(دیرین شناسی: توده ی استخوان و زغال و غیره که از محل خوراک انسان های دوران میان سنگی به جای مانده است) پخت انباشت
kitchen midden
(دیرین شناسی: توده ی استخوان و زغال و غیره که از محل خوراک انسان های دوران میان سنگی به جای مانده است) پخت انباشت
انگلیسی به فارسی
(دیرینشناسی: تودهی استخوان و زغال و غیره که از محل خوراک انسانهای دوران میان سنگی به جای مانده است) پخت انباشت
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a refuse heap of shells, bones, and the like marking the site of a prehistoric human settlement.
مترادف و متضاد
Synonyms: compost heap, kitchen refuse, midden, shell mound
refuse heap
پیشنهاد کاربران
kitchen midden ( باستانشناسی )
واژه مصوب: تل زبالۀ خانگی
تعریف: توده ای از دورریزهای آشپزخانه ای که در کنار یک خانه یا محوطۀ استقرار شکل می گیرد
واژه مصوب: تل زبالۀ خانگی
تعریف: توده ای از دورریزهای آشپزخانه ای که در کنار یک خانه یا محوطۀ استقرار شکل می گیرد
کلمات دیگر: