کلمه جو
صفحه اصلی

unconformable


غیر قابل هماهنگ سازی، ناهمجور، ناهمساز، ناسازگار، ناپیوسته

انگلیسی به فارسی

غیر قابل هماهنگ سازی، ناهمجور، ناهمساز، ناسازگار


(زمین شناسی) دگر شیب، ناپیوسته


غیرقابل انطباق است


انگلیسی به انگلیسی

• not conformable, inconsistent, not uniform; discontinuous in sequence of layers (geology)

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] دگرشیب
[زمین شناسی] ناپیوستگی

جملات نمونه

1. You found out it's unconformable of using western toilet.
[ترجمه ترگمان]تو فهمیدی که این یه unconformable از توالت غربی است
[ترجمه گوگل]شما متوجه شدید که استفاده از توالت غربی را غیر قابل انطباق می کند

2. The lithologic traps consist in unconformable stratigraphic trap and lithologic pinchout trap.
[ترجمه ترگمان]تله lithologic دارای تله stratigraphic unconformable و تله pinchout است
[ترجمه گوگل]تله های سنگ شناسی شامل تله چسباننده غیر سازگار و تله پانچ لایتولوژیک هستند

3. It originates in unconformable surface between Maocou Group and Longtan Group, was controlled by decollement structure.
[ترجمه ترگمان]آن از سطح unconformable بین گروه Maocou و گروه Longtan سرچشمه می گیرد و توسط ساختار decollement کنترل می شود
[ترجمه گوگل]این ناحیه در سطح غیر قابل انطباق بین گروه Maocou و گروه Longtan رخ می دهد، با ساختار Decollement کنترل می شود

4. A contact can be conformable or unconformable depending upon the types of rock, their relative ages and their attitudes.
[ترجمه ترگمان]یک تماس می تواند بسته به نوع سنگ، سن نسبی آن ها و نگرش های آن ها، conformable یا unconformable باشد
[ترجمه گوگل]با توجه به نوع سنگ، نسل های نسبی آنها و نگرش آنها، تماس می تواند مطابق یا غیر سازگار باشد

5. The fault, fracture, unconformable surface and reservoir are the major channels of hydrocarbon migration in gentle slope belt.
[ترجمه ترگمان]گسل، شکستگی، سطح unconformable و مخزن کانال های اصلی مهاجرت هیدروکربن در کمربند شیب ملایم هستند
[ترجمه گوگل]خطا، شکستگی، سطح غیر سازگار و مخزن کانال های اصلی مهاجرت هیدروکربن در کمربند شیب ملایم است

6. If it deems the application unconformable to requirements, it shall notify the parties concerned in writing and state the reasons.
[ترجمه ترگمان]اگر این برنامه مطابق با الزامات مورد نیاز باشد، به طرف های درگیر در نوشتن و بیان دلایل آن اطلاع خواهد داد
[ترجمه گوگل]اگر درخواست نرمال را مطابق با الزامات مطابقت دهد، باید متقاضیان را به صورت کتبی اعلام کند و دلایل خود را ذکر کند

7. These deposits are in unconformable contact with the underlying coal-bearing strata of the Shahezi Formation.
[ترجمه ترگمان]این رسوبات در تماس unconformable با لایه های زیرین انباشته از زغال سنگ تشکیل Shahezi قرار دارند
[ترجمه گوگل]این رسوبات در تماس ناپذیری با زیرزمین زیرزمینی سازند شهیدی قرار دارد

8. And the unconformable contaet face is lower sliding surface.
[ترجمه ترگمان]و چهره unconformable contaet سطح لغزشی کمتری دارد
[ترجمه گوگل]و چهره غیرقابل انطباق تماس با سطح کشویی پایین تر است

9. The buried hill tuff oil pool of Hanan Oilfield has an unconformable contact with overlying sandstone of Aershan Group.
[ترجمه ترگمان]The buried، مخزن نفت buried of، یک تماس unconformable با ماسه سنگ overlying از گروه Aershan دارد
[ترجمه گوگل]استخر نفت نفت طوفان حصار نفتی هانان دارای یک تماس غیرمعمول با ماسه سنگهای فرعی گروه Aershan است

10. Two kinds of stratigraphic reservoirs are developed in the Neogene and Eogene of Jiyang Depression, they are stratigraphic onlap reservoir and unconformable surface screened reservoir.
[ترجمه ترگمان]دو نوع از مخازن stratigraphic در the و Eogene (Jiyang)به وجود آمده اند که عبارتند از: reservoir onlap and و unconformable screened surface screened
[ترجمه گوگل]دو نوع مخازن چینه شناسی در Neogen و Eogene از افسردگی جیانگ توسعه داده شده است، آنها مخزن چشمه ای چینه دار و مخزن غرقابی سطح غیر قابل انعطاف است

11. Systematic research on the theory and method of disciplinary assessment is basically a virgin ground in China, which is unconformable to its important status in scientific assessment.
[ترجمه ترگمان]تحقیق اصولی در مورد تیوری و روش ارزیابی انضباطی اساسا یک زمین بکر در چین است که به جایگاه مهم خود در ارزیابی علمی مربوط می شود
[ترجمه گوگل]تحقیقات سیستماتیک در مورد نظریه و روش ارزیابی انضباطی اساسا یک منطقه خالص در چین است، که با وضعیت مهم آن در ارزیابی علمی سازگار نیست

12. Combined with the example of integrated development of Gao10 block using horizontal well in GaoQing oilfield, detailed geological study of the unconformable screened re.
[ترجمه ترگمان]در ترکیب با مثال توسعه یکپارچه بلوک Gao۱۰ با استفاده از چاه افقی در میدان نفتی GaoQing، مطالعه دقیق زمین شناسی of غربال شد
[ترجمه گوگل]همراه با مثال توسعه یکپارچه از بلوک Gao10 با استفاده از چاه افقی در میدان نفتی GaoQing، مطالعات زمین شناسی دقیق از بازتولید غیر قابل انطباق

13. This formation has a distinct binary structure and pronounced geomorphological features as well as isotope age data. It is in erosional unconformable contact with the underlying Zhiyu Formation.
[ترجمه ترگمان]این شکل گیری ساختار باینری متمایزی دارد و ویژگی های ژئومورفولوژیکی و همچنین داده های سنی ایزوتوپ دارد آن در ارتباط فرسایشی با تشکیل Zhiyu underlying است
[ترجمه گوگل]این سازند دارای ساختار دوتایی متمایز است و ویژگی های ژئومورفولوژیکی و همچنین داده های ایزوتوپ را بیان می کند این در تماس ناپذیری فرسایشی با سازند Zhiyu است

14. At the latest stage, the lake basin was subjected to the uplift and erosion, which resulted in the unconformable contact with the overlying strata.
[ترجمه ترگمان]در آخرین مرحله، حوضچه دریاچه در معرض بربلندی و فرسایش قرار گرفت که منجر به تماس unconformable با لایه های زیرین شد
[ترجمه گوگل]در آخرین مرحله، حوضه دریاچه به ارتفاعات و فرسایش منتهی شد، که منجر به تماس نامنظم با اقشار بیش از حد شد


کلمات دیگر: