If you wonder what has become of someone or something, you wonder where they are and what has happened to them. She thought constantly about her family; she might never know what had become of them.
has become of
پیشنهاد کاربران
stop asking me out, I barely know you and this has become more of an obsession than a friendship
فکر کنم آمدن معنا میده.
مثلا تو جمله بالا فکر کنم میشه "این از وسواس ( شهوت ) میاد نه از دوستی"
البته مطمئن نیستم و اگه غلطه لطفا اونایی که بلدن جواب درستو بنویسن تو کامنتا
فکر کنم آمدن معنا میده.
مثلا تو جمله بالا فکر کنم میشه "این از وسواس ( شهوت ) میاد نه از دوستی"
البته مطمئن نیستم و اگه غلطه لطفا اونایی که بلدن جواب درستو بنویسن تو کامنتا
کلمات دیگر: