1. Soldiers were marching up and down outside the government buildings.
[ترجمه ترگمان]سربازان در بیرون ساختمان های دولتی رژه می رفتند
[ترجمه گوگل]سربازان خارج از ساختمان های دولتی راه می رفتند
2. He stared me up and down.
[ترجمه Amir] او به سرتا پای من خیره شد
[ترجمه ترگمان]او به من خیره شد و پایین را نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او به من نگاه کرد و بالا رفت
3. The boat bobbed gently up and down on the water.
[ترجمه ترگمان]قایق به آرامی بالا و پایین می رفت
[ترجمه گوگل]قایق به آرامی بر روی آب آب بریزید
4. The children were jumping up and down with excitement.
[ترجمه ترگمان]بچه ها از فرط هیجان بالا و پایین می پریدند
[ترجمه گوگل]بچه ها با هیجان بالا و پایین پریدند
5. I walked up and down the aisle to stretch my cramped muscles.
[ترجمه ترگمان]از راهرو بالا رفتم تا عضلات منقبض مرا کش بروند
[ترجمه گوگل]من به سمت بالا و پایین راهپیمایی رفتم تا عضلات تنگ امتداد پیدا کنم
6. A little bird was bobbing its head up and down.
[ترجمه ترگمان]یک پرنده کوچک سرش را بالا و پایین می برد
[ترجمه گوگل]یک پرنده کوچک سرش را بالا و پایین کرد
7. The boat rocked up and down in rhythm with the sea.
[ترجمه ترگمان]قایق با ریتم دریا بالا و پایین می رفت
[ترجمه گوگل]قایق با ریتم با دریا به سمت بالا حرکت کرد
8. She was wandering aimlessly up and down the road.
[ترجمه ترگمان]بی هدف در جاده سرگردان بود
[ترجمه گوگل]او به طور بی سر و پا سرگردان سر و کار دارد
9. It's very hard to turn the wick up and down.
[ترجمه ترگمان]پیدا کردن فتیله و پایین رفتن خیلی سخته
[ترجمه گوگل]بسیار سخت است که جیغ را به سمت بالا و پایین بچرخانید
10. The cork on a fishing line bobbed up and down on the water.
[ترجمه ترگمان]چوب پنبه روی خط ماهیگیری که از آب بیرون زده بود بالا و پایین می رفت
[ترجمه گوگل]چوب پنبه در یک خط ماهیگیری در آب به پایین و پایین می افتد
11. Two oxen yoked to a plough walked wearily up and down the field.
[ترجمه ترگمان]دو گاو بسته به گاوآهن بسته بودند و خسته و کوفته روی زمین افتاده بودند
[ترجمه گوگل]دو گوسفند به یک شخم زدند و به آرامی به زمین افتادند
12. He strutted up and down before the manager.
[ترجمه ترگمان]او در مقابل مدیر از جایش بلند شد
[ترجمه گوگل]او قبل و بعد از مدرسه به بالا و پایین رفت
13. The children jumped up and down to keep warm.
[ترجمه ترگمان]بچه ها بالا و پایین پریدند تا گرم شوند
[ترجمه گوگل]بچه ها بالا و پایین به گرم شدن ادامه دادند
14. He tramped up and down in the office.
[ترجمه ترگمان]در دفتر به راه افتاد
[ترجمه گوگل]او در دفتر بلند شد و پایین آمد