کلمه جو
صفحه اصلی

jutting


پیشرفته، پیشامده

انگلیسی به فارسی

صحبت کردن، پیش رفتن، پیشرفتگی داشتن


جملات نمونه

1. mountains which were jutting into the sky
کوه هایی که سر به آسمان کشیده بود.

2. he climbed up the rock using some jutting parts as holds
او از برجستگی های سنگ به عنوان دستگیره استفاده کرد و از صخره بالا رفت.

3. The climbers rested on a sheltered ledge jutting out from the cliff.
[ترجمه ترگمان]کوهنوردان بر روی لبه sheltered که از صخره بیرون زده بود استراحت کردند
[ترجمه گوگل]کوه نوردان بر روی یک گودال پناهگاهی که از صخره ایستاده بودند، دراز کشیدند

4. She is young and she is beautiful, jaw jutting forth, hair swept back, eyes deep and direct.
[ترجمه ترگمان]او جوان است و او زیبا است و فک، forth جلو می زند، موها به عقب کشیده می شود، چشم هایش عمیق و مستقیم است
[ترجمه گوگل]او جوان است و زیبایی دارد، فک، فک و فاحشه، موهای پشت سر، چشم های عمیق و مستقیم

5. He was an awe-inspiring sight, his beard jutting out fiercely and his brow knotted in anger.
[ترجمه ترگمان]او یک منظره ترسناک و الهام بخش بود، ریش او به شدت بیرون زده بود و پیشانیش از خشم گره خورده بود
[ترجمه گوگل]او یک چشم انداز هیجان انگیز بود، ریش خود را قوی سخن گفتن و جسد او در خشم

6. Just a ledge of sand jutting out from the main body of the island.
[ترجمه ترگمان]فقط یک لبه شنی که از قسمت اصلی جزیره امده است
[ترجمه گوگل]فقط یک لبه شن و ماسه که از قسمت اصلی جزیره خارج می شود

7. Spurn is a long thin peninsula, jutting three-and-a-half miles out from the North Humberside mainland.
[ترجمه ترگمان]Spurn یک شبه جزیره باریک و باریک است که سه و نیم مایل دورتر از سرزمین اصلی Humberside شمالی است
[ترجمه گوگل]تورن یک شبه جزر و مد طولانی نازک است، که از شمال غربی هومبرزاید با فاصله سه و نیم مایل فاصله دارد

8. Its long cranium jutting forward, fangs dripping gluey saliva.
[ترجمه ترگمان]کاسه سر بلند و fangs و بزاق دهانش چکه می کند
[ترجمه گوگل]چرک طویل آن به جلو، چنگال چسبیده به بزاق چسبنده

9. Fedorov's carriage was in view again, its outline jutting out from behind a heap of timber on the wharf.
[ترجمه ترگمان]کالسکه s دوباره از پشت توده ای از الوار از اسکله بیرون آمده بود
[ترجمه گوگل]صندوق فدوروف دوباره در نظر گرفته شده بود، خطوط آن را از پشت یک چوب از چوب در حیاط خلوت

10. Her skin was cleft with deep lines running from the jaw to the high jutting cheekbones.
[ترجمه ترگمان]پوستش از خطوط عمیق از فک بالا رفته بود و از فک بالا رفته بود
[ترجمه گوگل]پوست او با خطوط عمیق که از فک پایین به پشمالو بالا بود، شکاف می کرد

11. As he was driving away I noticed a bottle jutting from the sand near where his van had been.
[ترجمه ترگمان]همان طور که داشت رانندگی می کرد، متوجه یک بطری که از ماسه کنار ماشینش بود شدم
[ترجمه گوگل]همانطور که او رانندگی می کرد، متوجه شدم یک بطری از شن و ماسه در نزدیکی محل قرارگیری وان وی دیده می شود

12. All were empty, but the last one disappeared around a corner, the building jutting out in that direction.
[ترجمه ترگمان]همه چیز خالی بود، اما آخرین کسی که در یک گوشه ناپدید شد، ساختمانی که از آن طرف رفته بود
[ترجمه گوگل]همه خالی بودند، اما آخرین یکی در اطراف یک گوشه ناپدید شد، ساختمان که در آن جهت سخن می زد

13. Still, it's a magnificent place, perched on a great rock jutting out into the sea and with commanding views.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، مکانی بسیار عالی است که بر سنگ بزرگی که از دریا بیرون زده و با views است
[ترجمه گوگل]با این حال، این یک مکان با شکوه است، در یک سنگ بزرگ که در دریا قرار دارد و با دیدگاه فرمانده ای قرار دارد

14. The island is said to be the tail of the creature jutting out of the sea.
[ترجمه ترگمان]جزیره می گویند که دم آن موجود است که از دریا بیرون زده اند
[ترجمه گوگل]گفته می شود که این جزیره موجودی است که از دریا خارج می شود

15. His foot slipped and he grasped at a piece of jutting tile and dragged himself back to safety.
[ترجمه ترگمان]پایش لیز خورد و به یکی از کاشی های jutting چنگ زد و خود را به جای امن کشید
[ترجمه گوگل]پای او تسلیم شد و او را در یک تکه ای از کاشی قرار داد و خود را به ایمنی کشید

پیشنهاد کاربران

برآمده . بیرون زده

( قسمت ) برجسته، برآمده
jutting blade of the butcher knife


کلمات دیگر: