کلمه جو
صفحه اصلی

volute


معنی : حلقه، پیچک، طومار پیچیده، طوماری
معانی دیگر : (معماری یونانی) سر ستون طوماری، (صدف یا کپه ی برخی جانداران) طرح مارپیچی روی صدف، دارای اندام پیچاپیچ

انگلیسی به فارسی

پیچک، طومار پیچیده، طوماری، حلقه


ولایت، پیچک، طومار پیچیده، حلقه، طوماری


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a twisting, spiral form.

(2) تعریف: in architecture, a spiral ornament, found esp. on Ionic and Corinthian capitals.

(3) تعریف: in biology, the spiral of a shell, or any of a family of marine snails with brightly colored spiral shells.
صفت ( adjective )
• : تعریف: characterized by a spiraled or scroll-like form.

• curling or spiral figure decorating the top of an ionic column; mollusk which has a spiralling sometimes colorful shell

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] پیچک - مارپیچ
[مهندسی گاز] حلزونی، مارپیچ
[زمین شناسی] پیچک، مارپیچ
[نساجی] مارپیچ - حلزونی

مترادف و متضاد

حلقه (اسم)
loop, ring, segment, annulus, reel, chain, hoop, vortex, wicket, gird, girdle, hank, volute, wisp, curl, cincture, convolution, earring, gyre, eyelet, facia, fascia, ferrule, grummet, handfast, whorl

پیچک (اسم)
bobbin, ivy, tendril, helix, scroll, volute, cirrus

طومار پیچیده (اسم)
volute

طوماری (صفت)
volute

جملات نمونه

1. The central volutes intertwine and a tendril and foliage breaks the line of the abacus between these and the angle volutes.
[ترجمه ترگمان]حلقه volutes مرکزی و یک پیچ پیچ و شاخ و برگ، خط روی سر ستون را بین این and و the زاویه باز می کند
[ترجمه گوگل]ولتاژ های مرکزی در هم تنیده می شوند و لگن و شاخ و برگ سبب شکستن خطوط بین این ها و ولتاژ های زاویه می شوند

2. Pump Volute - shaped shell made many, it is also called the volute.
[ترجمه ترگمان]حلزونی که به شکل پمپ شکل می گیرد، حلزونی (حلزونی)نیز نامیده می شود
[ترجمه گوگل]پمپ Volute - شکل پوسته ساخته شده بسیاری، آن نیز به نام volute نامیده می شود

3. Volute spring series win outstanding new products special awards in 2002 China General Machine Components Industry Association.
[ترجمه ترگمان]مجموعه بهاره volute در سال ۲۰۰۲ به عنوان انجمن صنعت اجزای ماشین عمومی چین جوایز ویژه ای را به دست آورد
[ترجمه گوگل]مجموعه Spring Spring Volute محصولی فوق العاده را در سال 2002 به دست آورده است

4. The embedding part includes volute socket ring, tail water taper pipe, tail water ell, pit liner and so on.
[ترجمه ترگمان]قسمت تعبیه شدن شامل حلزونی حلقه سوکت، لوله باریک آب دم، لوله آب دم، کشتی liner و غیره می باشد
[ترجمه گوگل]بخش جاسازی شامل حلقه سوکت ولتاژ، لوله کوپن آب دم، آب دم دمنده، چاله گودال و غیره است

5. The volute and the clapboard of the structure were designed carefully to meet the requirement of the mass flow rate of the bleeding flow and to establish a proper flow field around the clapboard.
[ترجمه ترگمان]طرح حلزونی و the سازه با دقت طراحی شدند تا نیاز به نرخ جریان جرمی جریان خون و ایجاد یک میدان جریان مناسب در اطراف the را برآورده سازند
[ترجمه گوگل]جاروبرقی و کفپوش ساختار با دقت طراحی شده برای برآوردن نیاز جریان جرمی جریان جریان خون و ایجاد میدان جریان مناسب در اطراف کفپوش

6. Does liquid level ever drop below volute top?
[ترجمه ترگمان]آیا سطح مایع در پایین حلزونی تغییر می کند؟
[ترجمه گوگل]آیا سطح مایع همواره پایین تر از حد بالا قرار دارد؟

