کلمه جو
صفحه اصلی

thole


معنی : گنبد، قبه، اهرم لوله توپ، چوب یا میله اهرم پارو، گذاردن، کشیدن، تحمل کردن
معانی دیگر : (قایق پارویی) میل پاروگیر، قلاب پارو، (انگلیس - محلی) رنج بردن، دچار بودن، (سختی و غیره) کشیدن، اجازه دادن

انگلیسی به فارسی

کشیدن، تحمل کردن، گذاردن، اجازه دادن، چوب یا میله اهرم پارو، گنبد، قبه


بله، قبه، گنبد، اهرم لوله توپ، چوب یا میله اهرم پارو، کشیدن، تحمل کردن، گذاردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a wooden peg or metal pin, usu. one of a pair, set into the gunwale of a boat to act as the fulcrum for an oar.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] گاوه

مترادف و متضاد

گنبد (اسم)
vault, cupola, dome, calotte, stupa, thole

قبه (اسم)
cupola, dome, knob, knop, thole, knurl

اهرم لوله توپ (اسم)
thole, tholepin

چوب یا میله اهرم پارو (اسم)
thole

گذاردن (فعل)
pose, import, set, put on, instate, invest, imprint, repose, lay, thole

کشیدن (فعل)
trace, figure, heave, string, stretch, drag, pluck, draw, haul, weigh, pull, avulse, drain, strap, lave, suffer, subduct, thole, shove, chart, plot, experience, lengthen, hale, drawl, entrain, evulse, snick, magnetize, trawl

تحمل کردن (فعل)
stomach, support, stand, tolerate, withstand, bear, stick, comport, sustain, suffer, endure, bide, thole, experience, undergo

جملات نمونه

1. The oars onto the thole pins and, leaning forward against the thrust of the blades in the water, he.
[ترجمه ترگمان]پاروها را روی سنجاق thole گذاشت و به جلو خم شد و تیغه شمشیر را در آب فرو برد
[ترجمه گوگل]اوس بر روی پین های تله ای قرار می گیرد و در مقابل رانش پره ها در آب قرار دارد

2. Thole predicted that there should be a new TB vaccine available within the next five to ten years.
[ترجمه ترگمان]Thole پیش بینی کرد که باید یک واکسن جدید سل در پنج تا ده سال آینده وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]Thole پیش بینی کرد که باید پنج تا ده سال آینده یک واکسن جدید برای TB وجود داشته باشد

3. Character sober, principled, responsibility rather better, thole.
[ترجمه ترگمان]شخصیت، متین، اصولی، مسئولیت پذیری، نسبتا بهتر، thole
[ترجمه گوگل]شخصیت شفاف، اصولی، مسئولیت نسبتا بهتر، خشنود

4. There are around ten vaccine candidates in various stages of clinical trials and about 50 more in development, according to Jelle Thole, director of the TuBerculosis Vaccine Initiative.
[ترجمه ترگمان]به گفته Jelle Thole، رئیس طرح واکسن فلج اطفال، در حدود ده نامزد واکسن در مراحل مختلف آزمایش بالینی و حدود ۵۰ تن دیگر در توسعه وجود دارد
[ترجمه گوگل]طبق نظر ژل توول، مدیر طرح ابتکاری واکسن TuBerculosis، حدود 10 نامزد واکسن در مراحل مختلف آزمایشات بالینی وجود دارد و حدود 50 مورد دیگر در توسعه وجود دارد

5. The fox went straght up to the lion, and stayed the thole day with him.
[ترجمه ترگمان]روباه نزد شیر رفت و روز thole را با او ماند
[ترجمه گوگل]روباه به شیر رسیده بود و روز باقی مانده را با او سپری کرد


کلمات دیگر: