بود
[ترجمه گوگل]انگلستان قرن 18 میلادی مستی بود
7. Most of the population is an urban population.
[ترجمه ترگمان]بیشتر جمعیت یک جمعیت شهری است
[ترجمه گوگل]اکثر جمعیت جمعیت شهری است
8. The government recognised there were problems in urban areas but these could never be an excuse for lawless behaviour.
[ترجمه ترگمان]دولت تشخیص داد که در مناطق شهری مشکلاتی وجود دارد، اما این ها هرگز بهانه ای برای رفتار بی قانون نیستند
[ترجمه گوگل]دولت متوجه شد مشکلات در مناطق شهری وجود دارد، اما این هرگز نمی تواند بهانه ای برای رفتار غیر قانونی باشد
9. Urban guerrillas detonated a car bomb in front of the company's headquarters.
[ترجمه ترگمان]چریک های شهری یک بمب ماشینی را در جلوی ستاد این شرکت منفجر کردند
[ترجمه گوگل]چرچیل شهری در مقابل دفتر مرکزی شرکت خودروی بمب گذاری شده را منفجر کرد
10. My family has been displaced by urban demolition.
[ترجمه ترگمان]خانواده من از تخریب شهری آواره شده اند
[ترجمه گوگل]خانواده من با تخریب شهری آواره شده اند
11. On this map, urban areas are shown in grey.
[ترجمه ترگمان]در این نقشه مناطق شهری به رنگ خاکستری نشان داده شده اند
[ترجمه گوگل]در این نقشه، مناطق شهری در خاکستری نشان داده شده است
12. Researchers found a strong correlation between urban deprivation and poor health.
[ترجمه ترگمان]محققان دریافتند که همبستگی قوی بین محرومیت شهری و سلامت ضعیف وجود دارد
[ترجمه گوگل]محققان همبستگی قوی بین محرومیت شهری و سلامت ضعیف پیدا کردند
13. The council is committed to a programme of urban regeneration.
[ترجمه ترگمان]این شورا متعهد به برنامه بازسازی شهری است
[ترجمه گوگل]این شورا به برنامه بازسازی شهری متعهد است
14. The world urban population is rocketing upwards at a rate of 5 per cent per year.
[ترجمه ترگمان]جمعیت شهری جهان به میزان ۵ درصد در سال افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]جمعیت شهری جهان با افزایش 5 درصدی در سال در حال افزایش است
15. Urban planners in practice have to take account of many interest groups in society.
[ترجمه ترگمان]برنامه ریزان شهری در عمل باید بسیاری از گروه های ذی نفع در جامعه را در نظر بگیرند
[ترجمه گوگل]برنامه ریزان شهری در عمل باید از بسیاری از گروه های مورد علاقه در جامعه را در نظر بگیرند
16. For urban areas this approach was wholly inadequate.
[ترجمه ترگمان]برای مناطق شهری این رویکرد کاملا ناکافی بود
[ترجمه گوگل]برای مناطق شهری این رویکرد کاملا ناکافی بود
17. His analysis of urban use of agricultural land has been proved essentially correct.
[ترجمه ترگمان]تحلیل او در مورد استفاده شهری از زمین کشاورزی در اصل صحیح اثبات شده است
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل خود را از استفاده شهری از زمین های کشاورزی ثابت شده است اساسا درست است
18. Crime rates are significantly higher in urban areas .
[ترجمه ترگمان]میزان جرائم در مناطق شهری به میزان قابل توجهی بیشتر است
[ترجمه گوگل]نرخ جرم در مناطق شهری به میزان قابل توجهی بالاتر است