1. volcanic lava crusts as it cools
گدازه ی آتشفشانی سرد که می شود پوسته می بندند.
2. volcanic lava was burbling down the hill
مواد گداخته ی آتشفشانی قل قل کنان از تپه سرازیر می شد.
3. volcanic outbursts
فوران های آتشفشانی
4. a volcanic episode
رخداد آتشفشانی
5. a river of volcanic lava
رودی از گدازه ی آتشفشانی
6. the exterior features of this volcanic mountain
ویژگی های برونی این کوه آتشفشان
7. The place was recently visited by a serious volcanic eruption.
[ترجمه ترگمان]این مکان به تازگی با فوران آتشفشانی جدی مورد بازدید قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]این مکان اخیرا توسط یک فوران آتشفشانی جدی دیده شد
8. The volcano spewed out more scorching volcanic ashes, gases and rocks.
[ترجمه ترگمان]این آتشفشان فوران آتش فشانی شدیدتر از خاکستر آتشفشانی، گازها و صخره ها را فوران کرد
[ترجمه گوگل]این آتشفشان از خاکستر آتشفشانی، گازها و سنگ های آتش سوزی پدید آورد
9. The volcanic lava solidifies as it cools.
[ترجمه ترگمان]گدازه آتش فشانی منجمد می شود و خنک می شود
[ترجمه گوگل]گدازه آتشفشانی آن را سرد می کند
10. A cloud of volcanic ash is spreading across wide areas of the Philippines.
[ترجمه ترگمان]ابری از خاکستر آتشفشانی در مناطق وسیعی از فیلیپین گسترش می یابد
[ترجمه گوگل]ابر خاکستر آتشفشانی در سراسر مناطق وسیع فیلیپین گسترش می یابد
11. The rock is volcanic in origin.
[ترجمه ترگمان]صخره در اصل آتشفشانی است
[ترجمه گوگل]سنگ در اصل منشا آتشفشانی است
12. Volcanic ash showered down on the town after the eruption.
[ترجمه ترگمان]خاکستر آتشفشانی بر روی شهر بعد از فوران ظاهر شد
[ترجمه گوگل]خاکستر آتشفشانی پس از فوران در شهر رخ داده است
13. The violent volcanic forces upheaved the land of the whole area.
[ترجمه ترگمان]آتش شدید آتش فشانی منجمد سرزمین کل منطقه را نابود می کند
[ترجمه گوگل]نیروهای آتشفشانی خشونت آمیز سرزمین کل منطقه را فرا گرفتند
14. Over 200 people have been killed by volcanic eruptions.
[ترجمه ترگمان]بیش از ۲۰۰ نفر در اثر فوران های آتش فشانی کشته شده اند
[ترجمه گوگل]بیش از 200 نفر توسط فوران های آتشفشانی کشته شده اند
15. Molten volcanic lava solidifies as it cools.
[ترجمه ترگمان]گدازه آتشفشان در حال سرد شدن منجمد می شود و خنک می شود
[ترجمه گوگل]گدازه های آتشفشانی خرد شده، همانطور که سرد می شود، سخت می شود
16. The vast volcanic slope was eerily reminiscent of a lunar landscape.
[ترجمه ترگمان]شیب عظیم کوه آتشفشان به طور وحشتناکی خاطره یک منظره از ماه را تداعی می کرد
[ترجمه گوگل]شیب آتشفشانی عظیم به طرز شگفتانگیزی یادآور چشم انداز قمری بود