7. Technology of step tongue volute is introduced and applied to a centrifugal fan for discharging lampblack.
[ترجمه ترگمان]طرح حلزونی زبان step به روش حلزونی تغییر کرده و به یکی از طرفداران گریز از مرکز برای تخلیه lampblack اعمال می شود
[ترجمه گوگل]فن آوری زبان گام به گام معرفی شده است و به طرف فن گریز از مرکز برای تخلیه lampblack معرفی می شود

8. The plant structure includes lower volute, tail pipes and tail water pier wall structure.
[ترجمه ترگمان]ساختار کارخانه شامل حلزونی، لوله های دم، و ساختار دیوار اسکله آب است
[ترجمه گوگل]ساختار گیاه شامل لوله های فلوته پایین، دم و دم ساختمان است

9. A calculation method of the off-design of variable cross section in pulse turbine with vaneless volute is introduced in the paper.
[ترجمه ترگمان]روش محاسبه پایین - طراحی مقطع عرضی متغیر در توربین پالس با طرح حلزونی vaneless، در این مقاله مطرح شده است
[ترجمه گوگل]روش محاسبه خاموش طراحی مقطع متغیر در توربین پالس با ورق ناپیوسته در مقاله معرفی شده است

10. In 0. 4Qi flow condition, the radial force component on single volute pump change with time t cycle were similar to sine curve and cosine curve, the tracks of the vibration system is a ellipse.
[ترجمه ترگمان]در صفر شکل ۴: شرایط جریان چی، مولفه نیروی شعاعی در تغییر پمپ single با گذشت زمان مشابه منحنی سینوسی و curve cosine، مسیر سیستم ارتعاش یک بیضی است
[ترجمه گوگل]در شرایط جریان 0 4Ki، مولفه نیروی شعاعی در پمپ واحد یکسان با زمان t تکرار شد، شبیه منحنی سینوسی و منحنی کوزینس، مسیرهای سیستم ارتعاش بیضی است

11. In this connection, the action is similar to that previously described for volute type centrifugal compressors.
[ترجمه ترگمان]در این رابطه، این عمل مشابه همان نوع پمپ گریز از مرکز حلزونی می باشد
[ترجمه گوگل]در این رابطه، عمل شبیه به آنچه که قبلا برای کمپرسورهای سانتریفیوژ نوع Volute توصیف شده است، مشابه است

12. In 168 French Physical scientist, Papin, invented 4 - impeller volute centrifugal pump.
[ترجمه ترگمان]در ۱۶۸ دانشمند فیزیک فرانسوی، Papin ۴ - impeller (impeller)، پمپ گریز از مرکز را اختراع کرد
[ترجمه گوگل]در 168 دانشمند فیزیک فرانسه، پاپین، 4 پمپ گریز از مرکز غلتکی را اختراع کرد

13. Based on the theoretical and experimental results, the further analysis was made to ascertain the total losses and constitution of losses in a pump turbine volute i. . .
[ترجمه ترگمان]براساس نتایج تئوری و تجربی، تجزیه و تحلیل بیشتر برای تعیین خسارات کلی و اساسی تلفات در یک توربین پمپ با وضعیت حلزونی تغییر کرد
[ترجمه گوگل]بر اساس نتایج نظری و تجربی، تجزیه و تحلیل بیشتر برای تعیین کل تلفات و تشکیل تلفات در یک توربین پمپ من انجام شد

14. It has been demonstrated that the design with an obtuse angle shape at the volute throat delivered the optimal hydraulic efficiency due to the improvement of the flow conditions inside the volute.
[ترجمه ترگمان]نشان داده شده است که طراحی با یک شکل زاویه منفرجه در حالت حلزونی کارایی هیدرولیکی بهینه را به دلیل بهبود شرایط جریان درون حلزونی به دست می آورد
[ترجمه گوگل]نشان داده شده است که طراحی با شکل زاویه ای غیرطبیعی در گودال فیدبک، به دلیل بهبود شرایط جریان در داخل فلوتی، بهینه سازی عملکرد هیدرولیک را به دست می دهد


کلمات دیگر: