کلمه جو
صفحه اصلی

lays

انگلیسی به فارسی

می گذارد، داستان منظوم، اهنگ ملودی، الحان، جالس، گذاردن، دفن کردن، تخم گذاردن، طرح کردن


جملات نمونه

1. she lays stress on correct pronunciation
او تلفظ درست را مورد تاکید قرار می دهد.

2. a hen lays eggs
مرغ تخم می گذارد.

3. the hen lays eggs
مرغ تخم می گذارد.

پیشنهاد کاربران

In modern states, constitutional law lays out the foundation of the state= در ایالت های مدرن، قانون اساسی پایه های دولت را بنا می نهد


کلمات دیگر: